کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بی خود شدم از زلف دو تا کام گرفتم
    در دام تو افتادم و آرام گرفتم
    مرغان چمن را به دهم مهر نهادم
    رفتم به گلستان و تو را نام گرفتم
    تا چشم تو را سوی چراغم نظر افتد
    روغن ز گل نرگس و بادام گرفتم
    بر کعبه رخساره تو روی نهادم
    با قافله زلف ره شام گرفتم
    در کوی تو رفتم به قد خم شده امشب
    خود را چو مه نو به لب بام گرفتم
    سرگشته مرا ساخته چون سنگ فلاخن
    جامی که من از گردش ایام گرفتم
    بر تنگ شکر چشم چو سید نگشایم
    تا از لب او لذت دشنام گرفتم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha