به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سیدای نَسَفی

سیدای نَسَفیغزلیاتشمارهٔ ۲۳۵: زلف با خال لبش تلقین ایمان میکند

770عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

زلف با خال لبش تلقین ایمان میکند
تا مسلمان نامسلمان را مسلمان میکند
نفس سرکش ملک تن را می دهد آخر به باد
حاکم ظالم دیار خویش ویران می کند
راز خود در سینه چندان رو نمی سازد نهان
هر چه دارد در دل خود گل نمایان می کند
عشق داغ خون چو لاله روزیی عاشق نوشت
صاحب احسان هر چه دارد صرف مهمان می کند
تنگدل بودن نشان عیش روی آوردن است
غنچه را آخر نسیم صبح خندان می کند
سیدا در فکر زلف او عجیب افتاده یی
این پریشانی تو را آخر پریشان می کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۳۴: دست کوتاهم اگر منظور چشم او شود 2شمارهٔ ۲۳۵: زلف با خال لبش تلقین ایمان میکند 3شمارهٔ ۲۳۶: شعله خوبانی که هر یک آفت پروانه ا ...4شمارهٔ ۲۳۷: در محبت طفل اشکم گوهر دل می شود 5شمارهٔ ۲۳۸: می شود هنگام پیری موی چون عنبر سف ...6شمارهٔ ۲۳۹: ز دل پروانه آهم به لب مأیوس می آی ...7شمارهٔ ۲۴۰: به گلشن گل اگر از رنگ و بوی خود س ...8شمارهٔ ۲۴۱: دل چو از پای فتد دست دعا می گردد 9شمارهٔ ۲۴۲: رخت هستی دل سوی آن جامه گلگون می ...10شمارهٔ ۲۴۳: میل خوبان ز اسیران به توانگر باشد 11شمارهٔ ۲۴۴: دل چون مطیع گشت چراغ نظر شود 12شمارهٔ ۲۴۵: به سیر باغ اگر آن شعله بالا بلند ...13شمارهٔ ۲۴۶: آنها که تکیه بر کرم کبریا کنند 14شمارهٔ ۲۴۷: جبهه می خواهم که وقف سجده آن پا ش ...15شمارهٔ ۲۴۸: داغ را دل در کنار خویشتن می پرورد 16شمارهٔ ۲۴۹: شبی که خانه ام از روی یار گلشن بو ...17شمارهٔ ۲۵۰: از رخت آئینه من دامن گلچین شود 18شمارهٔ ۲۵۱: دم صبحی که در میخانه از بهر شراب ...19شمارهٔ ۲۵۲: عالم به چشم مستان چون آب می نماید 20شمارهٔ ۲۵۳: چند روزی در محبت درد می باید کشید 21شمارهٔ ۲۵۴: می پرستی های آن لبهای خندانت چه ش ...22شمارهٔ ۲۵۵: ز چاک سینه دود آه من گلگون برون آ ...23شمارهٔ ۲۵۶: خدای ذات تو را از بلا نگه دارد 24شمارهٔ ۲۵۷: دلم در کوی او رفتست حیرانم که چون ...25شمارهٔ ۲۵۸: در خانه یی که وصف رخ یار بگذرد 26شمارهٔ ۲۵۹: فلک به قامت پیر خمیده می ماند 27شمارهٔ ۲۶۰: فلک از ناله شبهای من بی تاب می گر ...28شمارهٔ ۲۶۱: بی تو امشب ساغر و پیمانه ام در جن ...29شمارهٔ ۲۶۲: امشب ای مژگان سیه چشمی که بر روی ...30شمارهٔ ۲۶۳: بهند غصه منعم عاقبت محبوس می گردد 31شمارهٔ ۲۶۴: از دل دنیاپرستان ذوق صحبت برده ان ...32شمارهٔ ۲۶۵: به استقبال چشمت فتنه از هر سوی صف ...33شمارهٔ ۲۶۶: خیر بادش می کنم دود از دماغم می ر ...34شمارهٔ ۲۶۷: ای پسر آنها که پیش از برگ بارت دا ...35شمارهٔ ۲۶۸: جهان پر شهد از لبهای خندان تو می ...36شمارهٔ ۲۶۹: قامتش چون از بهار جلوه رعنا می شو ...37شمارهٔ ۲۷۰: در رهت چون نقش پا امشب دو چشمم چا ...38شمارهٔ ۲۷۱: دور از آن مژگان مرا دل سوی خنجر م ...39شمارهٔ ۲۷۲: نگه مست تو خون دل احباب خورد 40شمارهٔ ۲۷۳: شنیدم زین دیار آن گل بسر عزم سفر ...41شمارهٔ ۲۷۴: جان ز دنبالش ز جسم ناتوانم می رود 42شمارهٔ ۲۷۵: آئینه را جمال تو صاحب نظر کند 43شمارهٔ ۲۷۶: فصل خزان رسید ز گلها اثر نماند 44شمارهٔ ۲۷۷: دوران تمام گشت اثر بر فلک نماند 45شمارهٔ ۲۷۸: مرغ دلم چو ناله کشیدن هوس کند 46شمارهٔ ۲۷۹: بی رخت گل به گلستان سر بی تن باشد 47شمارهٔ ۲۸۰: سرو را شمشاد قدش محو چون تصویر کر ...48شمارهٔ ۲۸۱: چو بیرون از چمن آن سرو یکتا گرد م ...49شمارهٔ ۲۸۲: گل به گلشن دعویی صاحب کمالی می کن ...50شمارهٔ ۲۸۳: مرا از طوف کویت شکوه ی در دل نمی ...51شمارهٔ ۲۸۴: بی گفتگوی رزق مهیا نمی شود 52شمارهٔ ۲۸۵: دل قمری سرو قد رعنای محمد 53شمارهٔ ۲۸۶: دامن گلستانش تا مرا به چنگ آمد 54شمارهٔ ۲۸۷: رفیق از کف مده دشمن اگر خواهی زبو ...55شمارهٔ ۲۸۸: باغبانی کو که آید گل در آغوشم کند 56شمارهٔ ۲۸۹: با من ز عرضحال زبان در دهان نماند 57شمارهٔ ۲۹۰: در روزگار ما اثری از سخا نماند 58شمارهٔ ۲۹۱: سرمه در چشمی نمی بینم که خاموشم ک ...59شمارهٔ ۲۹۲: نام و نشان به دهر ز اهل کرم نماند 60شمارهٔ ۲۹۳: در عهد ما رواج به اهل هنر نماند 61شمارهٔ ۲۹۴: با یار و دوست شیوه عهد و وفا نمان ...62شمارهٔ ۲۹۵: تا مرا بر سر کلاه در آستینم کرده ...63شمارهٔ ۲۹۶: تهیدستی چو روی آورد طالع واژگون ا ...64شمارهٔ ۲۹۷: ترک هستی سالکان در زیر گردن کرده ...65شمارهٔ ۲۹۸: ماه رخسار تو امشب شمع بزم ناله بو ...66شمارهٔ ۲۹۹: آمد بهار و رفتن خود را خبر نداد 67شمارهٔ ۳۰۰: فصل خزان رسید و نشاط و طرب نماند 68شمارهٔ ۳۰۱: آمد خزان نسیم گل و یاسمن نماند 69شمارهٔ ۳۰۲: فصل خزان رسید به گلشن صدا نماند 70شمارهٔ ۳۰۳: ساقیا برخیز از طاق طرب مینا فتاد 71شمارهٔ ۳۰۴: نوبهار آمد تماشای گل و سنبل کنید 72شمارهٔ ۳۰۵: نگار جامه فروشم کلاه پوش آمد 73شمارهٔ ۳۰۶: مگو در انجمن مینا ز دست چرخ دون گ ...74شمارهٔ ۳۰۷: نگاهم بی رخش گردید اشک و غنچه گل ...75شمارهٔ ۳۰۸: مرا هر شب تب هجران آن بدخو بسوزان ...76شمارهٔ ۳۰۹: عقل و هوشم رفت تا آن تندخو خنجر ک ...77شمارهٔ ۳۱۰: مرا نگاه تو عالی جناب خواهد کرد 78شمارهٔ ۳۱۱: رخ تو رونق گل در نقاب خواهد کرد 79شمارهٔ ۳۱۲: شب چو آن شمع ز کاشانه برون می آید 80شمارهٔ ۳۱۳: صدای مقدم گلچین چو در گلزار می آی ...81شمارهٔ ۳۱۴: مو سفیدی حرص دنیا دور نتوانست کرد 82شمارهٔ ۳۱۵: نفس سرکش را مسخر عقل پرتدبیر کرد 83شمارهٔ ۳۱۶: ز موج اشک آخر پای در زنجیر خواهم ...84شمارهٔ ۳۱۷: جنت لبالب است ز نام چهار یار 85شمارهٔ ۳۱۸: ز مهر روی تو گشتیم خاکسار آخر 86شمارهٔ ۳۱۹: از وصال او مرا شد ناتوانی بیشتر 87شمارهٔ ۳۲۰: سبزه خط بخشد از لعل لب او جان به ...88شمارهٔ ۳۲۱: مرا بر سر کلاه از سایه بال هما به ...89شمارهٔ ۳۲۲: خط برآوردی و بر جا سرو چالاکت هنو ...90شمارهٔ ۳۲۳: بهر قتل من زدی تیغ و فغان دارم هن ...91شمارهٔ ۳۲۴: چشم مست او ندانستست انجامم هنوز 92شمارهٔ ۳۲۵: نمی رود ز دم یاد آن جوان هرگز 93شمارهٔ ۳۲۶: صد بیابان طی شد و از کاروان دورم ...94شمارهٔ ۳۲۷: همرهان رفتند و من پا در وطن دارم ...95شمارهٔ ۳۲۸: خط برآورد و نشد خاطر ازو شاد هنوز 96شمارهٔ ۳۲۹: فرهاد ناله می کند از تیشه ام هنوز 97شمارهٔ ۳۳۰: مباش ای مه من پیرو دل همه کس 98شمارهٔ ۳۳۱: سربلندان جهان را نام احسان است و ...99شمارهٔ ۳۳۲: پیر گشتیم ز غم یاد جوان ما را بس 100شمارهٔ ۳۳۳: ای که خون کردی دل ما راز چشم ما م ...101شمارهٔ ۳۳۴: می کنم چون شمع بهر سوختن امداد خو ...102شمارهٔ ۳۳۵: با که روشن سازم احوال دل افگار خو ...103شمارهٔ ۳۳۶: زین گلستان سرو قدی را نکردم رام خ ...104شمارهٔ ۳۳۷: فگنده بر دلم عمریست مهر آن جبین آ ...105شمارهٔ ۳۳۸: تا چو پروانه کشم شمع تو را در بر ...106شمارهٔ ۳۳۹: بید مجنونم سر خود دیده ام در پای ...107شمارهٔ ۳۴۰: تو و بدمستی و عاشق کشی و خنجر خوی ...108شمارهٔ ۳۴۱: تا تو آلوده به خون ساخته یی خنجر ...109شمارهٔ ۳۴۲: روز محشر بزم دست سوی افسر خویش 110شمارهٔ ۳۴۳: تا نمودی در گلستان زلف عنبربوی خو ...111شمارهٔ ۳۴۴: ای دل مطیع آن بت مژگان فرنگ باش 112شمارهٔ ۳۴۵: اگر بردارد از رخ پرده خورشید جهان ...113شمارهٔ ۳۴۶: با اهل جاه ناخن زاغ و پلنگ باش 114شمارهٔ ۳۴۷: گر کشم از سینه خود آه گردون سای خ ...115شمارهٔ ۳۴۸: نو خط من می کند بر چرخ مینا فام ر ...116شمارهٔ ۳۴۹: با پریشان روزگاران یار دارد اختلا ...117شمارهٔ ۳۵۰: تفسیر سازد حسن را رویی که دارد خا ...118شمارهٔ ۳۵۱: می زند عشق تو هر شب شعله در جانم ...119شمارهٔ ۳۵۲: مه بود در کلبه ام چون در ته دامن ...120شمارهٔ ۳۵۳: صرف شد عمر من ای یار غلط کردم حیف 121شمارهٔ ۳۵۴: حسنش آخر از هجوم خط تلف شد حیف حی ...122شمارهٔ ۳۵۵: روزی که صبح حشر کند رو به یک طرف 123شمارهٔ ۳۵۶: در صدف چون قطره افتد گردد او را د ...124شمارهٔ ۳۵۷: دارم ز دست داغ دل سامانیان در بغل 125شمارهٔ ۳۵۸: شهر و صحرا درگرفت از آتش رخسار گل 126شمارهٔ ۳۵۹: افلاک را گداخت دل صبر پیشه ام 127شمارهٔ ۳۶۰: پادشاها با تو جان دردمند آورده ام 128شمارهٔ ۳۶۱: بر خاک ریخت جام شرابی که داشتم 129شمارهٔ ۳۶۲: شب چو یاد عارض آن شعله قامت می کن ...130شمارهٔ ۳۶۳: روی دلی ز مردم عالی نیافتم 131شمارهٔ ۳۶۴: قبای خود چو گل امروز پاره پاره کن ...132شمارهٔ ۳۶۵: موج جوهر شوم از تیغ زبانت گردم 133شمارهٔ ۳۶۶: خم گشت قد و با لب نانی نرسیدیم 134شمارهٔ ۳۶۷: بی تو امشب بوی خون می آید از کاشا ...135شمارهٔ ۳۶۸: نفس عمریست می پیچد مرا در سینه می ...136شمارهٔ ۳۶۹: لب گشایی به تکلم ز کلامت گردم 137شمارهٔ ۳۷۰: بنده مرحمت چشم سیاهت گردم 138شمارهٔ ۳۷۱: می روم هر سو سراغ دل ز مردم می کن ...139شمارهٔ ۳۷۲: صبا آورد دوش از میر عالی نامه یی ...140شمارهٔ ۳۷۳: ز شهر از دست تو امروز ای گل پیرهن ...141شمارهٔ ۳۷۴: روی دلی از آن بت سرکش نیافتم 142شمارهٔ ۳۷۵: اشکیم تازه شور ز زمزم کشیده ایم 143شمارهٔ ۳۷۶: یار سرکش را به زور ناله همدم کرده ...144شمارهٔ ۳۷۷: از آن روزی که دور افتاد زان زلف د ...145شمارهٔ ۳۷۸: پژمرده شد به دل گل داغی که داشتم 146شمارهٔ ۳۷۹: گردبادم خاک در چشم چراغت می کنم 147شمارهٔ ۳۸۰: یاد آن شبها که در بزمت فراغت داشت ...148شمارهٔ ۳۸۱: بهر سوغای عزیزان جان ز تن بیرون ک ...149شمارهٔ ۳۸۲: خشک است ز بی مهریی ایام دماغم 150شمارهٔ ۳۸۳: تا به کوی آن نگار سیمبر جا کرده ا ...151شمارهٔ ۳۸۴: شده چون سایه از بس خاکساری جزو اع ...152شمارهٔ ۳۸۵: شبی که بوی گلت از هوا سراغ کنم 153شمارهٔ ۳۸۶: بر زمین مانند اشک از چشم تر افتاد ...154شمارهٔ ۳۸۷: چهره افروخت چو گل بهر تماشا رفتم 155شمارهٔ ۳۸۸: به کویت از سر خود سجده مقبل نمی د ...156شمارهٔ ۳۸۹: از چمن افغان کنان بیرون چو بلبل م ...157شمارهٔ ۳۹۰: داغ هر جا گل کند پا تکیه دل می کن ...158شمارهٔ ۳۹۱: یاد آن شبها که در بر گلعذاری داشت ...159شمارهٔ ۳۹۲: دل دیوانه خود را نشان کردم ندانست ...160شمارهٔ ۳۹۳: روم از جای با اندک نسیمی گرد را م ...161شمارهٔ ۳۹۴: به گلشن رفتم و بی رویت آغاز جنون ...162شمارهٔ ۳۹۵: شکایت نامه آن روی چون گل بود در د ...163شمارهٔ ۳۹۶: به گلزاری که در وی سرو قدی نیست خ ...164شمارهٔ ۳۹۷: خبر می گوید از راز درون لبهای خام ...165شمارهٔ ۳۹۸: تا گرفتم خو به سحر نرگسش جادو شدم 166شمارهٔ ۳۹۹: از سر کوی تو با صد حسرت ای گل می ...167شمارهٔ ۴۰۰: گر به کف مانند گل مشت زری می داشت ...168شمارهٔ ۴۰۱: صبا از خنده آن گل حدیثی گفت در گو ...169شمارهٔ ۴۰۲: در دل امشب شورشی چون صبح محشر داش ...170شمارهٔ ۴۰۳: از عدم جسم خراب و رنگ زرد آورده ا ...171شمارهٔ ۴۰۴: بی خود شدم از زلف دو تا کام گرفتم 172شمارهٔ ۴۰۵: دل را اسیر خط بناگوش کرده ام 173شمارهٔ ۴۰۶: خوش آن مستی که درد و داغ خود را چ ...174شمارهٔ ۴۰۷: دری گشاده نگردد اگر گدای شوم 175شمارهٔ ۴۰۸: امشب از مستی به پای خم چو خشت افت ...176شمارهٔ ۴۰۹: اشک چشم شبنمم در حسرت روی گلم 177شمارهٔ ۴۱۰: بس که چون شبنم سری دارد به عریانی ...178شمارهٔ ۴۱۱: می کند پهلو تهی کنج غم از تنهائیم 179شمارهٔ ۴۱۲: در چمن از گریه آبی بر رخ گل می زن ...180شمارهٔ ۴۱۳: گوشه چشم تو تا افتاد بر کاشانه ام 181شمارهٔ ۴۱۴: بی تو امشب سوخت از تب استخوان پیک ...182شمارهٔ ۴۱۵: بی تو امشب بس که احوال خرابی داشت ...183شمارهٔ ۴۱۶: ساقی ز حدیث می و پیمانه گذشتیم 184شمارهٔ ۴۱۷: چون گل تمام داغم و خرم نشسته ام 185شمارهٔ ۴۱۸: نسیم صبح پیامی رساند در گوشم 186شمارهٔ ۴۱۹: شبنمم پهلو به روی بستر گل می زنم 187شمارهٔ ۴۲۰: بی جمالت در گلستان چاک چون گل می ...188شمارهٔ ۴۲۱: نگاه باده پرست تو برده از هوشم 189شمارهٔ ۴۲۲: نمی شود دم پیری اجل فراموشم 190شمارهٔ ۴۲۳: بیابان گردم و از کشور آرام بیرونم 191شمارهٔ ۴۲۴: بس که دلگیر از تماشای گلستان گشته ...192شمارهٔ ۴۲۵: می روم در باغ و سر در پای سنبل می ...193شمارهٔ ۴۲۶: خبر از زلف او با جان غم پیوسته آو ...194شمارهٔ ۴۲۷: بر درت همچون کمان پشت دو تا آورده ...195شمارهٔ ۴۲۸: شمعم و پروانه ام با شد دل بی کینه ...196شمارهٔ ۴۲۹: بس که خو کردست با کلفت دل غم پیشه ...197شمارهٔ ۴۳۰: شکایت نامه آن روی چون گل بود در د ...198شمارهٔ ۴۳۱: تا به سودای تو از خانه به بازار ش ...199شمارهٔ ۴۳۲: همنشین زنبورم خانه پر عسل دارم 200شمارهٔ ۴۳۳: ز قتل عاشقان در سینه او غم نمی بی ...201شمارهٔ ۴۳۴: به دام دلبری افتاده ام گمگشته تدب ...202شمارهٔ ۴۳۵: نگاه یار با من بر سر جنگ است می د ...203شمارهٔ ۴۳۶: روزگاری شد که خون از دیده تر می خ ...204شمارهٔ ۴۳۷: از دهر بس که کلفت بسیار می کشم 205شمارهٔ ۴۳۸: در دم خط آن پسر در جستجو خواهد شد ...206شمارهٔ ۴۳۹: سرمه آن روزی که از چشمت جدا خواهد ...207شمارهٔ ۴۴۰: وقت خط جان تو بیرون از بدن خواهد ...208شمارهٔ ۴۴۱: اشک من گر اینچنین کز دل برون خواه ...209شمارهٔ ۴۴۲: تازه می سازم ز برق ناله داغ خویشت ...210شمارهٔ ۴۴۳: چشم تا پوشیده ام از آرزوی خویشتن 211شمارهٔ ۴۴۴: گر به طوف خاکم آن عاشق نواز آید ب ...212شمارهٔ ۴۴۵: دلم افسرده شد از گردش ارض و سما ب ...213شمارهٔ ۴۴۶: یارب از پیمانه صحت مرا سرشار کن 214شمارهٔ ۴۴۷: تلخکامم از دل پر مدعای خویشتن 215شمارهٔ ۴۴۸: ز آتش عشق تو آب شد جگر من 216شمارهٔ ۴۴۹: به دستم کرد گل تا داغهای آتشین من 217شمارهٔ ۴۵۰: بپوش از هستی خود چشم و عیش جاودان ...218شمارهٔ ۴۵۱: ای شکر لب وقف ارباب هوس خواهی شدن 219شمارهٔ ۴۵۲: از دل زارم نفس مأیوس می آید برون 220شمارهٔ ۴۵۳: به دور خط رخسارت دو چندان گشت آه ...221شمارهٔ ۴۵۴: از ریاضت نفس را کردم کباب خویشتن 222شمارهٔ ۴۵۵: جنونم دشت پیما شد کن ای مجنون حذر ...223شمارهٔ ۴۵۶: این چه رنگ و رخسار است گلشن جمال ...224شمارهٔ ۴۵۷: نمی آیی به بالینم نمی گیری خبر از ...225شمارهٔ ۴۵۸: خانه ام از روی او امشب چمن خواهد ...226شمارهٔ ۴۵۹: کجا رفتی ز آغوش تماشا ای نگار من 227شمارهٔ ۴۶۰: تا چراغ انجمن کردن زبان خویشتن 228شمارهٔ ۴۶۱: تا به او روشن کنم سوز نهان خویشتن 229شمارهٔ ۴۶۲ - قطعه: فلک رتبه سبحانقلی خان که ب ...230شمارهٔ ۴۶۳: به دریا کرده ام خو موج آبم می توا ...231شمارهٔ ۴۶۴: نمی گردد صدای جود از اهل کرم بیرو ...232شمارهٔ ۴۶۵: کرده ام چون غنچه سر در آستین خویش ...233شمارهٔ ۴۶۶: کرده ام بالین آسایش ز دست خویشتن 234شمارهٔ ۴۶۷: اگر یک دم شود خالی ز موج می سبوی ...235شمارهٔ ۴۶۸: مسجد در آی و تکیه به غیر از خدا م ...236شمارهٔ ۴۶۹: از مربی بس که رم خورده دل بدخوی م ...237شمارهٔ ۴۷۰: شبی ای شمع در آغوش ما جا می توان ...238شمارهٔ ۴۷۱: به خاک افتاده گرد سرمه چشم سیاهت ...239شمارهٔ ۴۷۲: گذشتی مست با غیر و زدی آتش به داغ ...240شمارهٔ ۴۷۳: غریبم نیست همچون لاله دلسوزی به د ...241شمارهٔ ۴۷۴: خوش آن روزی که می نوشیده می رفتی ...242شمارهٔ ۴۷۵: ای دل چو بلبل از پی آن بی وفا مرو 243شمارهٔ ۴۷۶: خامه می پیچد به خود از خط چون زنج ...244شمارهٔ ۴۷۷: مجلس افروزیی رخساره نیکویت کو 245شمارهٔ ۴۷۸: ای سرمه صید کشته چشم سیاه تو 246شمارهٔ ۴۷۹: وصف رخش گلست و ورق گلشن است ازو 247شمارهٔ ۴۸۰: شوخ نقاشی که رنگم می کند تسخیر او 248شمارهٔ ۴۸۱: نمی نهم به در باغ خلد پا بی تو 249شمارهٔ ۴۸۲: نمی نهم به تماشای گل قدم بی تو 250شمارهٔ ۴۸۳: تا کی چو گل نشینم در خون تپیده بی ...251شمارهٔ ۴۸۴: هر شب چو شمع دارم سوز و گداز بی ت ...252شمارهٔ ۴۸۵: گردیده شمع بزمم بی آب و تاب بی تو 253شمارهٔ ۴۸۶: پیچیده با نگاهم از سیر باغ بی تو 254شمارهٔ ۴۸۷: شبها بود چراغم از دود آه بی تو 255شمارهٔ ۴۸۸: پریده رنگ ز گلها و لاله بی تو 256شمارهٔ ۴۸۹: شبها چو شمع دارم حال خراب بی تو 257شمارهٔ ۴۹۰: شد موسم خزان به گل و غنچه ناز کو 258شمارهٔ ۴۹۱: آمد بهار و رونق گلهای باغ کو 259شمارهٔ ۴۹۲: آمده بهار و نشاء و نمای زمانه کو 260شمارهٔ ۴۹۳: افتاد بر سر من سودای کاکل تو 261شمارهٔ ۴۹۴: آمد بهار و فیض نسیم بهار کو 262شمارهٔ ۴۹۵: آمد بهار بر کف ساقی پیاله کو 263شمارهٔ ۴۹۶: باشد به بام دیده من جای خواب تو 264شمارهٔ ۴۹۷: ای گل به سیر باغ چو باد صبا مرو 265شمارهٔ ۴۹۸: بیا که غنچه شد ای سرو من چمن بی ت ...266شمارهٔ ۴۹۹: ای گل نرگس فدای چشم چون بادام تو 267شمارهٔ ۵۰۰: در خوان منعمان به امید عطا مرو 268شمارهٔ ۵۰۱: برده ام امروز بوی خوش ز باغ تازه ...269شمارهٔ ۵۰۲: فصل نوروز است می آید هوای تازه یی 270شمارهٔ ۵۰۳: برآرد از چمن گل را خزان آهسته آهس ...271شمارهٔ ۵۰۴: ز بیم نرگس مستت پرید رنگ پیاله 272شمارهٔ ۵۰۵: دل همچو اشک بر سر مژگان برآمده 273شمارهٔ ۵۰۶: دل از خود رفته شوری بر من دیوانه ...274شمارهٔ ۵۰۷: دلبر سوداگرم از شهر کابل آمده 275شمارهٔ ۵۰۸: تا ز پیش چشم من ای دشت پیما رفته ...276شمارهٔ ۵۰۹: پنجه ام هرگز نرفته بر در کاشانه ی ...277شمارهٔ ۵۱۰: تا تو رفتی انجمن گردید ماتمخانه ی ...278شمارهٔ ۵۱۱: نو خط من ز سفر تا به وطن آمده یی 279شمارهٔ ۵۱۲: چهره افروخته همچون گل باغ آمده یی 280شمارهٔ ۵۱۳: جانب کلبه ام ای ماه جبین آمده یی 281شمارهٔ ۵۱۴: مرا در کشور تسلیم یارب تاج شاهی د ...282شمارهٔ ۵۱۵: چهره افروخته از باده ناب آمده یی 283شمارهٔ ۵۱۶: می کشم می هر سحر با می پرست تازه ...284شمارهٔ ۵۱۷: از شکایت دل نمی سازد ز ما اندیشه ...285شمارهٔ ۵۱۸: تا تو ای یوسف مصری ز سفر آمده یی 286شمارهٔ ۵۱۹: برده دل را از بر من نونهال تازه ی ...287شمارهٔ ۵۲۰: در دلم افتاده همچون لاله داغ تازه ...288شمارهٔ ۵۲۱: برده در پیری دل از دستم جوان تازه ...289شمارهٔ ۵۲۲: جان به لب آمده و نیست ز جانان مدد ...290شمارهٔ ۵۲۳: ای سرو مایل قد دلجوی کیستی 291شمارهٔ ۵۲۴: هر کوچه باغ دیده ام ای گل خوش آمد ...292شمارهٔ ۵۲۵: ای شمع بر سر من گریان خوش آمدی 293شمارهٔ ۵۲۶: رفتی و شوری به جان ناتوان انداختی 294شمارهٔ ۵۲۷: سر مگو آنکه شود خم پی احسان کسی 295شمارهٔ ۵۲۸: مرا امشب چو زلف خود پریشان کردی و ...296شمارهٔ ۵۲۹: مرا در بحر غم چون موج آب انداختی ...297شمارهٔ ۵۳۰: مرا آورده بر سر لشکر سودا شبیخونی 298شمارهٔ ۵۳۱: مرا ای شعله خود در تاب و تب انداخ ...299شمارهٔ ۵۳۲: ز دستم می کشد دامن بهار افشان گری ...300شمارهٔ ۵۳۳: کبابم کرده بی پروا خرامی چشم می پ ...301شمارهٔ ۵۳۴: مرا تا کی دواند آرزوی دل به هر سو ...302شمارهٔ ۵۳۵: ز من دل برده رنگین جلوه شمشاد بال ...303شمارهٔ ۵۳۶: دلم را برده از جا سرو قد نازک اند ...304شمارهٔ ۵۳۷: دلم در سینه باشد در تنوری مرغ بری ...305شمارهٔ ۵۳۸: غنچه گردید گل قسمتم از کم سخنی 306شمارهٔ ۵۳۹: ای خوش نگاه رخنه گر جان کیستی 307شمارهٔ ۵۴۰: چه کرده ام که مرا همدم بلا کردی 308شمارهٔ ۵۴۱: چون غنچه گر به جیب تأمل فرو روی 309شمارهٔ ۵۴۲: شمع بزمی و چو یوسف به نظر می آیی 310شمارهٔ ۵۴۳: کفر و دین یکسان بود در مذهب دیوان ...311شمارهٔ ۵۴۴: گر در خط بتان به تأمل فرو روی 312شمارهٔ ۵۴۵: از کدامین چمن ای سرو روان می آیی 313شمارهٔ ۵۴۶: گل به سر بر زده و پا به حنا می آی ...314شمارهٔ ۵۴۷: همچو گل کیسه لبالب ز درم می آیی 315شمارهٔ ۵۴۸: گل به سر برزده از سیر چمن می آیی 316شمارهٔ ۵۴۹: به کوی انتظاری آرمیدن ها چه می دا ...317شمارهٔ ۵۵۰: فلک از کهکشان چون سینه چاکست پندا ...318شمارهٔ ۵۵۱: تا لبت نام برآورده به شیرین سخنی 319شمارهٔ ۵۵۲: تا کی ای بلبل به دنبال هنر افتد ک ...320شمارهٔ ۵۵۳: به سوی کلبه ام ای سیمبر نمی آیی 321شمارهٔ ۵۵۴: چرا به کلبه ام ای دلربا نمی آیی 322شمارهٔ ۵۵۵: به خواب آمد مرا لیلی وشی چون سرو ...323شمارهٔ ۵۵۶: دمید خط و در آغوش من نمی آیی 324شمارهٔ ۵۵۷: چرا به کلبه ام ای لاله رو نمی آیی 325شمارهٔ ۵۵۸: قدت در چشم خود جا کرده ام ای دوست ...326شمارهٔ ۵۵۹: به سوی کلبه ام ای نازنین دوش آمدی ...327شمارهٔ ۵۶۰: چرا به کلبه ام مهربان نمی آیی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ