کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ساقیا برخیز از طاق طرب مینا فتاد
    ساغر می رفت از دست و نشاط از پا فتاد
    باغ از بی شبنمی در عهد ما گردید خشک
    گل سر خود را گرفت و لاله بر صحرا فتاد
    بر امید دانه خود را بلبل ما کرد اسیر
    مرغ ما در دام صیادان بی پروا فتاد
    خیرگاهی حاتم طایی که برپا کرده بود
    حیف در ایام این بیدولتان از پا فتاد
    می کند آزاد مردان را تهیدستی غریب
    سرو از بی حاصلی در بوستان تنها فتاد
    از لباس سرخ و زرد عاریت گشتم خلاص
    تا مرا چشم تماشا بر گل رعنا فتاد
    نان خشک خویش را گفتم که تر سازم به آب
    آن هم از دستم به کام ماهی دریا فتاد
    گم نگردد رتبه شعر از شکست بی وقوف
    عیب نبود سرمه گر از چشم نابینا فتاد
    نیست آسان سیدا از قید خود بیرون شدن
    ناله چندان کردم این زنجیر تا از پا فتاد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha