کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز شهر از دست تو امروز ای گل پیرهن رفتم
    به خود پیچیده همچون گردباد از خویشتن رفتم
    به یاد چشمت امشب خواب دیدم آهوی مشکین
    تصور کرده زلفت را به صحرای ختن رفتم
    مرا کی می توانند از زبانها جمع کرد اکنون
    من آن راز نهان بودم که بیرون از دهن رفتم
    سرانگشتم ز دندان ندامت شعله افشان شد
    سزای آنکه همچون شمع در هر انجمن رفتم
    ز بوی گل شنیدم تا حدیث بی وفایی را
    چو طفل غنچه پیش از مرگ در فکر کفن رفتم
    به خود افغان کنان می گفت در کنج قفس بلبل
    فراموش آنقدر گشتم که از یاد چمن رفتم
    به ملک خود ندیدم سیدا روی طرب هرگز
    ز دست آرزوهای خود آخر از وطن رفتم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha