کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گوشه چشم تو تا افتاد بر کاشانه ام
    سرمه می خیزد به جای گرد از ویرانه ام
    عاشق دلسوز سرگردان کند معشوق را
    شمع بی تابانه گردد از سر پروانه ام
    خرمن من پیش پیش برق دارد جست و خیز
    می گریزد در ته آتش سپند از دانه ام
    می کند نیش شکایت بر رگ خارا اثر
    زلف او باشد پریشان از زبان شانه ام
    از در و دیوار هر سنگی که آید بر سرم
    سرمه آسا می کشد در چشم خود دیوانه ام
    شیشه از خم گر چه حرف سربسر آورده است
    می توان خواند از خط پشت لب پیمانه ام
    شعله در هر جا برافروزد پر و بال من است
    چون سمندر باشد از طفلی در آتشخانه ام
    می کنم در موسم پیری تلاش عاشقی
    سیل را معمار می داند به خود ویرانه ام
    حامی پیمانه می سیدا چشم من است
    برده از جا محتسب را گریه مستانه ام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha