به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سیدای نَسَفی

سیدای نَسَفیغزلیاتشمارهٔ ۲۶۵: به استقبال چشمت فتنه از هر سوی صف بندد

810عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

به استقبال چشمت فتنه از هر سوی صف بندد
کمر در خدمت استاد شاگرد خلف بندد
رسد هنگام حاجت روزیش از عالم بالا
دهان خویش هر کس از طلب همچون صدف بندد
به گلشن آمد آن شوخ و ز پا افگند گلها را
کسی گر در هنر کامل شود دست طرف بندد
دل از شادی نشان ناوکش کردم ندانستم
که این تیر خطا چشم خود از روی هدف بندد
فلک آید به رقص ای سیدا از جوش آهنگم
رقیب از سادگی تهمت به پای چنگ و دف بندد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۶۴: از دل دنیاپرستان ذوق صحبت برده ان ...2شمارهٔ ۲۶۵: به استقبال چشمت فتنه از هر سوی صف ...3شمارهٔ ۲۶۶: خیر بادش می کنم دود از دماغم می ر ...4شمارهٔ ۲۶۷: ای پسر آنها که پیش از برگ بارت دا ...5شمارهٔ ۲۶۸: جهان پر شهد از لبهای خندان تو می ...6شمارهٔ ۲۶۹: قامتش چون از بهار جلوه رعنا می شو ...7شمارهٔ ۲۷۰: در رهت چون نقش پا امشب دو چشمم چا ...8شمارهٔ ۲۷۱: دور از آن مژگان مرا دل سوی خنجر م ...9شمارهٔ ۲۷۲: نگه مست تو خون دل احباب خورد 10شمارهٔ ۲۷۳: شنیدم زین دیار آن گل بسر عزم سفر ...11شمارهٔ ۲۷۴: جان ز دنبالش ز جسم ناتوانم می رود 12شمارهٔ ۲۷۵: آئینه را جمال تو صاحب نظر کند 13شمارهٔ ۲۷۶: فصل خزان رسید ز گلها اثر نماند 14شمارهٔ ۲۷۷: دوران تمام گشت اثر بر فلک نماند 15شمارهٔ ۲۷۸: مرغ دلم چو ناله کشیدن هوس کند 16شمارهٔ ۲۷۹: بی رخت گل به گلستان سر بی تن باشد 17شمارهٔ ۲۸۰: سرو را شمشاد قدش محو چون تصویر کر ...18شمارهٔ ۲۸۱: چو بیرون از چمن آن سرو یکتا گرد م ...19شمارهٔ ۲۸۲: گل به گلشن دعویی صاحب کمالی می کن ...20شمارهٔ ۲۸۳: مرا از طوف کویت شکوه ی در دل نمی ...21شمارهٔ ۲۸۴: بی گفتگوی رزق مهیا نمی شود 22شمارهٔ ۲۸۵: دل قمری سرو قد رعنای محمد 23شمارهٔ ۲۸۶: دامن گلستانش تا مرا به چنگ آمد 24شمارهٔ ۲۸۷: رفیق از کف مده دشمن اگر خواهی زبو ...25شمارهٔ ۲۸۸: باغبانی کو که آید گل در آغوشم کند 26شمارهٔ ۲۸۹: با من ز عرضحال زبان در دهان نماند 27شمارهٔ ۲۹۰: در روزگار ما اثری از سخا نماند 28شمارهٔ ۲۹۱: سرمه در چشمی نمی بینم که خاموشم ک ...29شمارهٔ ۲۹۲: نام و نشان به دهر ز اهل کرم نماند 30شمارهٔ ۲۹۳: در عهد ما رواج به اهل هنر نماند 31شمارهٔ ۲۹۴: با یار و دوست شیوه عهد و وفا نمان ...32شمارهٔ ۲۹۵: تا مرا بر سر کلاه در آستینم کرده ...33شمارهٔ ۲۹۶: تهیدستی چو روی آورد طالع واژگون ا ...34شمارهٔ ۲۹۷: ترک هستی سالکان در زیر گردن کرده ...35شمارهٔ ۲۹۸: ماه رخسار تو امشب شمع بزم ناله بو ...36شمارهٔ ۲۹۹: آمد بهار و رفتن خود را خبر نداد 37شمارهٔ ۳۰۰: فصل خزان رسید و نشاط و طرب نماند 38شمارهٔ ۳۰۱: آمد خزان نسیم گل و یاسمن نماند 39شمارهٔ ۳۰۲: فصل خزان رسید به گلشن صدا نماند 40شمارهٔ ۳۰۳: ساقیا برخیز از طاق طرب مینا فتاد 41شمارهٔ ۳۰۴: نوبهار آمد تماشای گل و سنبل کنید 42شمارهٔ ۳۰۵: نگار جامه فروشم کلاه پوش آمد 43شمارهٔ ۳۰۶: مگو در انجمن مینا ز دست چرخ دون گ ...44شمارهٔ ۳۰۷: نگاهم بی رخش گردید اشک و غنچه گل ...45شمارهٔ ۳۰۸: مرا هر شب تب هجران آن بدخو بسوزان ...46شمارهٔ ۳۰۹: عقل و هوشم رفت تا آن تندخو خنجر ک ...47شمارهٔ ۳۱۰: مرا نگاه تو عالی جناب خواهد کرد 48شمارهٔ ۳۱۱: رخ تو رونق گل در نقاب خواهد کرد 49شمارهٔ ۳۱۲: شب چو آن شمع ز کاشانه برون می آید 50شمارهٔ ۳۱۳: صدای مقدم گلچین چو در گلزار می آی ...51شمارهٔ ۳۱۴: مو سفیدی حرص دنیا دور نتوانست کرد 52شمارهٔ ۳۱۵: نفس سرکش را مسخر عقل پرتدبیر کرد 53شمارهٔ ۳۱۶: ز موج اشک آخر پای در زنجیر خواهم ...54شمارهٔ ۳۱۷: جنت لبالب است ز نام چهار یار 55شمارهٔ ۳۱۸: ز مهر روی تو گشتیم خاکسار آخر 56شمارهٔ ۳۱۹: از وصال او مرا شد ناتوانی بیشتر 57شمارهٔ ۳۲۰: سبزه خط بخشد از لعل لب او جان به ...58شمارهٔ ۳۲۱: مرا بر سر کلاه از سایه بال هما به ...59شمارهٔ ۳۲۲: خط برآوردی و بر جا سرو چالاکت هنو ...60شمارهٔ ۳۲۳: بهر قتل من زدی تیغ و فغان دارم هن ...61شمارهٔ ۳۲۴: چشم مست او ندانستست انجامم هنوز 62شمارهٔ ۳۲۵: نمی رود ز دم یاد آن جوان هرگز 63شمارهٔ ۳۲۶: صد بیابان طی شد و از کاروان دورم ...64شمارهٔ ۳۲۷: همرهان رفتند و من پا در وطن دارم ...65شمارهٔ ۳۲۸: خط برآورد و نشد خاطر ازو شاد هنوز 66شمارهٔ ۳۲۹: فرهاد ناله می کند از تیشه ام هنوز 67شمارهٔ ۳۳۰: مباش ای مه من پیرو دل همه کس 68شمارهٔ ۳۳۱: سربلندان جهان را نام احسان است و ...69شمارهٔ ۳۳۲: پیر گشتیم ز غم یاد جوان ما را بس 70شمارهٔ ۳۳۳: ای که خون کردی دل ما راز چشم ما م ...71شمارهٔ ۳۳۴: می کنم چون شمع بهر سوختن امداد خو ...72شمارهٔ ۳۳۵: با که روشن سازم احوال دل افگار خو ...73شمارهٔ ۳۳۶: زین گلستان سرو قدی را نکردم رام خ ...74شمارهٔ ۳۳۷: فگنده بر دلم عمریست مهر آن جبین آ ...75شمارهٔ ۳۳۸: تا چو پروانه کشم شمع تو را در بر ...76شمارهٔ ۳۳۹: بید مجنونم سر خود دیده ام در پای ...77شمارهٔ ۳۴۰: تو و بدمستی و عاشق کشی و خنجر خوی ...78شمارهٔ ۳۴۱: تا تو آلوده به خون ساخته یی خنجر ...79شمارهٔ ۳۴۲: روز محشر بزم دست سوی افسر خویش 80شمارهٔ ۳۴۳: تا نمودی در گلستان زلف عنبربوی خو ...81شمارهٔ ۳۴۴: ای دل مطیع آن بت مژگان فرنگ باش 82شمارهٔ ۳۴۵: اگر بردارد از رخ پرده خورشید جهان ...83شمارهٔ ۳۴۶: با اهل جاه ناخن زاغ و پلنگ باش 84شمارهٔ ۳۴۷: گر کشم از سینه خود آه گردون سای خ ...85شمارهٔ ۳۴۸: نو خط من می کند بر چرخ مینا فام ر ...86شمارهٔ ۳۴۹: با پریشان روزگاران یار دارد اختلا ...87شمارهٔ ۳۵۰: تفسیر سازد حسن را رویی که دارد خا ...88شمارهٔ ۳۵۱: می زند عشق تو هر شب شعله در جانم ...89شمارهٔ ۳۵۲: مه بود در کلبه ام چون در ته دامن ...90شمارهٔ ۳۵۳: صرف شد عمر من ای یار غلط کردم حیف 91شمارهٔ ۳۵۴: حسنش آخر از هجوم خط تلف شد حیف حی ...92شمارهٔ ۳۵۵: روزی که صبح حشر کند رو به یک طرف 93شمارهٔ ۳۵۶: در صدف چون قطره افتد گردد او را د ...94شمارهٔ ۳۵۷: دارم ز دست داغ دل سامانیان در بغل 95شمارهٔ ۳۵۸: شهر و صحرا درگرفت از آتش رخسار گل 96شمارهٔ ۳۵۹: افلاک را گداخت دل صبر پیشه ام 97شمارهٔ ۳۶۰: پادشاها با تو جان دردمند آورده ام 98شمارهٔ ۳۶۱: بر خاک ریخت جام شرابی که داشتم 99شمارهٔ ۳۶۲: شب چو یاد عارض آن شعله قامت می کن ...100شمارهٔ ۳۶۳: روی دلی ز مردم عالی نیافتم 101شمارهٔ ۳۶۴: قبای خود چو گل امروز پاره پاره کن ...102شمارهٔ ۳۶۵: موج جوهر شوم از تیغ زبانت گردم 103شمارهٔ ۳۶۶: خم گشت قد و با لب نانی نرسیدیم 104شمارهٔ ۳۶۷: بی تو امشب بوی خون می آید از کاشا ...105شمارهٔ ۳۶۸: نفس عمریست می پیچد مرا در سینه می ...106شمارهٔ ۳۶۹: لب گشایی به تکلم ز کلامت گردم 107شمارهٔ ۳۷۰: بنده مرحمت چشم سیاهت گردم 108شمارهٔ ۳۷۱: می روم هر سو سراغ دل ز مردم می کن ...109شمارهٔ ۳۷۲: صبا آورد دوش از میر عالی نامه یی ...110شمارهٔ ۳۷۳: ز شهر از دست تو امروز ای گل پیرهن ...111شمارهٔ ۳۷۴: روی دلی از آن بت سرکش نیافتم 112شمارهٔ ۳۷۵: اشکیم تازه شور ز زمزم کشیده ایم 113شمارهٔ ۳۷۶: یار سرکش را به زور ناله همدم کرده ...114شمارهٔ ۳۷۷: از آن روزی که دور افتاد زان زلف د ...115شمارهٔ ۳۷۸: پژمرده شد به دل گل داغی که داشتم 116شمارهٔ ۳۷۹: گردبادم خاک در چشم چراغت می کنم 117شمارهٔ ۳۸۰: یاد آن شبها که در بزمت فراغت داشت ...118شمارهٔ ۳۸۱: بهر سوغای عزیزان جان ز تن بیرون ک ...119شمارهٔ ۳۸۲: خشک است ز بی مهریی ایام دماغم 120شمارهٔ ۳۸۳: تا به کوی آن نگار سیمبر جا کرده ا ...121شمارهٔ ۳۸۴: شده چون سایه از بس خاکساری جزو اع ...122شمارهٔ ۳۸۵: شبی که بوی گلت از هوا سراغ کنم 123شمارهٔ ۳۸۶: بر زمین مانند اشک از چشم تر افتاد ...124شمارهٔ ۳۸۷: چهره افروخت چو گل بهر تماشا رفتم 125شمارهٔ ۳۸۸: به کویت از سر خود سجده مقبل نمی د ...126شمارهٔ ۳۸۹: از چمن افغان کنان بیرون چو بلبل م ...127شمارهٔ ۳۹۰: داغ هر جا گل کند پا تکیه دل می کن ...128شمارهٔ ۳۹۱: یاد آن شبها که در بر گلعذاری داشت ...129شمارهٔ ۳۹۲: دل دیوانه خود را نشان کردم ندانست ...130شمارهٔ ۳۹۳: روم از جای با اندک نسیمی گرد را م ...131شمارهٔ ۳۹۴: به گلشن رفتم و بی رویت آغاز جنون ...132شمارهٔ ۳۹۵: شکایت نامه آن روی چون گل بود در د ...133شمارهٔ ۳۹۶: به گلزاری که در وی سرو قدی نیست خ ...134شمارهٔ ۳۹۷: خبر می گوید از راز درون لبهای خام ...135شمارهٔ ۳۹۸: تا گرفتم خو به سحر نرگسش جادو شدم 136شمارهٔ ۳۹۹: از سر کوی تو با صد حسرت ای گل می ...137شمارهٔ ۴۰۰: گر به کف مانند گل مشت زری می داشت ...138شمارهٔ ۴۰۱: صبا از خنده آن گل حدیثی گفت در گو ...139شمارهٔ ۴۰۲: در دل امشب شورشی چون صبح محشر داش ...140شمارهٔ ۴۰۳: از عدم جسم خراب و رنگ زرد آورده ا ...141شمارهٔ ۴۰۴: بی خود شدم از زلف دو تا کام گرفتم 142شمارهٔ ۴۰۵: دل را اسیر خط بناگوش کرده ام 143شمارهٔ ۴۰۶: خوش آن مستی که درد و داغ خود را چ ...144شمارهٔ ۴۰۷: دری گشاده نگردد اگر گدای شوم 145شمارهٔ ۴۰۸: امشب از مستی به پای خم چو خشت افت ...146شمارهٔ ۴۰۹: اشک چشم شبنمم در حسرت روی گلم 147شمارهٔ ۴۱۰: بس که چون شبنم سری دارد به عریانی ...148شمارهٔ ۴۱۱: می کند پهلو تهی کنج غم از تنهائیم 149شمارهٔ ۴۱۲: در چمن از گریه آبی بر رخ گل می زن ...150شمارهٔ ۴۱۳: گوشه چشم تو تا افتاد بر کاشانه ام 151شمارهٔ ۴۱۴: بی تو امشب سوخت از تب استخوان پیک ...152شمارهٔ ۴۱۵: بی تو امشب بس که احوال خرابی داشت ...153شمارهٔ ۴۱۶: ساقی ز حدیث می و پیمانه گذشتیم 154شمارهٔ ۴۱۷: چون گل تمام داغم و خرم نشسته ام 155شمارهٔ ۴۱۸: نسیم صبح پیامی رساند در گوشم 156شمارهٔ ۴۱۹: شبنمم پهلو به روی بستر گل می زنم 157شمارهٔ ۴۲۰: بی جمالت در گلستان چاک چون گل می ...158شمارهٔ ۴۲۱: نگاه باده پرست تو برده از هوشم 159شمارهٔ ۴۲۲: نمی شود دم پیری اجل فراموشم 160شمارهٔ ۴۲۳: بیابان گردم و از کشور آرام بیرونم 161شمارهٔ ۴۲۴: بس که دلگیر از تماشای گلستان گشته ...162شمارهٔ ۴۲۵: می روم در باغ و سر در پای سنبل می ...163شمارهٔ ۴۲۶: خبر از زلف او با جان غم پیوسته آو ...164شمارهٔ ۴۲۷: بر درت همچون کمان پشت دو تا آورده ...165شمارهٔ ۴۲۸: شمعم و پروانه ام با شد دل بی کینه ...166شمارهٔ ۴۲۹: بس که خو کردست با کلفت دل غم پیشه ...167شمارهٔ ۴۳۰: شکایت نامه آن روی چون گل بود در د ...168شمارهٔ ۴۳۱: تا به سودای تو از خانه به بازار ش ...169شمارهٔ ۴۳۲: همنشین زنبورم خانه پر عسل دارم 170شمارهٔ ۴۳۳: ز قتل عاشقان در سینه او غم نمی بی ...171شمارهٔ ۴۳۴: به دام دلبری افتاده ام گمگشته تدب ...172شمارهٔ ۴۳۵: نگاه یار با من بر سر جنگ است می د ...173شمارهٔ ۴۳۶: روزگاری شد که خون از دیده تر می خ ...174شمارهٔ ۴۳۷: از دهر بس که کلفت بسیار می کشم 175شمارهٔ ۴۳۸: در دم خط آن پسر در جستجو خواهد شد ...176شمارهٔ ۴۳۹: سرمه آن روزی که از چشمت جدا خواهد ...177شمارهٔ ۴۴۰: وقت خط جان تو بیرون از بدن خواهد ...178شمارهٔ ۴۴۱: اشک من گر اینچنین کز دل برون خواه ...179شمارهٔ ۴۴۲: تازه می سازم ز برق ناله داغ خویشت ...180شمارهٔ ۴۴۳: چشم تا پوشیده ام از آرزوی خویشتن 181شمارهٔ ۴۴۴: گر به طوف خاکم آن عاشق نواز آید ب ...182شمارهٔ ۴۴۵: دلم افسرده شد از گردش ارض و سما ب ...183شمارهٔ ۴۴۶: یارب از پیمانه صحت مرا سرشار کن 184شمارهٔ ۴۴۷: تلخکامم از دل پر مدعای خویشتن 185شمارهٔ ۴۴۸: ز آتش عشق تو آب شد جگر من 186شمارهٔ ۴۴۹: به دستم کرد گل تا داغهای آتشین من 187شمارهٔ ۴۵۰: بپوش از هستی خود چشم و عیش جاودان ...188شمارهٔ ۴۵۱: ای شکر لب وقف ارباب هوس خواهی شدن 189شمارهٔ ۴۵۲: از دل زارم نفس مأیوس می آید برون 190شمارهٔ ۴۵۳: به دور خط رخسارت دو چندان گشت آه ...191شمارهٔ ۴۵۴: از ریاضت نفس را کردم کباب خویشتن 192شمارهٔ ۴۵۵: جنونم دشت پیما شد کن ای مجنون حذر ...193شمارهٔ ۴۵۶: این چه رنگ و رخسار است گلشن جمال ...194شمارهٔ ۴۵۷: نمی آیی به بالینم نمی گیری خبر از ...195شمارهٔ ۴۵۸: خانه ام از روی او امشب چمن خواهد ...196شمارهٔ ۴۵۹: کجا رفتی ز آغوش تماشا ای نگار من 197شمارهٔ ۴۶۰: تا چراغ انجمن کردن زبان خویشتن 198شمارهٔ ۴۶۱: تا به او روشن کنم سوز نهان خویشتن 199شمارهٔ ۴۶۲ - قطعه: فلک رتبه سبحانقلی خان که ب ...200شمارهٔ ۴۶۳: به دریا کرده ام خو موج آبم می توا ...201شمارهٔ ۴۶۴: نمی گردد صدای جود از اهل کرم بیرو ...202شمارهٔ ۴۶۵: کرده ام چون غنچه سر در آستین خویش ...203شمارهٔ ۴۶۶: کرده ام بالین آسایش ز دست خویشتن 204شمارهٔ ۴۶۷: اگر یک دم شود خالی ز موج می سبوی ...205شمارهٔ ۴۶۸: مسجد در آی و تکیه به غیر از خدا م ...206شمارهٔ ۴۶۹: از مربی بس که رم خورده دل بدخوی م ...207شمارهٔ ۴۷۰: شبی ای شمع در آغوش ما جا می توان ...208شمارهٔ ۴۷۱: به خاک افتاده گرد سرمه چشم سیاهت ...209شمارهٔ ۴۷۲: گذشتی مست با غیر و زدی آتش به داغ ...210شمارهٔ ۴۷۳: غریبم نیست همچون لاله دلسوزی به د ...211شمارهٔ ۴۷۴: خوش آن روزی که می نوشیده می رفتی ...212شمارهٔ ۴۷۵: ای دل چو بلبل از پی آن بی وفا مرو 213شمارهٔ ۴۷۶: خامه می پیچد به خود از خط چون زنج ...214شمارهٔ ۴۷۷: مجلس افروزیی رخساره نیکویت کو 215شمارهٔ ۴۷۸: ای سرمه صید کشته چشم سیاه تو 216شمارهٔ ۴۷۹: وصف رخش گلست و ورق گلشن است ازو 217شمارهٔ ۴۸۰: شوخ نقاشی که رنگم می کند تسخیر او 218شمارهٔ ۴۸۱: نمی نهم به در باغ خلد پا بی تو 219شمارهٔ ۴۸۲: نمی نهم به تماشای گل قدم بی تو 220شمارهٔ ۴۸۳: تا کی چو گل نشینم در خون تپیده بی ...221شمارهٔ ۴۸۴: هر شب چو شمع دارم سوز و گداز بی ت ...222شمارهٔ ۴۸۵: گردیده شمع بزمم بی آب و تاب بی تو 223شمارهٔ ۴۸۶: پیچیده با نگاهم از سیر باغ بی تو 224شمارهٔ ۴۸۷: شبها بود چراغم از دود آه بی تو 225شمارهٔ ۴۸۸: پریده رنگ ز گلها و لاله بی تو 226شمارهٔ ۴۸۹: شبها چو شمع دارم حال خراب بی تو 227شمارهٔ ۴۹۰: شد موسم خزان به گل و غنچه ناز کو 228شمارهٔ ۴۹۱: آمد بهار و رونق گلهای باغ کو 229شمارهٔ ۴۹۲: آمده بهار و نشاء و نمای زمانه کو 230شمارهٔ ۴۹۳: افتاد بر سر من سودای کاکل تو 231شمارهٔ ۴۹۴: آمد بهار و فیض نسیم بهار کو 232شمارهٔ ۴۹۵: آمد بهار بر کف ساقی پیاله کو 233شمارهٔ ۴۹۶: باشد به بام دیده من جای خواب تو 234شمارهٔ ۴۹۷: ای گل به سیر باغ چو باد صبا مرو 235شمارهٔ ۴۹۸: بیا که غنچه شد ای سرو من چمن بی ت ...236شمارهٔ ۴۹۹: ای گل نرگس فدای چشم چون بادام تو 237شمارهٔ ۵۰۰: در خوان منعمان به امید عطا مرو 238شمارهٔ ۵۰۱: برده ام امروز بوی خوش ز باغ تازه ...239شمارهٔ ۵۰۲: فصل نوروز است می آید هوای تازه یی 240شمارهٔ ۵۰۳: برآرد از چمن گل را خزان آهسته آهس ...241شمارهٔ ۵۰۴: ز بیم نرگس مستت پرید رنگ پیاله 242شمارهٔ ۵۰۵: دل همچو اشک بر سر مژگان برآمده 243شمارهٔ ۵۰۶: دل از خود رفته شوری بر من دیوانه ...244شمارهٔ ۵۰۷: دلبر سوداگرم از شهر کابل آمده 245شمارهٔ ۵۰۸: تا ز پیش چشم من ای دشت پیما رفته ...246شمارهٔ ۵۰۹: پنجه ام هرگز نرفته بر در کاشانه ی ...247شمارهٔ ۵۱۰: تا تو رفتی انجمن گردید ماتمخانه ی ...248شمارهٔ ۵۱۱: نو خط من ز سفر تا به وطن آمده یی 249شمارهٔ ۵۱۲: چهره افروخته همچون گل باغ آمده یی 250شمارهٔ ۵۱۳: جانب کلبه ام ای ماه جبین آمده یی 251شمارهٔ ۵۱۴: مرا در کشور تسلیم یارب تاج شاهی د ...252شمارهٔ ۵۱۵: چهره افروخته از باده ناب آمده یی 253شمارهٔ ۵۱۶: می کشم می هر سحر با می پرست تازه ...254شمارهٔ ۵۱۷: از شکایت دل نمی سازد ز ما اندیشه ...255شمارهٔ ۵۱۸: تا تو ای یوسف مصری ز سفر آمده یی 256شمارهٔ ۵۱۹: برده دل را از بر من نونهال تازه ی ...257شمارهٔ ۵۲۰: در دلم افتاده همچون لاله داغ تازه ...258شمارهٔ ۵۲۱: برده در پیری دل از دستم جوان تازه ...259شمارهٔ ۵۲۲: جان به لب آمده و نیست ز جانان مدد ...260شمارهٔ ۵۲۳: ای سرو مایل قد دلجوی کیستی 261شمارهٔ ۵۲۴: هر کوچه باغ دیده ام ای گل خوش آمد ...262شمارهٔ ۵۲۵: ای شمع بر سر من گریان خوش آمدی 263شمارهٔ ۵۲۶: رفتی و شوری به جان ناتوان انداختی 264شمارهٔ ۵۲۷: سر مگو آنکه شود خم پی احسان کسی 265شمارهٔ ۵۲۸: مرا امشب چو زلف خود پریشان کردی و ...266شمارهٔ ۵۲۹: مرا در بحر غم چون موج آب انداختی ...267شمارهٔ ۵۳۰: مرا آورده بر سر لشکر سودا شبیخونی 268شمارهٔ ۵۳۱: مرا ای شعله خود در تاب و تب انداخ ...269شمارهٔ ۵۳۲: ز دستم می کشد دامن بهار افشان گری ...270شمارهٔ ۵۳۳: کبابم کرده بی پروا خرامی چشم می پ ...271شمارهٔ ۵۳۴: مرا تا کی دواند آرزوی دل به هر سو ...272شمارهٔ ۵۳۵: ز من دل برده رنگین جلوه شمشاد بال ...273شمارهٔ ۵۳۶: دلم را برده از جا سرو قد نازک اند ...274شمارهٔ ۵۳۷: دلم در سینه باشد در تنوری مرغ بری ...275شمارهٔ ۵۳۸: غنچه گردید گل قسمتم از کم سخنی 276شمارهٔ ۵۳۹: ای خوش نگاه رخنه گر جان کیستی 277شمارهٔ ۵۴۰: چه کرده ام که مرا همدم بلا کردی 278شمارهٔ ۵۴۱: چون غنچه گر به جیب تأمل فرو روی 279شمارهٔ ۵۴۲: شمع بزمی و چو یوسف به نظر می آیی 280شمارهٔ ۵۴۳: کفر و دین یکسان بود در مذهب دیوان ...281شمارهٔ ۵۴۴: گر در خط بتان به تأمل فرو روی 282شمارهٔ ۵۴۵: از کدامین چمن ای سرو روان می آیی 283شمارهٔ ۵۴۶: گل به سر بر زده و پا به حنا می آی ...284شمارهٔ ۵۴۷: همچو گل کیسه لبالب ز درم می آیی 285شمارهٔ ۵۴۸: گل به سر برزده از سیر چمن می آیی 286شمارهٔ ۵۴۹: به کوی انتظاری آرمیدن ها چه می دا ...287شمارهٔ ۵۵۰: فلک از کهکشان چون سینه چاکست پندا ...288شمارهٔ ۵۵۱: تا لبت نام برآورده به شیرین سخنی 289شمارهٔ ۵۵۲: تا کی ای بلبل به دنبال هنر افتد ک ...290شمارهٔ ۵۵۳: به سوی کلبه ام ای سیمبر نمی آیی 291شمارهٔ ۵۵۴: چرا به کلبه ام ای دلربا نمی آیی 292شمارهٔ ۵۵۵: به خواب آمد مرا لیلی وشی چون سرو ...293شمارهٔ ۵۵۶: دمید خط و در آغوش من نمی آیی 294شمارهٔ ۵۵۷: چرا به کلبه ام ای لاله رو نمی آیی 295شمارهٔ ۵۵۸: قدت در چشم خود جا کرده ام ای دوست ...296شمارهٔ ۵۵۹: به سوی کلبه ام ای نازنین دوش آمدی ...297شمارهٔ ۵۶۰: چرا به کلبه ام مهربان نمی آیی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ