کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دری گشاده نگردد اگر گدای شوم
    به استخوان قند آتش اگر همای شوم
    مرا چو گرد به دنبال خویش نگذارند
    اگر به قافله خضر رهنمای شوم
    ز کاکلش نگذارند بر کفم تاری
    اگر چو شانه سراسر گره گشای شوم
    متاع قافله ها نیست جز گرانی گوش
    فغان بلند نسازم اگر درای شوم
    مرا که در کف دل نیست یک درم داغی
    به بزم لاله عذاران چگونه جای شوم
    اگر به چشمه آئینه عکس اندازم
    ز بخت تیره سراپا میان لای شوم
    به بزم بی سر و پایان سریست خوبان را
    به مصلحت دو سه روزی برهنه پای شوم
    به باد صبح مرا بس که سیدا خویشیست
    چه لازم است که بی خانه و سرای شوم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha