کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شنیدم زین دیار آن گل بسر عزم سفر دارد
    مرا همچون نسیم ناامیدی در بدر دارد
    نمی دانم که بی او حال زار من چه خواهد شد
    فلک در کار من امروز آهنگ دگر دارد
    وداعش می کنم شاید سرم در پیش زین بندد
    مرصع خنجری بر دست تیغی بر کمر دارد
    به دوش کاروان ناله بستم رخت هستی را
    ز دنبالش رود هر کس که داغی بر جگر دارد
    بده تعلیم خاکسترنشینی با من ای آتش
    که آن طوطی سخن سودای هندوستان بسر دارد
    مگر بلبل به گلشن خیربادش کرده می آید
    که گل با خون دل رو شسته شبنم چشم تر دارد
    دل از خود رفته و می جوید از مردم سراغش را
    خبر می پرسد از دلدار و از خود کی خبر دارد
    روم ای سیدا مانند نقش پا ز دنبالش
    مرا چون سرمه شاید چشم او از خاک بردارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha