کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    فرهاد ناله می کند از تیشه ام هنوز
    آید صدا ز تربت همپیشه ام هنوز
    پیمانه ها به محتسبان آشنا شدند
    پنهان درون سنگ بود شیشه ام هنوز
    گلها خزان شدند و چمن ماند از نشاط
    نشکفته است غنچه اندیشه ام هنوز
    لب تشنگان ز سایه من بهره می برند
    آبی نخورده است رگ و ریشه ام هنوز
    ساغر به کوی باده فروشان نبرده ام
    بیرون نرفته است می از شیشه ام هنوز
    ای برق پا منه به نیستان خانه ام
    آسودگی ندیده ام از بیشه ام هنوز
    از خاک کوهکن شب و روز آید این صدا
    در آرزوی آب دم تیشه ام هنوز
    مانند غنچه سر به گریبان کشیده ام
    گلچین رسید و رفت در اندیشه ام هنوز
    عمریست سیدا ز می انکار کرده ام
    ساقی دهد قسم به سر شیشه ام هنوز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha