به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سیدای نَسَفی

سیدای نَسَفیغزلیاتشمارهٔ ۲۱۴: مرا در دیده همچون سرمه جا گردی چه خواهد شد

1070عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

مرا در دیده همچون سرمه جا گردی چه خواهد شد
تو ای بیگانه مشرب آشنا گردی چه خواهد شد
به جان خرمنم ای برق تا کی می زنی آتش
به گرد دانه ام چون آسیا گردی چه خواهد شد
به درویشان زکوة مال باشد فرض شاهان را
تو هم گر دستگیر این گدا گردی چه خواهد شد
مکن منع از تماشای نگاهم طاق ابرو را
به این بیچاره محراب دعاگردی چه خواهد شد
به تکلیف من مشتاق ای گل پنبه در گوشی
به سوی خانه خود رهنما گردی چه خواهد شد
دلم تا وا شود چین از جبین بگشا و ساغر کش
مرا امروز باغ دلگشا گردی چه خواهد شد
ندارد روی صحت بی تو داغم ای طبیب من
به درد بی دوای من دوا گردی چه خواهد شد
دلم گردیده کوه آهن از پیکان بیدادست
مرا ای سنگدل آهن ربا گردی چه خواهد شد
به راهت سیدا افتاده است امروز رحمی کن
به این بی‌دست و پا گر دست و پا گردی چه خواهد شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۱۳: تا به زلف خویش خوبان همنشینم کرده ...2شمارهٔ ۲۱۴: مرا در دیده همچون سرمه جا گردی چه ...3شمارهٔ ۲۱۵: درد و داغ غم ز جان عشقبازان برده ...4شمارهٔ ۲۱۶: اگر در خانه آئینه آن روح روان آید 5شمارهٔ ۲۱۷: قبای لاله گون در بر چو آن سرو روا ...6شمارهٔ ۲۱۸: پیغام چشم من به عزیزان که می برد 7شمارهٔ ۲۱۹: از رخت میخانه امشب آنقدر مسرور بو ...8شمارهٔ ۲۲۰: من دیوانه را ارواح مجنون چون به ی ...9شمارهٔ ۲۲۱: چمن از رنگ و بو چون شد تهی بلبل ف ...10شمارهٔ ۲۲۲: ز جا چون سرو اگر از غیرت شمشاد بر ...11شمارهٔ ۲۲۳: تکلم از دهانش گر ز تنگی دیر می ری ...12شمارهٔ ۲۲۴: ساقی مجلس ما آن بت بی باک نشد 13شمارهٔ ۲۲۵: به سوی کلبه ام شامی که آن شمع وصا ...14شمارهٔ ۲۲۶: بی تو در چشمم نگه در شیشه چون سیم ...15شمارهٔ ۲۲۷: غنچه ام خوبان غم خود دلنشینم کرده ...16شمارهٔ ۲۲۸: وقت شد خط پا بر آن گلبرگ تر خواهد ...17شمارهٔ ۲۲۹: چشم او خون دل عاشق دمادم می خورد 18شمارهٔ ۲۳۰: کوه را افغانم آتش در جگر می افگند 19شمارهٔ ۲۳۱: هر کس که زین محیط دم آب می خورد 20شمارهٔ ۲۳۲: به دست سایلان آوازه احسان عصا گرد ...21شمارهٔ ۲۳۳: ز سودای رخت همیان زر گل بر سرم ری ...22شمارهٔ ۲۳۴: دست کوتاهم اگر منظور چشم او شود 23شمارهٔ ۲۳۵: زلف با خال لبش تلقین ایمان میکند 24شمارهٔ ۲۳۶: شعله خوبانی که هر یک آفت پروانه ا ...25شمارهٔ ۲۳۷: در محبت طفل اشکم گوهر دل می شود 26شمارهٔ ۲۳۸: می شود هنگام پیری موی چون عنبر سف ...27شمارهٔ ۲۳۹: ز دل پروانه آهم به لب مأیوس می آی ...28شمارهٔ ۲۴۰: به گلشن گل اگر از رنگ و بوی خود س ...29شمارهٔ ۲۴۱: دل چو از پای فتد دست دعا می گردد 30شمارهٔ ۲۴۲: رخت هستی دل سوی آن جامه گلگون می ...31شمارهٔ ۲۴۳: میل خوبان ز اسیران به توانگر باشد 32شمارهٔ ۲۴۴: دل چون مطیع گشت چراغ نظر شود 33شمارهٔ ۲۴۵: به سیر باغ اگر آن شعله بالا بلند ...34شمارهٔ ۲۴۶: آنها که تکیه بر کرم کبریا کنند 35شمارهٔ ۲۴۷: جبهه می خواهم که وقف سجده آن پا ش ...36شمارهٔ ۲۴۸: داغ را دل در کنار خویشتن می پرورد 37شمارهٔ ۲۴۹: شبی که خانه ام از روی یار گلشن بو ...38شمارهٔ ۲۵۰: از رخت آئینه من دامن گلچین شود 39شمارهٔ ۲۵۱: دم صبحی که در میخانه از بهر شراب ...40شمارهٔ ۲۵۲: عالم به چشم مستان چون آب می نماید 41شمارهٔ ۲۵۳: چند روزی در محبت درد می باید کشید 42شمارهٔ ۲۵۴: می پرستی های آن لبهای خندانت چه ش ...43شمارهٔ ۲۵۵: ز چاک سینه دود آه من گلگون برون آ ...44شمارهٔ ۲۵۶: خدای ذات تو را از بلا نگه دارد 45شمارهٔ ۲۵۷: دلم در کوی او رفتست حیرانم که چون ...46شمارهٔ ۲۵۸: در خانه یی که وصف رخ یار بگذرد 47شمارهٔ ۲۵۹: فلک به قامت پیر خمیده می ماند 48شمارهٔ ۲۶۰: فلک از ناله شبهای من بی تاب می گر ...49شمارهٔ ۲۶۱: بی تو امشب ساغر و پیمانه ام در جن ...50شمارهٔ ۲۶۲: امشب ای مژگان سیه چشمی که بر روی ...51شمارهٔ ۲۶۳: بهند غصه منعم عاقبت محبوس می گردد 52شمارهٔ ۲۶۴: از دل دنیاپرستان ذوق صحبت برده ان ...53شمارهٔ ۲۶۵: به استقبال چشمت فتنه از هر سوی صف ...54شمارهٔ ۲۶۶: خیر بادش می کنم دود از دماغم می ر ...55شمارهٔ ۲۶۷: ای پسر آنها که پیش از برگ بارت دا ...56شمارهٔ ۲۶۸: جهان پر شهد از لبهای خندان تو می ...57شمارهٔ ۲۶۹: قامتش چون از بهار جلوه رعنا می شو ...58شمارهٔ ۲۷۰: در رهت چون نقش پا امشب دو چشمم چا ...59شمارهٔ ۲۷۱: دور از آن مژگان مرا دل سوی خنجر م ...60شمارهٔ ۲۷۲: نگه مست تو خون دل احباب خورد 61شمارهٔ ۲۷۳: شنیدم زین دیار آن گل بسر عزم سفر ...62شمارهٔ ۲۷۴: جان ز دنبالش ز جسم ناتوانم می رود 63شمارهٔ ۲۷۵: آئینه را جمال تو صاحب نظر کند 64شمارهٔ ۲۷۶: فصل خزان رسید ز گلها اثر نماند 65شمارهٔ ۲۷۷: دوران تمام گشت اثر بر فلک نماند 66شمارهٔ ۲۷۸: مرغ دلم چو ناله کشیدن هوس کند 67شمارهٔ ۲۷۹: بی رخت گل به گلستان سر بی تن باشد 68شمارهٔ ۲۸۰: سرو را شمشاد قدش محو چون تصویر کر ...69شمارهٔ ۲۸۱: چو بیرون از چمن آن سرو یکتا گرد م ...70شمارهٔ ۲۸۲: گل به گلشن دعویی صاحب کمالی می کن ...71شمارهٔ ۲۸۳: مرا از طوف کویت شکوه ی در دل نمی ...72شمارهٔ ۲۸۴: بی گفتگوی رزق مهیا نمی شود 73شمارهٔ ۲۸۵: دل قمری سرو قد رعنای محمد 74شمارهٔ ۲۸۶: دامن گلستانش تا مرا به چنگ آمد 75شمارهٔ ۲۸۷: رفیق از کف مده دشمن اگر خواهی زبو ...76شمارهٔ ۲۸۸: باغبانی کو که آید گل در آغوشم کند 77شمارهٔ ۲۸۹: با من ز عرضحال زبان در دهان نماند 78شمارهٔ ۲۹۰: در روزگار ما اثری از سخا نماند 79شمارهٔ ۲۹۱: سرمه در چشمی نمی بینم که خاموشم ک ...80شمارهٔ ۲۹۲: نام و نشان به دهر ز اهل کرم نماند 81شمارهٔ ۲۹۳: در عهد ما رواج به اهل هنر نماند 82شمارهٔ ۲۹۴: با یار و دوست شیوه عهد و وفا نمان ...83شمارهٔ ۲۹۵: تا مرا بر سر کلاه در آستینم کرده ...84شمارهٔ ۲۹۶: تهیدستی چو روی آورد طالع واژگون ا ...85شمارهٔ ۲۹۷: ترک هستی سالکان در زیر گردن کرده ...86شمارهٔ ۲۹۸: ماه رخسار تو امشب شمع بزم ناله بو ...87شمارهٔ ۲۹۹: آمد بهار و رفتن خود را خبر نداد 88شمارهٔ ۳۰۰: فصل خزان رسید و نشاط و طرب نماند 89شمارهٔ ۳۰۱: آمد خزان نسیم گل و یاسمن نماند 90شمارهٔ ۳۰۲: فصل خزان رسید به گلشن صدا نماند 91شمارهٔ ۳۰۳: ساقیا برخیز از طاق طرب مینا فتاد 92شمارهٔ ۳۰۴: نوبهار آمد تماشای گل و سنبل کنید 93شمارهٔ ۳۰۵: نگار جامه فروشم کلاه پوش آمد 94شمارهٔ ۳۰۶: مگو در انجمن مینا ز دست چرخ دون گ ...95شمارهٔ ۳۰۷: نگاهم بی رخش گردید اشک و غنچه گل ...96شمارهٔ ۳۰۸: مرا هر شب تب هجران آن بدخو بسوزان ...97شمارهٔ ۳۰۹: عقل و هوشم رفت تا آن تندخو خنجر ک ...98شمارهٔ ۳۱۰: مرا نگاه تو عالی جناب خواهد کرد 99شمارهٔ ۳۱۱: رخ تو رونق گل در نقاب خواهد کرد 100شمارهٔ ۳۱۲: شب چو آن شمع ز کاشانه برون می آید 101شمارهٔ ۳۱۳: صدای مقدم گلچین چو در گلزار می آی ...102شمارهٔ ۳۱۴: مو سفیدی حرص دنیا دور نتوانست کرد 103شمارهٔ ۳۱۵: نفس سرکش را مسخر عقل پرتدبیر کرد 104شمارهٔ ۳۱۶: ز موج اشک آخر پای در زنجیر خواهم ...105شمارهٔ ۳۱۷: جنت لبالب است ز نام چهار یار 106شمارهٔ ۳۱۸: ز مهر روی تو گشتیم خاکسار آخر 107شمارهٔ ۳۱۹: از وصال او مرا شد ناتوانی بیشتر 108شمارهٔ ۳۲۰: سبزه خط بخشد از لعل لب او جان به ...109شمارهٔ ۳۲۱: مرا بر سر کلاه از سایه بال هما به ...110شمارهٔ ۳۲۲: خط برآوردی و بر جا سرو چالاکت هنو ...111شمارهٔ ۳۲۳: بهر قتل من زدی تیغ و فغان دارم هن ...112شمارهٔ ۳۲۴: چشم مست او ندانستست انجامم هنوز 113شمارهٔ ۳۲۵: نمی رود ز دم یاد آن جوان هرگز 114شمارهٔ ۳۲۶: صد بیابان طی شد و از کاروان دورم ...115شمارهٔ ۳۲۷: همرهان رفتند و من پا در وطن دارم ...116شمارهٔ ۳۲۸: خط برآورد و نشد خاطر ازو شاد هنوز 117شمارهٔ ۳۲۹: فرهاد ناله می کند از تیشه ام هنوز 118شمارهٔ ۳۳۰: مباش ای مه من پیرو دل همه کس 119شمارهٔ ۳۳۱: سربلندان جهان را نام احسان است و ...120شمارهٔ ۳۳۲: پیر گشتیم ز غم یاد جوان ما را بس 121شمارهٔ ۳۳۳: ای که خون کردی دل ما راز چشم ما م ...122شمارهٔ ۳۳۴: می کنم چون شمع بهر سوختن امداد خو ...123شمارهٔ ۳۳۵: با که روشن سازم احوال دل افگار خو ...124شمارهٔ ۳۳۶: زین گلستان سرو قدی را نکردم رام خ ...125شمارهٔ ۳۳۷: فگنده بر دلم عمریست مهر آن جبین آ ...126شمارهٔ ۳۳۸: تا چو پروانه کشم شمع تو را در بر ...127شمارهٔ ۳۳۹: بید مجنونم سر خود دیده ام در پای ...128شمارهٔ ۳۴۰: تو و بدمستی و عاشق کشی و خنجر خوی ...129شمارهٔ ۳۴۱: تا تو آلوده به خون ساخته یی خنجر ...130شمارهٔ ۳۴۲: روز محشر بزم دست سوی افسر خویش 131شمارهٔ ۳۴۳: تا نمودی در گلستان زلف عنبربوی خو ...132شمارهٔ ۳۴۴: ای دل مطیع آن بت مژگان فرنگ باش 133شمارهٔ ۳۴۵: اگر بردارد از رخ پرده خورشید جهان ...134شمارهٔ ۳۴۶: با اهل جاه ناخن زاغ و پلنگ باش 135شمارهٔ ۳۴۷: گر کشم از سینه خود آه گردون سای خ ...136شمارهٔ ۳۴۸: نو خط من می کند بر چرخ مینا فام ر ...137شمارهٔ ۳۴۹: با پریشان روزگاران یار دارد اختلا ...138شمارهٔ ۳۵۰: تفسیر سازد حسن را رویی که دارد خا ...139شمارهٔ ۳۵۱: می زند عشق تو هر شب شعله در جانم ...140شمارهٔ ۳۵۲: مه بود در کلبه ام چون در ته دامن ...141شمارهٔ ۳۵۳: صرف شد عمر من ای یار غلط کردم حیف 142شمارهٔ ۳۵۴: حسنش آخر از هجوم خط تلف شد حیف حی ...143شمارهٔ ۳۵۵: روزی که صبح حشر کند رو به یک طرف 144شمارهٔ ۳۵۶: در صدف چون قطره افتد گردد او را د ...145شمارهٔ ۳۵۷: دارم ز دست داغ دل سامانیان در بغل 146شمارهٔ ۳۵۸: شهر و صحرا درگرفت از آتش رخسار گل 147شمارهٔ ۳۵۹: افلاک را گداخت دل صبر پیشه ام 148شمارهٔ ۳۶۰: پادشاها با تو جان دردمند آورده ام 149شمارهٔ ۳۶۱: بر خاک ریخت جام شرابی که داشتم 150شمارهٔ ۳۶۲: شب چو یاد عارض آن شعله قامت می کن ...151شمارهٔ ۳۶۳: روی دلی ز مردم عالی نیافتم 152شمارهٔ ۳۶۴: قبای خود چو گل امروز پاره پاره کن ...153شمارهٔ ۳۶۵: موج جوهر شوم از تیغ زبانت گردم 154شمارهٔ ۳۶۶: خم گشت قد و با لب نانی نرسیدیم 155شمارهٔ ۳۶۷: بی تو امشب بوی خون می آید از کاشا ...156شمارهٔ ۳۶۸: نفس عمریست می پیچد مرا در سینه می ...157شمارهٔ ۳۶۹: لب گشایی به تکلم ز کلامت گردم 158شمارهٔ ۳۷۰: بنده مرحمت چشم سیاهت گردم 159شمارهٔ ۳۷۱: می روم هر سو سراغ دل ز مردم می کن ...160شمارهٔ ۳۷۲: صبا آورد دوش از میر عالی نامه یی ...161شمارهٔ ۳۷۳: ز شهر از دست تو امروز ای گل پیرهن ...162شمارهٔ ۳۷۴: روی دلی از آن بت سرکش نیافتم 163شمارهٔ ۳۷۵: اشکیم تازه شور ز زمزم کشیده ایم 164شمارهٔ ۳۷۶: یار سرکش را به زور ناله همدم کرده ...165شمارهٔ ۳۷۷: از آن روزی که دور افتاد زان زلف د ...166شمارهٔ ۳۷۸: پژمرده شد به دل گل داغی که داشتم 167شمارهٔ ۳۷۹: گردبادم خاک در چشم چراغت می کنم 168شمارهٔ ۳۸۰: یاد آن شبها که در بزمت فراغت داشت ...169شمارهٔ ۳۸۱: بهر سوغای عزیزان جان ز تن بیرون ک ...170شمارهٔ ۳۸۲: خشک است ز بی مهریی ایام دماغم 171شمارهٔ ۳۸۳: تا به کوی آن نگار سیمبر جا کرده ا ...172شمارهٔ ۳۸۴: شده چون سایه از بس خاکساری جزو اع ...173شمارهٔ ۳۸۵: شبی که بوی گلت از هوا سراغ کنم 174شمارهٔ ۳۸۶: بر زمین مانند اشک از چشم تر افتاد ...175شمارهٔ ۳۸۷: چهره افروخت چو گل بهر تماشا رفتم 176شمارهٔ ۳۸۸: به کویت از سر خود سجده مقبل نمی د ...177شمارهٔ ۳۸۹: از چمن افغان کنان بیرون چو بلبل م ...178شمارهٔ ۳۹۰: داغ هر جا گل کند پا تکیه دل می کن ...179شمارهٔ ۳۹۱: یاد آن شبها که در بر گلعذاری داشت ...180شمارهٔ ۳۹۲: دل دیوانه خود را نشان کردم ندانست ...181شمارهٔ ۳۹۳: روم از جای با اندک نسیمی گرد را م ...182شمارهٔ ۳۹۴: به گلشن رفتم و بی رویت آغاز جنون ...183شمارهٔ ۳۹۵: شکایت نامه آن روی چون گل بود در د ...184شمارهٔ ۳۹۶: به گلزاری که در وی سرو قدی نیست خ ...185شمارهٔ ۳۹۷: خبر می گوید از راز درون لبهای خام ...186شمارهٔ ۳۹۸: تا گرفتم خو به سحر نرگسش جادو شدم 187شمارهٔ ۳۹۹: از سر کوی تو با صد حسرت ای گل می ...188شمارهٔ ۴۰۰: گر به کف مانند گل مشت زری می داشت ...189شمارهٔ ۴۰۱: صبا از خنده آن گل حدیثی گفت در گو ...190شمارهٔ ۴۰۲: در دل امشب شورشی چون صبح محشر داش ...191شمارهٔ ۴۰۳: از عدم جسم خراب و رنگ زرد آورده ا ...192شمارهٔ ۴۰۴: بی خود شدم از زلف دو تا کام گرفتم 193شمارهٔ ۴۰۵: دل را اسیر خط بناگوش کرده ام 194شمارهٔ ۴۰۶: خوش آن مستی که درد و داغ خود را چ ...195شمارهٔ ۴۰۷: دری گشاده نگردد اگر گدای شوم 196شمارهٔ ۴۰۸: امشب از مستی به پای خم چو خشت افت ...197شمارهٔ ۴۰۹: اشک چشم شبنمم در حسرت روی گلم 198شمارهٔ ۴۱۰: بس که چون شبنم سری دارد به عریانی ...199شمارهٔ ۴۱۱: می کند پهلو تهی کنج غم از تنهائیم 200شمارهٔ ۴۱۲: در چمن از گریه آبی بر رخ گل می زن ...201شمارهٔ ۴۱۳: گوشه چشم تو تا افتاد بر کاشانه ام 202شمارهٔ ۴۱۴: بی تو امشب سوخت از تب استخوان پیک ...203شمارهٔ ۴۱۵: بی تو امشب بس که احوال خرابی داشت ...204شمارهٔ ۴۱۶: ساقی ز حدیث می و پیمانه گذشتیم 205شمارهٔ ۴۱۷: چون گل تمام داغم و خرم نشسته ام 206شمارهٔ ۴۱۸: نسیم صبح پیامی رساند در گوشم 207شمارهٔ ۴۱۹: شبنمم پهلو به روی بستر گل می زنم 208شمارهٔ ۴۲۰: بی جمالت در گلستان چاک چون گل می ...209شمارهٔ ۴۲۱: نگاه باده پرست تو برده از هوشم 210شمارهٔ ۴۲۲: نمی شود دم پیری اجل فراموشم 211شمارهٔ ۴۲۳: بیابان گردم و از کشور آرام بیرونم 212شمارهٔ ۴۲۴: بس که دلگیر از تماشای گلستان گشته ...213شمارهٔ ۴۲۵: می روم در باغ و سر در پای سنبل می ...214شمارهٔ ۴۲۶: خبر از زلف او با جان غم پیوسته آو ...215شمارهٔ ۴۲۷: بر درت همچون کمان پشت دو تا آورده ...216شمارهٔ ۴۲۸: شمعم و پروانه ام با شد دل بی کینه ...217شمارهٔ ۴۲۹: بس که خو کردست با کلفت دل غم پیشه ...218شمارهٔ ۴۳۰: شکایت نامه آن روی چون گل بود در د ...219شمارهٔ ۴۳۱: تا به سودای تو از خانه به بازار ش ...220شمارهٔ ۴۳۲: همنشین زنبورم خانه پر عسل دارم 221شمارهٔ ۴۳۳: ز قتل عاشقان در سینه او غم نمی بی ...222شمارهٔ ۴۳۴: به دام دلبری افتاده ام گمگشته تدب ...223شمارهٔ ۴۳۵: نگاه یار با من بر سر جنگ است می د ...224شمارهٔ ۴۳۶: روزگاری شد که خون از دیده تر می خ ...225شمارهٔ ۴۳۷: از دهر بس که کلفت بسیار می کشم 226شمارهٔ ۴۳۸: در دم خط آن پسر در جستجو خواهد شد ...227شمارهٔ ۴۳۹: سرمه آن روزی که از چشمت جدا خواهد ...228شمارهٔ ۴۴۰: وقت خط جان تو بیرون از بدن خواهد ...229شمارهٔ ۴۴۱: اشک من گر اینچنین کز دل برون خواه ...230شمارهٔ ۴۴۲: تازه می سازم ز برق ناله داغ خویشت ...231شمارهٔ ۴۴۳: چشم تا پوشیده ام از آرزوی خویشتن 232شمارهٔ ۴۴۴: گر به طوف خاکم آن عاشق نواز آید ب ...233شمارهٔ ۴۴۵: دلم افسرده شد از گردش ارض و سما ب ...234شمارهٔ ۴۴۶: یارب از پیمانه صحت مرا سرشار کن 235شمارهٔ ۴۴۷: تلخکامم از دل پر مدعای خویشتن 236شمارهٔ ۴۴۸: ز آتش عشق تو آب شد جگر من 237شمارهٔ ۴۴۹: به دستم کرد گل تا داغهای آتشین من 238شمارهٔ ۴۵۰: بپوش از هستی خود چشم و عیش جاودان ...239شمارهٔ ۴۵۱: ای شکر لب وقف ارباب هوس خواهی شدن 240شمارهٔ ۴۵۲: از دل زارم نفس مأیوس می آید برون 241شمارهٔ ۴۵۳: به دور خط رخسارت دو چندان گشت آه ...242شمارهٔ ۴۵۴: از ریاضت نفس را کردم کباب خویشتن 243شمارهٔ ۴۵۵: جنونم دشت پیما شد کن ای مجنون حذر ...244شمارهٔ ۴۵۶: این چه رنگ و رخسار است گلشن جمال ...245شمارهٔ ۴۵۷: نمی آیی به بالینم نمی گیری خبر از ...246شمارهٔ ۴۵۸: خانه ام از روی او امشب چمن خواهد ...247شمارهٔ ۴۵۹: کجا رفتی ز آغوش تماشا ای نگار من 248شمارهٔ ۴۶۰: تا چراغ انجمن کردن زبان خویشتن 249شمارهٔ ۴۶۱: تا به او روشن کنم سوز نهان خویشتن 250شمارهٔ ۴۶۲ - قطعه: فلک رتبه سبحانقلی خان که ب ...251شمارهٔ ۴۶۳: به دریا کرده ام خو موج آبم می توا ...252شمارهٔ ۴۶۴: نمی گردد صدای جود از اهل کرم بیرو ...253شمارهٔ ۴۶۵: کرده ام چون غنچه سر در آستین خویش ...254شمارهٔ ۴۶۶: کرده ام بالین آسایش ز دست خویشتن 255شمارهٔ ۴۶۷: اگر یک دم شود خالی ز موج می سبوی ...256شمارهٔ ۴۶۸: مسجد در آی و تکیه به غیر از خدا م ...257شمارهٔ ۴۶۹: از مربی بس که رم خورده دل بدخوی م ...258شمارهٔ ۴۷۰: شبی ای شمع در آغوش ما جا می توان ...259شمارهٔ ۴۷۱: به خاک افتاده گرد سرمه چشم سیاهت ...260شمارهٔ ۴۷۲: گذشتی مست با غیر و زدی آتش به داغ ...261شمارهٔ ۴۷۳: غریبم نیست همچون لاله دلسوزی به د ...262شمارهٔ ۴۷۴: خوش آن روزی که می نوشیده می رفتی ...263شمارهٔ ۴۷۵: ای دل چو بلبل از پی آن بی وفا مرو 264شمارهٔ ۴۷۶: خامه می پیچد به خود از خط چون زنج ...265شمارهٔ ۴۷۷: مجلس افروزیی رخساره نیکویت کو 266شمارهٔ ۴۷۸: ای سرمه صید کشته چشم سیاه تو 267شمارهٔ ۴۷۹: وصف رخش گلست و ورق گلشن است ازو 268شمارهٔ ۴۸۰: شوخ نقاشی که رنگم می کند تسخیر او 269شمارهٔ ۴۸۱: نمی نهم به در باغ خلد پا بی تو 270شمارهٔ ۴۸۲: نمی نهم به تماشای گل قدم بی تو 271شمارهٔ ۴۸۳: تا کی چو گل نشینم در خون تپیده بی ...272شمارهٔ ۴۸۴: هر شب چو شمع دارم سوز و گداز بی ت ...273شمارهٔ ۴۸۵: گردیده شمع بزمم بی آب و تاب بی تو 274شمارهٔ ۴۸۶: پیچیده با نگاهم از سیر باغ بی تو 275شمارهٔ ۴۸۷: شبها بود چراغم از دود آه بی تو 276شمارهٔ ۴۸۸: پریده رنگ ز گلها و لاله بی تو 277شمارهٔ ۴۸۹: شبها چو شمع دارم حال خراب بی تو 278شمارهٔ ۴۹۰: شد موسم خزان به گل و غنچه ناز کو 279شمارهٔ ۴۹۱: آمد بهار و رونق گلهای باغ کو 280شمارهٔ ۴۹۲: آمده بهار و نشاء و نمای زمانه کو 281شمارهٔ ۴۹۳: افتاد بر سر من سودای کاکل تو 282شمارهٔ ۴۹۴: آمد بهار و فیض نسیم بهار کو 283شمارهٔ ۴۹۵: آمد بهار بر کف ساقی پیاله کو 284شمارهٔ ۴۹۶: باشد به بام دیده من جای خواب تو 285شمارهٔ ۴۹۷: ای گل به سیر باغ چو باد صبا مرو 286شمارهٔ ۴۹۸: بیا که غنچه شد ای سرو من چمن بی ت ...287شمارهٔ ۴۹۹: ای گل نرگس فدای چشم چون بادام تو 288شمارهٔ ۵۰۰: در خوان منعمان به امید عطا مرو 289شمارهٔ ۵۰۱: برده ام امروز بوی خوش ز باغ تازه ...290شمارهٔ ۵۰۲: فصل نوروز است می آید هوای تازه یی 291شمارهٔ ۵۰۳: برآرد از چمن گل را خزان آهسته آهس ...292شمارهٔ ۵۰۴: ز بیم نرگس مستت پرید رنگ پیاله 293شمارهٔ ۵۰۵: دل همچو اشک بر سر مژگان برآمده 294شمارهٔ ۵۰۶: دل از خود رفته شوری بر من دیوانه ...295شمارهٔ ۵۰۷: دلبر سوداگرم از شهر کابل آمده 296شمارهٔ ۵۰۸: تا ز پیش چشم من ای دشت پیما رفته ...297شمارهٔ ۵۰۹: پنجه ام هرگز نرفته بر در کاشانه ی ...298شمارهٔ ۵۱۰: تا تو رفتی انجمن گردید ماتمخانه ی ...299شمارهٔ ۵۱۱: نو خط من ز سفر تا به وطن آمده یی 300شمارهٔ ۵۱۲: چهره افروخته همچون گل باغ آمده یی 301شمارهٔ ۵۱۳: جانب کلبه ام ای ماه جبین آمده یی 302شمارهٔ ۵۱۴: مرا در کشور تسلیم یارب تاج شاهی د ...303شمارهٔ ۵۱۵: چهره افروخته از باده ناب آمده یی 304شمارهٔ ۵۱۶: می کشم می هر سحر با می پرست تازه ...305شمارهٔ ۵۱۷: از شکایت دل نمی سازد ز ما اندیشه ...306شمارهٔ ۵۱۸: تا تو ای یوسف مصری ز سفر آمده یی 307شمارهٔ ۵۱۹: برده دل را از بر من نونهال تازه ی ...308شمارهٔ ۵۲۰: در دلم افتاده همچون لاله داغ تازه ...309شمارهٔ ۵۲۱: برده در پیری دل از دستم جوان تازه ...310شمارهٔ ۵۲۲: جان به لب آمده و نیست ز جانان مدد ...311شمارهٔ ۵۲۳: ای سرو مایل قد دلجوی کیستی 312شمارهٔ ۵۲۴: هر کوچه باغ دیده ام ای گل خوش آمد ...313شمارهٔ ۵۲۵: ای شمع بر سر من گریان خوش آمدی 314شمارهٔ ۵۲۶: رفتی و شوری به جان ناتوان انداختی 315شمارهٔ ۵۲۷: سر مگو آنکه شود خم پی احسان کسی 316شمارهٔ ۵۲۸: مرا امشب چو زلف خود پریشان کردی و ...317شمارهٔ ۵۲۹: مرا در بحر غم چون موج آب انداختی ...318شمارهٔ ۵۳۰: مرا آورده بر سر لشکر سودا شبیخونی 319شمارهٔ ۵۳۱: مرا ای شعله خود در تاب و تب انداخ ...320شمارهٔ ۵۳۲: ز دستم می کشد دامن بهار افشان گری ...321شمارهٔ ۵۳۳: کبابم کرده بی پروا خرامی چشم می پ ...322شمارهٔ ۵۳۴: مرا تا کی دواند آرزوی دل به هر سو ...323شمارهٔ ۵۳۵: ز من دل برده رنگین جلوه شمشاد بال ...324شمارهٔ ۵۳۶: دلم را برده از جا سرو قد نازک اند ...325شمارهٔ ۵۳۷: دلم در سینه باشد در تنوری مرغ بری ...326شمارهٔ ۵۳۸: غنچه گردید گل قسمتم از کم سخنی 327شمارهٔ ۵۳۹: ای خوش نگاه رخنه گر جان کیستی 328شمارهٔ ۵۴۰: چه کرده ام که مرا همدم بلا کردی 329شمارهٔ ۵۴۱: چون غنچه گر به جیب تأمل فرو روی 330شمارهٔ ۵۴۲: شمع بزمی و چو یوسف به نظر می آیی 331شمارهٔ ۵۴۳: کفر و دین یکسان بود در مذهب دیوان ...332شمارهٔ ۵۴۴: گر در خط بتان به تأمل فرو روی 333شمارهٔ ۵۴۵: از کدامین چمن ای سرو روان می آیی 334شمارهٔ ۵۴۶: گل به سر بر زده و پا به حنا می آی ...335شمارهٔ ۵۴۷: همچو گل کیسه لبالب ز درم می آیی 336شمارهٔ ۵۴۸: گل به سر برزده از سیر چمن می آیی 337شمارهٔ ۵۴۹: به کوی انتظاری آرمیدن ها چه می دا ...338شمارهٔ ۵۵۰: فلک از کهکشان چون سینه چاکست پندا ...339شمارهٔ ۵۵۱: تا لبت نام برآورده به شیرین سخنی 340شمارهٔ ۵۵۲: تا کی ای بلبل به دنبال هنر افتد ک ...341شمارهٔ ۵۵۳: به سوی کلبه ام ای سیمبر نمی آیی 342شمارهٔ ۵۵۴: چرا به کلبه ام ای دلربا نمی آیی 343شمارهٔ ۵۵۵: به خواب آمد مرا لیلی وشی چون سرو ...344شمارهٔ ۵۵۶: دمید خط و در آغوش من نمی آیی 345شمارهٔ ۵۵۷: چرا به کلبه ام ای لاله رو نمی آیی 346شمارهٔ ۵۵۸: قدت در چشم خود جا کرده ام ای دوست ...347شمارهٔ ۵۵۹: به سوی کلبه ام ای نازنین دوش آمدی ...348شمارهٔ ۵۶۰: چرا به کلبه ام مهربان نمی آیی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ