به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سیدای نَسَفی

سیدای نَسَفیغزلیاتشمارهٔ ۲۳۸: می شود هنگام پیری موی چون عنبر سفید

990عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

می شود هنگام پیری موی چون عنبر سفید
این بیابان می شود زین برف سرتاسر سفید
بس که شب تا روز می سوزم به یاد قد دوست
استخوان گشت همچون شمع در پیکر سفید
کرده خورشید فلک از کهکشان بر کف عصا
می رود در کوی او همچون گدای سر سفید
عمرها بر آستانش سر نهادم سیدا
خانه ام یک ره نشد از روی آن دلبر سفید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۳۷: در محبت طفل اشکم گوهر دل می شود 2شمارهٔ ۲۳۸: می شود هنگام پیری موی چون عنبر سف ...3شمارهٔ ۲۳۹: ز دل پروانه آهم به لب مأیوس می آی ...4شمارهٔ ۲۴۰: به گلشن گل اگر از رنگ و بوی خود س ...5شمارهٔ ۲۴۱: دل چو از پای فتد دست دعا می گردد 6شمارهٔ ۲۴۲: رخت هستی دل سوی آن جامه گلگون می ...7شمارهٔ ۲۴۳: میل خوبان ز اسیران به توانگر باشد 8شمارهٔ ۲۴۴: دل چون مطیع گشت چراغ نظر شود 9شمارهٔ ۲۴۵: به سیر باغ اگر آن شعله بالا بلند ...10شمارهٔ ۲۴۶: آنها که تکیه بر کرم کبریا کنند 11شمارهٔ ۲۴۷: جبهه می خواهم که وقف سجده آن پا ش ...12شمارهٔ ۲۴۸: داغ را دل در کنار خویشتن می پرورد 13شمارهٔ ۲۴۹: شبی که خانه ام از روی یار گلشن بو ...14شمارهٔ ۲۵۰: از رخت آئینه من دامن گلچین شود 15شمارهٔ ۲۵۱: دم صبحی که در میخانه از بهر شراب ...16شمارهٔ ۲۵۲: عالم به چشم مستان چون آب می نماید 17شمارهٔ ۲۵۳: چند روزی در محبت درد می باید کشید 18شمارهٔ ۲۵۴: می پرستی های آن لبهای خندانت چه ش ...19شمارهٔ ۲۵۵: ز چاک سینه دود آه من گلگون برون آ ...20شمارهٔ ۲۵۶: خدای ذات تو را از بلا نگه دارد 21شمارهٔ ۲۵۷: دلم در کوی او رفتست حیرانم که چون ...22شمارهٔ ۲۵۸: در خانه یی که وصف رخ یار بگذرد 23شمارهٔ ۲۵۹: فلک به قامت پیر خمیده می ماند 24شمارهٔ ۲۶۰: فلک از ناله شبهای من بی تاب می گر ...25شمارهٔ ۲۶۱: بی تو امشب ساغر و پیمانه ام در جن ...26شمارهٔ ۲۶۲: امشب ای مژگان سیه چشمی که بر روی ...27شمارهٔ ۲۶۳: بهند غصه منعم عاقبت محبوس می گردد 28شمارهٔ ۲۶۴: از دل دنیاپرستان ذوق صحبت برده ان ...29شمارهٔ ۲۶۵: به استقبال چشمت فتنه از هر سوی صف ...30شمارهٔ ۲۶۶: خیر بادش می کنم دود از دماغم می ر ...31شمارهٔ ۲۶۷: ای پسر آنها که پیش از برگ بارت دا ...32شمارهٔ ۲۶۸: جهان پر شهد از لبهای خندان تو می ...33شمارهٔ ۲۶۹: قامتش چون از بهار جلوه رعنا می شو ...34شمارهٔ ۲۷۰: در رهت چون نقش پا امشب دو چشمم چا ...35شمارهٔ ۲۷۱: دور از آن مژگان مرا دل سوی خنجر م ...36شمارهٔ ۲۷۲: نگه مست تو خون دل احباب خورد 37شمارهٔ ۲۷۳: شنیدم زین دیار آن گل بسر عزم سفر ...38شمارهٔ ۲۷۴: جان ز دنبالش ز جسم ناتوانم می رود 39شمارهٔ ۲۷۵: آئینه را جمال تو صاحب نظر کند 40شمارهٔ ۲۷۶: فصل خزان رسید ز گلها اثر نماند 41شمارهٔ ۲۷۷: دوران تمام گشت اثر بر فلک نماند 42شمارهٔ ۲۷۸: مرغ دلم چو ناله کشیدن هوس کند 43شمارهٔ ۲۷۹: بی رخت گل به گلستان سر بی تن باشد 44شمارهٔ ۲۸۰: سرو را شمشاد قدش محو چون تصویر کر ...45شمارهٔ ۲۸۱: چو بیرون از چمن آن سرو یکتا گرد م ...46شمارهٔ ۲۸۲: گل به گلشن دعویی صاحب کمالی می کن ...47شمارهٔ ۲۸۳: مرا از طوف کویت شکوه ی در دل نمی ...48شمارهٔ ۲۸۴: بی گفتگوی رزق مهیا نمی شود 49شمارهٔ ۲۸۵: دل قمری سرو قد رعنای محمد 50شمارهٔ ۲۸۶: دامن گلستانش تا مرا به چنگ آمد 51شمارهٔ ۲۸۷: رفیق از کف مده دشمن اگر خواهی زبو ...52شمارهٔ ۲۸۸: باغبانی کو که آید گل در آغوشم کند 53شمارهٔ ۲۸۹: با من ز عرضحال زبان در دهان نماند 54شمارهٔ ۲۹۰: در روزگار ما اثری از سخا نماند 55شمارهٔ ۲۹۱: سرمه در چشمی نمی بینم که خاموشم ک ...56شمارهٔ ۲۹۲: نام و نشان به دهر ز اهل کرم نماند 57شمارهٔ ۲۹۳: در عهد ما رواج به اهل هنر نماند 58شمارهٔ ۲۹۴: با یار و دوست شیوه عهد و وفا نمان ...59شمارهٔ ۲۹۵: تا مرا بر سر کلاه در آستینم کرده ...60شمارهٔ ۲۹۶: تهیدستی چو روی آورد طالع واژگون ا ...61شمارهٔ ۲۹۷: ترک هستی سالکان در زیر گردن کرده ...62شمارهٔ ۲۹۸: ماه رخسار تو امشب شمع بزم ناله بو ...63شمارهٔ ۲۹۹: آمد بهار و رفتن خود را خبر نداد 64شمارهٔ ۳۰۰: فصل خزان رسید و نشاط و طرب نماند 65شمارهٔ ۳۰۱: آمد خزان نسیم گل و یاسمن نماند 66شمارهٔ ۳۰۲: فصل خزان رسید به گلشن صدا نماند 67شمارهٔ ۳۰۳: ساقیا برخیز از طاق طرب مینا فتاد 68شمارهٔ ۳۰۴: نوبهار آمد تماشای گل و سنبل کنید 69شمارهٔ ۳۰۵: نگار جامه فروشم کلاه پوش آمد 70شمارهٔ ۳۰۶: مگو در انجمن مینا ز دست چرخ دون گ ...71شمارهٔ ۳۰۷: نگاهم بی رخش گردید اشک و غنچه گل ...72شمارهٔ ۳۰۸: مرا هر شب تب هجران آن بدخو بسوزان ...73شمارهٔ ۳۰۹: عقل و هوشم رفت تا آن تندخو خنجر ک ...74شمارهٔ ۳۱۰: مرا نگاه تو عالی جناب خواهد کرد 75شمارهٔ ۳۱۱: رخ تو رونق گل در نقاب خواهد کرد 76شمارهٔ ۳۱۲: شب چو آن شمع ز کاشانه برون می آید 77شمارهٔ ۳۱۳: صدای مقدم گلچین چو در گلزار می آی ...78شمارهٔ ۳۱۴: مو سفیدی حرص دنیا دور نتوانست کرد 79شمارهٔ ۳۱۵: نفس سرکش را مسخر عقل پرتدبیر کرد 80شمارهٔ ۳۱۶: ز موج اشک آخر پای در زنجیر خواهم ...81شمارهٔ ۳۱۷: جنت لبالب است ز نام چهار یار 82شمارهٔ ۳۱۸: ز مهر روی تو گشتیم خاکسار آخر 83شمارهٔ ۳۱۹: از وصال او مرا شد ناتوانی بیشتر 84شمارهٔ ۳۲۰: سبزه خط بخشد از لعل لب او جان به ...85شمارهٔ ۳۲۱: مرا بر سر کلاه از سایه بال هما به ...86شمارهٔ ۳۲۲: خط برآوردی و بر جا سرو چالاکت هنو ...87شمارهٔ ۳۲۳: بهر قتل من زدی تیغ و فغان دارم هن ...88شمارهٔ ۳۲۴: چشم مست او ندانستست انجامم هنوز 89شمارهٔ ۳۲۵: نمی رود ز دم یاد آن جوان هرگز 90شمارهٔ ۳۲۶: صد بیابان طی شد و از کاروان دورم ...91شمارهٔ ۳۲۷: همرهان رفتند و من پا در وطن دارم ...92شمارهٔ ۳۲۸: خط برآورد و نشد خاطر ازو شاد هنوز 93شمارهٔ ۳۲۹: فرهاد ناله می کند از تیشه ام هنوز 94شمارهٔ ۳۳۰: مباش ای مه من پیرو دل همه کس 95شمارهٔ ۳۳۱: سربلندان جهان را نام احسان است و ...96شمارهٔ ۳۳۲: پیر گشتیم ز غم یاد جوان ما را بس 97شمارهٔ ۳۳۳: ای که خون کردی دل ما راز چشم ما م ...98شمارهٔ ۳۳۴: می کنم چون شمع بهر سوختن امداد خو ...99شمارهٔ ۳۳۵: با که روشن سازم احوال دل افگار خو ...100شمارهٔ ۳۳۶: زین گلستان سرو قدی را نکردم رام خ ...101شمارهٔ ۳۳۷: فگنده بر دلم عمریست مهر آن جبین آ ...102شمارهٔ ۳۳۸: تا چو پروانه کشم شمع تو را در بر ...103شمارهٔ ۳۳۹: بید مجنونم سر خود دیده ام در پای ...104شمارهٔ ۳۴۰: تو و بدمستی و عاشق کشی و خنجر خوی ...105شمارهٔ ۳۴۱: تا تو آلوده به خون ساخته یی خنجر ...106شمارهٔ ۳۴۲: روز محشر بزم دست سوی افسر خویش 107شمارهٔ ۳۴۳: تا نمودی در گلستان زلف عنبربوی خو ...108شمارهٔ ۳۴۴: ای دل مطیع آن بت مژگان فرنگ باش 109شمارهٔ ۳۴۵: اگر بردارد از رخ پرده خورشید جهان ...110شمارهٔ ۳۴۶: با اهل جاه ناخن زاغ و پلنگ باش 111شمارهٔ ۳۴۷: گر کشم از سینه خود آه گردون سای خ ...112شمارهٔ ۳۴۸: نو خط من می کند بر چرخ مینا فام ر ...113شمارهٔ ۳۴۹: با پریشان روزگاران یار دارد اختلا ...114شمارهٔ ۳۵۰: تفسیر سازد حسن را رویی که دارد خا ...115شمارهٔ ۳۵۱: می زند عشق تو هر شب شعله در جانم ...116شمارهٔ ۳۵۲: مه بود در کلبه ام چون در ته دامن ...117شمارهٔ ۳۵۳: صرف شد عمر من ای یار غلط کردم حیف 118شمارهٔ ۳۵۴: حسنش آخر از هجوم خط تلف شد حیف حی ...119شمارهٔ ۳۵۵: روزی که صبح حشر کند رو به یک طرف 120شمارهٔ ۳۵۶: در صدف چون قطره افتد گردد او را د ...121شمارهٔ ۳۵۷: دارم ز دست داغ دل سامانیان در بغل 122شمارهٔ ۳۵۸: شهر و صحرا درگرفت از آتش رخسار گل 123شمارهٔ ۳۵۹: افلاک را گداخت دل صبر پیشه ام 124شمارهٔ ۳۶۰: پادشاها با تو جان دردمند آورده ام 125شمارهٔ ۳۶۱: بر خاک ریخت جام شرابی که داشتم 126شمارهٔ ۳۶۲: شب چو یاد عارض آن شعله قامت می کن ...127شمارهٔ ۳۶۳: روی دلی ز مردم عالی نیافتم 128شمارهٔ ۳۶۴: قبای خود چو گل امروز پاره پاره کن ...129شمارهٔ ۳۶۵: موج جوهر شوم از تیغ زبانت گردم 130شمارهٔ ۳۶۶: خم گشت قد و با لب نانی نرسیدیم 131شمارهٔ ۳۶۷: بی تو امشب بوی خون می آید از کاشا ...132شمارهٔ ۳۶۸: نفس عمریست می پیچد مرا در سینه می ...133شمارهٔ ۳۶۹: لب گشایی به تکلم ز کلامت گردم 134شمارهٔ ۳۷۰: بنده مرحمت چشم سیاهت گردم 135شمارهٔ ۳۷۱: می روم هر سو سراغ دل ز مردم می کن ...136شمارهٔ ۳۷۲: صبا آورد دوش از میر عالی نامه یی ...137شمارهٔ ۳۷۳: ز شهر از دست تو امروز ای گل پیرهن ...138شمارهٔ ۳۷۴: روی دلی از آن بت سرکش نیافتم 139شمارهٔ ۳۷۵: اشکیم تازه شور ز زمزم کشیده ایم 140شمارهٔ ۳۷۶: یار سرکش را به زور ناله همدم کرده ...141شمارهٔ ۳۷۷: از آن روزی که دور افتاد زان زلف د ...142شمارهٔ ۳۷۸: پژمرده شد به دل گل داغی که داشتم 143شمارهٔ ۳۷۹: گردبادم خاک در چشم چراغت می کنم 144شمارهٔ ۳۸۰: یاد آن شبها که در بزمت فراغت داشت ...145شمارهٔ ۳۸۱: بهر سوغای عزیزان جان ز تن بیرون ک ...146شمارهٔ ۳۸۲: خشک است ز بی مهریی ایام دماغم 147شمارهٔ ۳۸۳: تا به کوی آن نگار سیمبر جا کرده ا ...148شمارهٔ ۳۸۴: شده چون سایه از بس خاکساری جزو اع ...149شمارهٔ ۳۸۵: شبی که بوی گلت از هوا سراغ کنم 150شمارهٔ ۳۸۶: بر زمین مانند اشک از چشم تر افتاد ...151شمارهٔ ۳۸۷: چهره افروخت چو گل بهر تماشا رفتم 152شمارهٔ ۳۸۸: به کویت از سر خود سجده مقبل نمی د ...153شمارهٔ ۳۸۹: از چمن افغان کنان بیرون چو بلبل م ...154شمارهٔ ۳۹۰: داغ هر جا گل کند پا تکیه دل می کن ...155شمارهٔ ۳۹۱: یاد آن شبها که در بر گلعذاری داشت ...156شمارهٔ ۳۹۲: دل دیوانه خود را نشان کردم ندانست ...157شمارهٔ ۳۹۳: روم از جای با اندک نسیمی گرد را م ...158شمارهٔ ۳۹۴: به گلشن رفتم و بی رویت آغاز جنون ...159شمارهٔ ۳۹۵: شکایت نامه آن روی چون گل بود در د ...160شمارهٔ ۳۹۶: به گلزاری که در وی سرو قدی نیست خ ...161شمارهٔ ۳۹۷: خبر می گوید از راز درون لبهای خام ...162شمارهٔ ۳۹۸: تا گرفتم خو به سحر نرگسش جادو شدم 163شمارهٔ ۳۹۹: از سر کوی تو با صد حسرت ای گل می ...164شمارهٔ ۴۰۰: گر به کف مانند گل مشت زری می داشت ...165شمارهٔ ۴۰۱: صبا از خنده آن گل حدیثی گفت در گو ...166شمارهٔ ۴۰۲: در دل امشب شورشی چون صبح محشر داش ...167شمارهٔ ۴۰۳: از عدم جسم خراب و رنگ زرد آورده ا ...168شمارهٔ ۴۰۴: بی خود شدم از زلف دو تا کام گرفتم 169شمارهٔ ۴۰۵: دل را اسیر خط بناگوش کرده ام 170شمارهٔ ۴۰۶: خوش آن مستی که درد و داغ خود را چ ...171شمارهٔ ۴۰۷: دری گشاده نگردد اگر گدای شوم 172شمارهٔ ۴۰۸: امشب از مستی به پای خم چو خشت افت ...173شمارهٔ ۴۰۹: اشک چشم شبنمم در حسرت روی گلم 174شمارهٔ ۴۱۰: بس که چون شبنم سری دارد به عریانی ...175شمارهٔ ۴۱۱: می کند پهلو تهی کنج غم از تنهائیم 176شمارهٔ ۴۱۲: در چمن از گریه آبی بر رخ گل می زن ...177شمارهٔ ۴۱۳: گوشه چشم تو تا افتاد بر کاشانه ام 178شمارهٔ ۴۱۴: بی تو امشب سوخت از تب استخوان پیک ...179شمارهٔ ۴۱۵: بی تو امشب بس که احوال خرابی داشت ...180شمارهٔ ۴۱۶: ساقی ز حدیث می و پیمانه گذشتیم 181شمارهٔ ۴۱۷: چون گل تمام داغم و خرم نشسته ام 182شمارهٔ ۴۱۸: نسیم صبح پیامی رساند در گوشم 183شمارهٔ ۴۱۹: شبنمم پهلو به روی بستر گل می زنم 184شمارهٔ ۴۲۰: بی جمالت در گلستان چاک چون گل می ...185شمارهٔ ۴۲۱: نگاه باده پرست تو برده از هوشم 186شمارهٔ ۴۲۲: نمی شود دم پیری اجل فراموشم 187شمارهٔ ۴۲۳: بیابان گردم و از کشور آرام بیرونم 188شمارهٔ ۴۲۴: بس که دلگیر از تماشای گلستان گشته ...189شمارهٔ ۴۲۵: می روم در باغ و سر در پای سنبل می ...190شمارهٔ ۴۲۶: خبر از زلف او با جان غم پیوسته آو ...191شمارهٔ ۴۲۷: بر درت همچون کمان پشت دو تا آورده ...192شمارهٔ ۴۲۸: شمعم و پروانه ام با شد دل بی کینه ...193شمارهٔ ۴۲۹: بس که خو کردست با کلفت دل غم پیشه ...194شمارهٔ ۴۳۰: شکایت نامه آن روی چون گل بود در د ...195شمارهٔ ۴۳۱: تا به سودای تو از خانه به بازار ش ...196شمارهٔ ۴۳۲: همنشین زنبورم خانه پر عسل دارم 197شمارهٔ ۴۳۳: ز قتل عاشقان در سینه او غم نمی بی ...198شمارهٔ ۴۳۴: به دام دلبری افتاده ام گمگشته تدب ...199شمارهٔ ۴۳۵: نگاه یار با من بر سر جنگ است می د ...200شمارهٔ ۴۳۶: روزگاری شد که خون از دیده تر می خ ...201شمارهٔ ۴۳۷: از دهر بس که کلفت بسیار می کشم 202شمارهٔ ۴۳۸: در دم خط آن پسر در جستجو خواهد شد ...203شمارهٔ ۴۳۹: سرمه آن روزی که از چشمت جدا خواهد ...204شمارهٔ ۴۴۰: وقت خط جان تو بیرون از بدن خواهد ...205شمارهٔ ۴۴۱: اشک من گر اینچنین کز دل برون خواه ...206شمارهٔ ۴۴۲: تازه می سازم ز برق ناله داغ خویشت ...207شمارهٔ ۴۴۳: چشم تا پوشیده ام از آرزوی خویشتن 208شمارهٔ ۴۴۴: گر به طوف خاکم آن عاشق نواز آید ب ...209شمارهٔ ۴۴۵: دلم افسرده شد از گردش ارض و سما ب ...210شمارهٔ ۴۴۶: یارب از پیمانه صحت مرا سرشار کن 211شمارهٔ ۴۴۷: تلخکامم از دل پر مدعای خویشتن 212شمارهٔ ۴۴۸: ز آتش عشق تو آب شد جگر من 213شمارهٔ ۴۴۹: به دستم کرد گل تا داغهای آتشین من 214شمارهٔ ۴۵۰: بپوش از هستی خود چشم و عیش جاودان ...215شمارهٔ ۴۵۱: ای شکر لب وقف ارباب هوس خواهی شدن 216شمارهٔ ۴۵۲: از دل زارم نفس مأیوس می آید برون 217شمارهٔ ۴۵۳: به دور خط رخسارت دو چندان گشت آه ...218شمارهٔ ۴۵۴: از ریاضت نفس را کردم کباب خویشتن 219شمارهٔ ۴۵۵: جنونم دشت پیما شد کن ای مجنون حذر ...220شمارهٔ ۴۵۶: این چه رنگ و رخسار است گلشن جمال ...221شمارهٔ ۴۵۷: نمی آیی به بالینم نمی گیری خبر از ...222شمارهٔ ۴۵۸: خانه ام از روی او امشب چمن خواهد ...223شمارهٔ ۴۵۹: کجا رفتی ز آغوش تماشا ای نگار من 224شمارهٔ ۴۶۰: تا چراغ انجمن کردن زبان خویشتن 225شمارهٔ ۴۶۱: تا به او روشن کنم سوز نهان خویشتن 226شمارهٔ ۴۶۲ - قطعه: فلک رتبه سبحانقلی خان که ب ...227شمارهٔ ۴۶۳: به دریا کرده ام خو موج آبم می توا ...228شمارهٔ ۴۶۴: نمی گردد صدای جود از اهل کرم بیرو ...229شمارهٔ ۴۶۵: کرده ام چون غنچه سر در آستین خویش ...230شمارهٔ ۴۶۶: کرده ام بالین آسایش ز دست خویشتن 231شمارهٔ ۴۶۷: اگر یک دم شود خالی ز موج می سبوی ...232شمارهٔ ۴۶۸: مسجد در آی و تکیه به غیر از خدا م ...233شمارهٔ ۴۶۹: از مربی بس که رم خورده دل بدخوی م ...234شمارهٔ ۴۷۰: شبی ای شمع در آغوش ما جا می توان ...235شمارهٔ ۴۷۱: به خاک افتاده گرد سرمه چشم سیاهت ...236شمارهٔ ۴۷۲: گذشتی مست با غیر و زدی آتش به داغ ...237شمارهٔ ۴۷۳: غریبم نیست همچون لاله دلسوزی به د ...238شمارهٔ ۴۷۴: خوش آن روزی که می نوشیده می رفتی ...239شمارهٔ ۴۷۵: ای دل چو بلبل از پی آن بی وفا مرو 240شمارهٔ ۴۷۶: خامه می پیچد به خود از خط چون زنج ...241شمارهٔ ۴۷۷: مجلس افروزیی رخساره نیکویت کو 242شمارهٔ ۴۷۸: ای سرمه صید کشته چشم سیاه تو 243شمارهٔ ۴۷۹: وصف رخش گلست و ورق گلشن است ازو 244شمارهٔ ۴۸۰: شوخ نقاشی که رنگم می کند تسخیر او 245شمارهٔ ۴۸۱: نمی نهم به در باغ خلد پا بی تو 246شمارهٔ ۴۸۲: نمی نهم به تماشای گل قدم بی تو 247شمارهٔ ۴۸۳: تا کی چو گل نشینم در خون تپیده بی ...248شمارهٔ ۴۸۴: هر شب چو شمع دارم سوز و گداز بی ت ...249شمارهٔ ۴۸۵: گردیده شمع بزمم بی آب و تاب بی تو 250شمارهٔ ۴۸۶: پیچیده با نگاهم از سیر باغ بی تو 251شمارهٔ ۴۸۷: شبها بود چراغم از دود آه بی تو 252شمارهٔ ۴۸۸: پریده رنگ ز گلها و لاله بی تو 253شمارهٔ ۴۸۹: شبها چو شمع دارم حال خراب بی تو 254شمارهٔ ۴۹۰: شد موسم خزان به گل و غنچه ناز کو 255شمارهٔ ۴۹۱: آمد بهار و رونق گلهای باغ کو 256شمارهٔ ۴۹۲: آمده بهار و نشاء و نمای زمانه کو 257شمارهٔ ۴۹۳: افتاد بر سر من سودای کاکل تو 258شمارهٔ ۴۹۴: آمد بهار و فیض نسیم بهار کو 259شمارهٔ ۴۹۵: آمد بهار بر کف ساقی پیاله کو 260شمارهٔ ۴۹۶: باشد به بام دیده من جای خواب تو 261شمارهٔ ۴۹۷: ای گل به سیر باغ چو باد صبا مرو 262شمارهٔ ۴۹۸: بیا که غنچه شد ای سرو من چمن بی ت ...263شمارهٔ ۴۹۹: ای گل نرگس فدای چشم چون بادام تو 264شمارهٔ ۵۰۰: در خوان منعمان به امید عطا مرو 265شمارهٔ ۵۰۱: برده ام امروز بوی خوش ز باغ تازه ...266شمارهٔ ۵۰۲: فصل نوروز است می آید هوای تازه یی 267شمارهٔ ۵۰۳: برآرد از چمن گل را خزان آهسته آهس ...268شمارهٔ ۵۰۴: ز بیم نرگس مستت پرید رنگ پیاله 269شمارهٔ ۵۰۵: دل همچو اشک بر سر مژگان برآمده 270شمارهٔ ۵۰۶: دل از خود رفته شوری بر من دیوانه ...271شمارهٔ ۵۰۷: دلبر سوداگرم از شهر کابل آمده 272شمارهٔ ۵۰۸: تا ز پیش چشم من ای دشت پیما رفته ...273شمارهٔ ۵۰۹: پنجه ام هرگز نرفته بر در کاشانه ی ...274شمارهٔ ۵۱۰: تا تو رفتی انجمن گردید ماتمخانه ی ...275شمارهٔ ۵۱۱: نو خط من ز سفر تا به وطن آمده یی 276شمارهٔ ۵۱۲: چهره افروخته همچون گل باغ آمده یی 277شمارهٔ ۵۱۳: جانب کلبه ام ای ماه جبین آمده یی 278شمارهٔ ۵۱۴: مرا در کشور تسلیم یارب تاج شاهی د ...279شمارهٔ ۵۱۵: چهره افروخته از باده ناب آمده یی 280شمارهٔ ۵۱۶: می کشم می هر سحر با می پرست تازه ...281شمارهٔ ۵۱۷: از شکایت دل نمی سازد ز ما اندیشه ...282شمارهٔ ۵۱۸: تا تو ای یوسف مصری ز سفر آمده یی 283شمارهٔ ۵۱۹: برده دل را از بر من نونهال تازه ی ...284شمارهٔ ۵۲۰: در دلم افتاده همچون لاله داغ تازه ...285شمارهٔ ۵۲۱: برده در پیری دل از دستم جوان تازه ...286شمارهٔ ۵۲۲: جان به لب آمده و نیست ز جانان مدد ...287شمارهٔ ۵۲۳: ای سرو مایل قد دلجوی کیستی 288شمارهٔ ۵۲۴: هر کوچه باغ دیده ام ای گل خوش آمد ...289شمارهٔ ۵۲۵: ای شمع بر سر من گریان خوش آمدی 290شمارهٔ ۵۲۶: رفتی و شوری به جان ناتوان انداختی 291شمارهٔ ۵۲۷: سر مگو آنکه شود خم پی احسان کسی 292شمارهٔ ۵۲۸: مرا امشب چو زلف خود پریشان کردی و ...293شمارهٔ ۵۲۹: مرا در بحر غم چون موج آب انداختی ...294شمارهٔ ۵۳۰: مرا آورده بر سر لشکر سودا شبیخونی 295شمارهٔ ۵۳۱: مرا ای شعله خود در تاب و تب انداخ ...296شمارهٔ ۵۳۲: ز دستم می کشد دامن بهار افشان گری ...297شمارهٔ ۵۳۳: کبابم کرده بی پروا خرامی چشم می پ ...298شمارهٔ ۵۳۴: مرا تا کی دواند آرزوی دل به هر سو ...299شمارهٔ ۵۳۵: ز من دل برده رنگین جلوه شمشاد بال ...300شمارهٔ ۵۳۶: دلم را برده از جا سرو قد نازک اند ...301شمارهٔ ۵۳۷: دلم در سینه باشد در تنوری مرغ بری ...302شمارهٔ ۵۳۸: غنچه گردید گل قسمتم از کم سخنی 303شمارهٔ ۵۳۹: ای خوش نگاه رخنه گر جان کیستی 304شمارهٔ ۵۴۰: چه کرده ام که مرا همدم بلا کردی 305شمارهٔ ۵۴۱: چون غنچه گر به جیب تأمل فرو روی 306شمارهٔ ۵۴۲: شمع بزمی و چو یوسف به نظر می آیی 307شمارهٔ ۵۴۳: کفر و دین یکسان بود در مذهب دیوان ...308شمارهٔ ۵۴۴: گر در خط بتان به تأمل فرو روی 309شمارهٔ ۵۴۵: از کدامین چمن ای سرو روان می آیی 310شمارهٔ ۵۴۶: گل به سر بر زده و پا به حنا می آی ...311شمارهٔ ۵۴۷: همچو گل کیسه لبالب ز درم می آیی 312شمارهٔ ۵۴۸: گل به سر برزده از سیر چمن می آیی 313شمارهٔ ۵۴۹: به کوی انتظاری آرمیدن ها چه می دا ...314شمارهٔ ۵۵۰: فلک از کهکشان چون سینه چاکست پندا ...315شمارهٔ ۵۵۱: تا لبت نام برآورده به شیرین سخنی 316شمارهٔ ۵۵۲: تا کی ای بلبل به دنبال هنر افتد ک ...317شمارهٔ ۵۵۳: به سوی کلبه ام ای سیمبر نمی آیی 318شمارهٔ ۵۵۴: چرا به کلبه ام ای دلربا نمی آیی 319شمارهٔ ۵۵۵: به خواب آمد مرا لیلی وشی چون سرو ...320شمارهٔ ۵۵۶: دمید خط و در آغوش من نمی آیی 321شمارهٔ ۵۵۷: چرا به کلبه ام ای لاله رو نمی آیی 322شمارهٔ ۵۵۸: قدت در چشم خود جا کرده ام ای دوست ...323شمارهٔ ۵۵۹: به سوی کلبه ام ای نازنین دوش آمدی ...324شمارهٔ ۵۶۰: چرا به کلبه ام مهربان نمی آیی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ