کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دلم در کوی او رفتست حیرانم که چون آید
    نفس هرگه که با یادش برآرم بوی خون آید
    مرا لیلی وشی کردست سرگردان به صحرایی
    که جای گردباد از خاک او مجنون برون آید
    خدا از سنگ پیدا می کند رزق هنرور را
    برای روزیی فرهاد شیراز بیستون آید
    ز پیچ و تاب آه من بکن اندیشه ای ظالم
    بترس از خانه زان ماری که بی افسون برون آید
    نگردد مرگ سد راه گیر و دار عاشق را
    صدای تیشه در گوشم هنوز از بیستون آید
    ز دیوانخانه ارباب دولت پای کوته کن
    کزین درها به گوش آواز زنجیر جنون آید
    هنرور می شناسد سیدا قدر هنرور را
    به تکلیف من دیوانه از صحرا جنون آید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha