به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سیدای نَسَفی

سیدای نَسَفیغزلیاتشمارهٔ ۴۶۶: کرده ام بالین آسایش ز دست خویشتن

1140عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

کرده ام بالین آسایش ز دست خویشتن
خفته ام در سایه دیوار بست خویشتن
تا به کی ای پسته مغزم را پریشان می کنی
رفته ام من هم به سودای شکست خویشتن
ساقی ایام مهیا کرده جام انتقام
تکیه ای نرگس مکن بر چشم مست خویشتن
پنجه بر رو می زدم زین پیش طفل توبه را
می گزم چون غنچه اکنون پشت دست خویشتن
می روم زین بحر آخر سیدا با دست خشک
غیر مأیوسی نمی بینم به پشت خویشتن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۶۵: کرده ام چون غنچه سر در آستین خویش ...2شمارهٔ ۴۶۶: کرده ام بالین آسایش ز دست خویشتن 3شمارهٔ ۴۶۷: اگر یک دم شود خالی ز موج می سبوی ...4شمارهٔ ۴۶۸: مسجد در آی و تکیه به غیر از خدا م ...5شمارهٔ ۴۶۹: از مربی بس که رم خورده دل بدخوی م ...6شمارهٔ ۴۷۰: شبی ای شمع در آغوش ما جا می توان ...7شمارهٔ ۴۷۱: به خاک افتاده گرد سرمه چشم سیاهت ...8شمارهٔ ۴۷۲: گذشتی مست با غیر و زدی آتش به داغ ...9شمارهٔ ۴۷۳: غریبم نیست همچون لاله دلسوزی به د ...10شمارهٔ ۴۷۴: خوش آن روزی که می نوشیده می رفتی ...11شمارهٔ ۴۷۵: ای دل چو بلبل از پی آن بی وفا مرو 12شمارهٔ ۴۷۶: خامه می پیچد به خود از خط چون زنج ...13شمارهٔ ۴۷۷: مجلس افروزیی رخساره نیکویت کو 14شمارهٔ ۴۷۸: ای سرمه صید کشته چشم سیاه تو 15شمارهٔ ۴۷۹: وصف رخش گلست و ورق گلشن است ازو 16شمارهٔ ۴۸۰: شوخ نقاشی که رنگم می کند تسخیر او 17شمارهٔ ۴۸۱: نمی نهم به در باغ خلد پا بی تو 18شمارهٔ ۴۸۲: نمی نهم به تماشای گل قدم بی تو 19شمارهٔ ۴۸۳: تا کی چو گل نشینم در خون تپیده بی ...20شمارهٔ ۴۸۴: هر شب چو شمع دارم سوز و گداز بی ت ...21شمارهٔ ۴۸۵: گردیده شمع بزمم بی آب و تاب بی تو 22شمارهٔ ۴۸۶: پیچیده با نگاهم از سیر باغ بی تو 23شمارهٔ ۴۸۷: شبها بود چراغم از دود آه بی تو 24شمارهٔ ۴۸۸: پریده رنگ ز گلها و لاله بی تو 25شمارهٔ ۴۸۹: شبها چو شمع دارم حال خراب بی تو 26شمارهٔ ۴۹۰: شد موسم خزان به گل و غنچه ناز کو 27شمارهٔ ۴۹۱: آمد بهار و رونق گلهای باغ کو 28شمارهٔ ۴۹۲: آمده بهار و نشاء و نمای زمانه کو 29شمارهٔ ۴۹۳: افتاد بر سر من سودای کاکل تو 30شمارهٔ ۴۹۴: آمد بهار و فیض نسیم بهار کو 31شمارهٔ ۴۹۵: آمد بهار بر کف ساقی پیاله کو 32شمارهٔ ۴۹۶: باشد به بام دیده من جای خواب تو 33شمارهٔ ۴۹۷: ای گل به سیر باغ چو باد صبا مرو 34شمارهٔ ۴۹۸: بیا که غنچه شد ای سرو من چمن بی ت ...35شمارهٔ ۴۹۹: ای گل نرگس فدای چشم چون بادام تو 36شمارهٔ ۵۰۰: در خوان منعمان به امید عطا مرو 37شمارهٔ ۵۰۱: برده ام امروز بوی خوش ز باغ تازه ...38شمارهٔ ۵۰۲: فصل نوروز است می آید هوای تازه یی 39شمارهٔ ۵۰۳: برآرد از چمن گل را خزان آهسته آهس ...40شمارهٔ ۵۰۴: ز بیم نرگس مستت پرید رنگ پیاله 41شمارهٔ ۵۰۵: دل همچو اشک بر سر مژگان برآمده 42شمارهٔ ۵۰۶: دل از خود رفته شوری بر من دیوانه ...43شمارهٔ ۵۰۷: دلبر سوداگرم از شهر کابل آمده 44شمارهٔ ۵۰۸: تا ز پیش چشم من ای دشت پیما رفته ...45شمارهٔ ۵۰۹: پنجه ام هرگز نرفته بر در کاشانه ی ...46شمارهٔ ۵۱۰: تا تو رفتی انجمن گردید ماتمخانه ی ...47شمارهٔ ۵۱۱: نو خط من ز سفر تا به وطن آمده یی 48شمارهٔ ۵۱۲: چهره افروخته همچون گل باغ آمده یی 49شمارهٔ ۵۱۳: جانب کلبه ام ای ماه جبین آمده یی 50شمارهٔ ۵۱۴: مرا در کشور تسلیم یارب تاج شاهی د ...51شمارهٔ ۵۱۵: چهره افروخته از باده ناب آمده یی 52شمارهٔ ۵۱۶: می کشم می هر سحر با می پرست تازه ...53شمارهٔ ۵۱۷: از شکایت دل نمی سازد ز ما اندیشه ...54شمارهٔ ۵۱۸: تا تو ای یوسف مصری ز سفر آمده یی 55شمارهٔ ۵۱۹: برده دل را از بر من نونهال تازه ی ...56شمارهٔ ۵۲۰: در دلم افتاده همچون لاله داغ تازه ...57شمارهٔ ۵۲۱: برده در پیری دل از دستم جوان تازه ...58شمارهٔ ۵۲۲: جان به لب آمده و نیست ز جانان مدد ...59شمارهٔ ۵۲۳: ای سرو مایل قد دلجوی کیستی 60شمارهٔ ۵۲۴: هر کوچه باغ دیده ام ای گل خوش آمد ...61شمارهٔ ۵۲۵: ای شمع بر سر من گریان خوش آمدی 62شمارهٔ ۵۲۶: رفتی و شوری به جان ناتوان انداختی 63شمارهٔ ۵۲۷: سر مگو آنکه شود خم پی احسان کسی 64شمارهٔ ۵۲۸: مرا امشب چو زلف خود پریشان کردی و ...65شمارهٔ ۵۲۹: مرا در بحر غم چون موج آب انداختی ...66شمارهٔ ۵۳۰: مرا آورده بر سر لشکر سودا شبیخونی 67شمارهٔ ۵۳۱: مرا ای شعله خود در تاب و تب انداخ ...68شمارهٔ ۵۳۲: ز دستم می کشد دامن بهار افشان گری ...69شمارهٔ ۵۳۳: کبابم کرده بی پروا خرامی چشم می پ ...70شمارهٔ ۵۳۴: مرا تا کی دواند آرزوی دل به هر سو ...71شمارهٔ ۵۳۵: ز من دل برده رنگین جلوه شمشاد بال ...72شمارهٔ ۵۳۶: دلم را برده از جا سرو قد نازک اند ...73شمارهٔ ۵۳۷: دلم در سینه باشد در تنوری مرغ بری ...74شمارهٔ ۵۳۸: غنچه گردید گل قسمتم از کم سخنی 75شمارهٔ ۵۳۹: ای خوش نگاه رخنه گر جان کیستی 76شمارهٔ ۵۴۰: چه کرده ام که مرا همدم بلا کردی 77شمارهٔ ۵۴۱: چون غنچه گر به جیب تأمل فرو روی 78شمارهٔ ۵۴۲: شمع بزمی و چو یوسف به نظر می آیی 79شمارهٔ ۵۴۳: کفر و دین یکسان بود در مذهب دیوان ...80شمارهٔ ۵۴۴: گر در خط بتان به تأمل فرو روی 81شمارهٔ ۵۴۵: از کدامین چمن ای سرو روان می آیی 82شمارهٔ ۵۴۶: گل به سر بر زده و پا به حنا می آی ...83شمارهٔ ۵۴۷: همچو گل کیسه لبالب ز درم می آیی 84شمارهٔ ۵۴۸: گل به سر برزده از سیر چمن می آیی 85شمارهٔ ۵۴۹: به کوی انتظاری آرمیدن ها چه می دا ...86شمارهٔ ۵۵۰: فلک از کهکشان چون سینه چاکست پندا ...87شمارهٔ ۵۵۱: تا لبت نام برآورده به شیرین سخنی 88شمارهٔ ۵۵۲: تا کی ای بلبل به دنبال هنر افتد ک ...89شمارهٔ ۵۵۳: به سوی کلبه ام ای سیمبر نمی آیی 90شمارهٔ ۵۵۴: چرا به کلبه ام ای دلربا نمی آیی 91شمارهٔ ۵۵۵: به خواب آمد مرا لیلی وشی چون سرو ...92شمارهٔ ۵۵۶: دمید خط و در آغوش من نمی آیی 93شمارهٔ ۵۵۷: چرا به کلبه ام ای لاله رو نمی آیی 94شمارهٔ ۵۵۸: قدت در چشم خود جا کرده ام ای دوست ...95شمارهٔ ۵۵۹: به سوی کلبه ام ای نازنین دوش آمدی ...96شمارهٔ ۵۶۰: چرا به کلبه ام مهربان نمی آیی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ