کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شبی که خانه ام از روی یار گلشن بود
    دماغ سوخته من چو شمع روشن بود
    به گرد یار چو پروانه رقص می رفتم
    میان آب و عرق شمع تا به گردن بود
    چمن چو تاج سیاهوش می نمود از دور
    به دشت در نظرم لاله چاه بیژن بود
    کریم را نشود دست کوتاه از احسان
    به دیده هر گهری داشتم به دامن بود
    مباد صبح به بزمم زند شبیخونی
    ز شام تا به سحر چشم من بروزن بود
    ز جوی شیر نشد نرم سینه شیرین
    چو کوهکن جگر او ز سنگ و آهن بود
    نمی رسید خیالم به فکر غازیی بیک
    شبی که دوش سخن پای تکیه من بود
    چو سیدا ز دلم گریه گرد کلفت برد
    چراغ خانه ام امشب ز آب روشن بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha