کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چمن از رنگ و بو چون شد تهی بلبل فنا گردد
    سرایی را که جود از وی رود ماتم سرا گردد
    به احسان می توان تسخیر کردن خصم بد خو را
    سگ بیگانه چون بیند مروت آشنا گردد
    پر پروانه گردد بال عنقا خود نمایی را
    نهال شعله از گردنکشی محو هوا گردد
    تهیدستی به اهل عزت آخر آورد خواری
    چو نی شکر شود از مغز خالی بوریا گردد
    شود حرص ز دولت مانده افزون در علمداری
    چو بیماری که صحت یافت صاحب اشتها گردد
    اگر دیوار را امروز با خود متکا سازی
    در تعظیم چون محراب بر روی تو وا گردد
    جبین چون گل اگر صیقل دهی از چین ناکامی
    به هر منزل کنی آرام باغ دلگشا گردد
    چراغم روغن گل می کند سیلاب کلفت را
    نمک در چشم داغم هر که ریزد توتیا گردد
    سبک بنیادم و از سایه بر خود پشتبان دارم
    گل تصویر را دیوار کاغذ متکا گردد
    پر تیرت اگر بر استخوانم سایه اندازد
    شود سبز و عصای شهپر بال هما گردد
    فلک از بهر روزی آنقدر سرگشته ام دارد
    اگر بر سر نهم دستار سنگ آسیا گردد
    نباشد سیدا بر آستان ناله محرومی
    به این در هر که آرد التجا حاجت روا گردد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha