کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به گلشن رفتم و بی رویت آغاز جنون کردم
    ز شور اشک داغ لاله را گرداب خون کردم
    ز جوی شیر چون فرهاد کام من نشد شیرین
    حیات خویش را بیهوده صرف بیستون کردم
    در این گلشن چو گل هرگز ندیدم روی دلجمعی
    سر خود غنچه آسا از گریبان تا برون کردم
    ربود از دستم آخر عشق سرکش اختیارم را
    چرا من تکیه با تدبیر عقل ذوفنون کردم
    بنا نبود چو بزم آب و آتش قصر هستی را
    در این مجلس عبث چون شمع عمری پاستون کردم
    توان کردن به احسان زیر دست خویش دشمن را
    تسلی داده داده نفس را آخر زبون کردم
    دل بی صبر خود را سیدا از پای افگندم
    مرا پیمانه از می چون تهی شد سرنگون کردم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha