کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چشم شوخش در گلستان آمد و خنجر کشید
    نرگس از برگ گل سوسن سپر بر سر کشید
    باغبان فرمود گلشن را به استقبال او
    گل به ایثار قدومش در طبق ها زر کشید
    سبزه بر سر داشت با خطش کند گردنکشی
    جبرئیل سنبل زلفش رسید و بر کشید
    قامتش در خانه فانوس باشد جلوه گر
    بر سر بازار آمد شمع و خود را بر کشید
    تا سحر می آمد از مهتاب من بوی کباب
    آن بت شبگرد من امشب کجا ساغر کشید
    صفحه رخسار او را کرد خط زیر و زبر
    سبزه بیگانه آخر زین گلستان سر کشید
    سیدا عکس رقیب آئینه ام را زد به سنگ
    انتقام خویش این زنگی ز روشنگر کشید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha