به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سیدای نَسَفی

سیدای نَسَفیغزلیاتشمارهٔ ۲۰۷: از ملامت خانه ام آرامگاه گل شود

810عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

از ملامت خانه ام آرامگاه گل شود
جغد در ویرانه من آید و بلبل شود
دست نومیدی پریشان خاطریهای مرا
جمع اگر سازد به دوش آرزو کاکل شود
گر شود روشن چراغم شاخ گل گردد پدید
ور شود خاموش دودش دسته سنبل شود
میگزد لبهای دامن پای خواب آلوده را
آستین سیلی زند دستی که دور از پل شود
ناخدا را سیدا از شور بحر اندیشه نیست
موجهای پر خطر دریا دلان را پل شود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۰۶: آتشم روزی که از دامان صحرا گل کند 2شمارهٔ ۲۰۷: از ملامت خانه ام آرامگاه گل شود 3شمارهٔ ۲۰۸: به سوی بحر اگر سیلاب اشکم رهنمون ...4شمارهٔ ۲۰۹: رنگینی رخ تو به رعنا نداده اند 5شمارهٔ ۲۱۰: شیرینی لب تو به شکر نداده اند 6شمارهٔ ۲۱۱: آهم امشب در چمن سرگشتگان را یاد ک ...7شمارهٔ ۲۱۲: تسخیر عکس روی تو دل چون هوس کند 8شمارهٔ ۲۱۳: تا به زلف خویش خوبان همنشینم کرده ...9شمارهٔ ۲۱۴: مرا در دیده همچون سرمه جا گردی چه ...10شمارهٔ ۲۱۵: درد و داغ غم ز جان عشقبازان برده ...11شمارهٔ ۲۱۶: اگر در خانه آئینه آن روح روان آید 12شمارهٔ ۲۱۷: قبای لاله گون در بر چو آن سرو روا ...13شمارهٔ ۲۱۸: پیغام چشم من به عزیزان که می برد 14شمارهٔ ۲۱۹: از رخت میخانه امشب آنقدر مسرور بو ...15شمارهٔ ۲۲۰: من دیوانه را ارواح مجنون چون به ی ...16شمارهٔ ۲۲۱: چمن از رنگ و بو چون شد تهی بلبل ف ...17شمارهٔ ۲۲۲: ز جا چون سرو اگر از غیرت شمشاد بر ...18شمارهٔ ۲۲۳: تکلم از دهانش گر ز تنگی دیر می ری ...19شمارهٔ ۲۲۴: ساقی مجلس ما آن بت بی باک نشد 20شمارهٔ ۲۲۵: به سوی کلبه ام شامی که آن شمع وصا ...21شمارهٔ ۲۲۶: بی تو در چشمم نگه در شیشه چون سیم ...22شمارهٔ ۲۲۷: غنچه ام خوبان غم خود دلنشینم کرده ...23شمارهٔ ۲۲۸: وقت شد خط پا بر آن گلبرگ تر خواهد ...24شمارهٔ ۲۲۹: چشم او خون دل عاشق دمادم می خورد 25شمارهٔ ۲۳۰: کوه را افغانم آتش در جگر می افگند 26شمارهٔ ۲۳۱: هر کس که زین محیط دم آب می خورد 27شمارهٔ ۲۳۲: به دست سایلان آوازه احسان عصا گرد ...28شمارهٔ ۲۳۳: ز سودای رخت همیان زر گل بر سرم ری ...29شمارهٔ ۲۳۴: دست کوتاهم اگر منظور چشم او شود 30شمارهٔ ۲۳۵: زلف با خال لبش تلقین ایمان میکند 31شمارهٔ ۲۳۶: شعله خوبانی که هر یک آفت پروانه ا ...32شمارهٔ ۲۳۷: در محبت طفل اشکم گوهر دل می شود 33شمارهٔ ۲۳۸: می شود هنگام پیری موی چون عنبر سف ...34شمارهٔ ۲۳۹: ز دل پروانه آهم به لب مأیوس می آی ...35شمارهٔ ۲۴۰: به گلشن گل اگر از رنگ و بوی خود س ...36شمارهٔ ۲۴۱: دل چو از پای فتد دست دعا می گردد 37شمارهٔ ۲۴۲: رخت هستی دل سوی آن جامه گلگون می ...38شمارهٔ ۲۴۳: میل خوبان ز اسیران به توانگر باشد 39شمارهٔ ۲۴۴: دل چون مطیع گشت چراغ نظر شود 40شمارهٔ ۲۴۵: به سیر باغ اگر آن شعله بالا بلند ...41شمارهٔ ۲۴۶: آنها که تکیه بر کرم کبریا کنند 42شمارهٔ ۲۴۷: جبهه می خواهم که وقف سجده آن پا ش ...43شمارهٔ ۲۴۸: داغ را دل در کنار خویشتن می پرورد 44شمارهٔ ۲۴۹: شبی که خانه ام از روی یار گلشن بو ...45شمارهٔ ۲۵۰: از رخت آئینه من دامن گلچین شود 46شمارهٔ ۲۵۱: دم صبحی که در میخانه از بهر شراب ...47شمارهٔ ۲۵۲: عالم به چشم مستان چون آب می نماید 48شمارهٔ ۲۵۳: چند روزی در محبت درد می باید کشید 49شمارهٔ ۲۵۴: می پرستی های آن لبهای خندانت چه ش ...50شمارهٔ ۲۵۵: ز چاک سینه دود آه من گلگون برون آ ...51شمارهٔ ۲۵۶: خدای ذات تو را از بلا نگه دارد 52شمارهٔ ۲۵۷: دلم در کوی او رفتست حیرانم که چون ...53شمارهٔ ۲۵۸: در خانه یی که وصف رخ یار بگذرد 54شمارهٔ ۲۵۹: فلک به قامت پیر خمیده می ماند 55شمارهٔ ۲۶۰: فلک از ناله شبهای من بی تاب می گر ...56شمارهٔ ۲۶۱: بی تو امشب ساغر و پیمانه ام در جن ...57شمارهٔ ۲۶۲: امشب ای مژگان سیه چشمی که بر روی ...58شمارهٔ ۲۶۳: بهند غصه منعم عاقبت محبوس می گردد 59شمارهٔ ۲۶۴: از دل دنیاپرستان ذوق صحبت برده ان ...60شمارهٔ ۲۶۵: به استقبال چشمت فتنه از هر سوی صف ...61شمارهٔ ۲۶۶: خیر بادش می کنم دود از دماغم می ر ...62شمارهٔ ۲۶۷: ای پسر آنها که پیش از برگ بارت دا ...63شمارهٔ ۲۶۸: جهان پر شهد از لبهای خندان تو می ...64شمارهٔ ۲۶۹: قامتش چون از بهار جلوه رعنا می شو ...65شمارهٔ ۲۷۰: در رهت چون نقش پا امشب دو چشمم چا ...66شمارهٔ ۲۷۱: دور از آن مژگان مرا دل سوی خنجر م ...67شمارهٔ ۲۷۲: نگه مست تو خون دل احباب خورد 68شمارهٔ ۲۷۳: شنیدم زین دیار آن گل بسر عزم سفر ...69شمارهٔ ۲۷۴: جان ز دنبالش ز جسم ناتوانم می رود 70شمارهٔ ۲۷۵: آئینه را جمال تو صاحب نظر کند 71شمارهٔ ۲۷۶: فصل خزان رسید ز گلها اثر نماند 72شمارهٔ ۲۷۷: دوران تمام گشت اثر بر فلک نماند 73شمارهٔ ۲۷۸: مرغ دلم چو ناله کشیدن هوس کند 74شمارهٔ ۲۷۹: بی رخت گل به گلستان سر بی تن باشد 75شمارهٔ ۲۸۰: سرو را شمشاد قدش محو چون تصویر کر ...76شمارهٔ ۲۸۱: چو بیرون از چمن آن سرو یکتا گرد م ...77شمارهٔ ۲۸۲: گل به گلشن دعویی صاحب کمالی می کن ...78شمارهٔ ۲۸۳: مرا از طوف کویت شکوه ی در دل نمی ...79شمارهٔ ۲۸۴: بی گفتگوی رزق مهیا نمی شود 80شمارهٔ ۲۸۵: دل قمری سرو قد رعنای محمد 81شمارهٔ ۲۸۶: دامن گلستانش تا مرا به چنگ آمد 82شمارهٔ ۲۸۷: رفیق از کف مده دشمن اگر خواهی زبو ...83شمارهٔ ۲۸۸: باغبانی کو که آید گل در آغوشم کند 84شمارهٔ ۲۸۹: با من ز عرضحال زبان در دهان نماند 85شمارهٔ ۲۹۰: در روزگار ما اثری از سخا نماند 86شمارهٔ ۲۹۱: سرمه در چشمی نمی بینم که خاموشم ک ...87شمارهٔ ۲۹۲: نام و نشان به دهر ز اهل کرم نماند 88شمارهٔ ۲۹۳: در عهد ما رواج به اهل هنر نماند 89شمارهٔ ۲۹۴: با یار و دوست شیوه عهد و وفا نمان ...90شمارهٔ ۲۹۵: تا مرا بر سر کلاه در آستینم کرده ...91شمارهٔ ۲۹۶: تهیدستی چو روی آورد طالع واژگون ا ...92شمارهٔ ۲۹۷: ترک هستی سالکان در زیر گردن کرده ...93شمارهٔ ۲۹۸: ماه رخسار تو امشب شمع بزم ناله بو ...94شمارهٔ ۲۹۹: آمد بهار و رفتن خود را خبر نداد 95شمارهٔ ۳۰۰: فصل خزان رسید و نشاط و طرب نماند 96شمارهٔ ۳۰۱: آمد خزان نسیم گل و یاسمن نماند 97شمارهٔ ۳۰۲: فصل خزان رسید به گلشن صدا نماند 98شمارهٔ ۳۰۳: ساقیا برخیز از طاق طرب مینا فتاد 99شمارهٔ ۳۰۴: نوبهار آمد تماشای گل و سنبل کنید 100شمارهٔ ۳۰۵: نگار جامه فروشم کلاه پوش آمد 101شمارهٔ ۳۰۶: مگو در انجمن مینا ز دست چرخ دون گ ...102شمارهٔ ۳۰۷: نگاهم بی رخش گردید اشک و غنچه گل ...103شمارهٔ ۳۰۸: مرا هر شب تب هجران آن بدخو بسوزان ...104شمارهٔ ۳۰۹: عقل و هوشم رفت تا آن تندخو خنجر ک ...105شمارهٔ ۳۱۰: مرا نگاه تو عالی جناب خواهد کرد 106شمارهٔ ۳۱۱: رخ تو رونق گل در نقاب خواهد کرد 107شمارهٔ ۳۱۲: شب چو آن شمع ز کاشانه برون می آید 108شمارهٔ ۳۱۳: صدای مقدم گلچین چو در گلزار می آی ...109شمارهٔ ۳۱۴: مو سفیدی حرص دنیا دور نتوانست کرد 110شمارهٔ ۳۱۵: نفس سرکش را مسخر عقل پرتدبیر کرد 111شمارهٔ ۳۱۶: ز موج اشک آخر پای در زنجیر خواهم ...112شمارهٔ ۳۱۷: جنت لبالب است ز نام چهار یار 113شمارهٔ ۳۱۸: ز مهر روی تو گشتیم خاکسار آخر 114شمارهٔ ۳۱۹: از وصال او مرا شد ناتوانی بیشتر 115شمارهٔ ۳۲۰: سبزه خط بخشد از لعل لب او جان به ...116شمارهٔ ۳۲۱: مرا بر سر کلاه از سایه بال هما به ...117شمارهٔ ۳۲۲: خط برآوردی و بر جا سرو چالاکت هنو ...118شمارهٔ ۳۲۳: بهر قتل من زدی تیغ و فغان دارم هن ...119شمارهٔ ۳۲۴: چشم مست او ندانستست انجامم هنوز 120شمارهٔ ۳۲۵: نمی رود ز دم یاد آن جوان هرگز 121شمارهٔ ۳۲۶: صد بیابان طی شد و از کاروان دورم ...122شمارهٔ ۳۲۷: همرهان رفتند و من پا در وطن دارم ...123شمارهٔ ۳۲۸: خط برآورد و نشد خاطر ازو شاد هنوز 124شمارهٔ ۳۲۹: فرهاد ناله می کند از تیشه ام هنوز 125شمارهٔ ۳۳۰: مباش ای مه من پیرو دل همه کس 126شمارهٔ ۳۳۱: سربلندان جهان را نام احسان است و ...127شمارهٔ ۳۳۲: پیر گشتیم ز غم یاد جوان ما را بس 128شمارهٔ ۳۳۳: ای که خون کردی دل ما راز چشم ما م ...129شمارهٔ ۳۳۴: می کنم چون شمع بهر سوختن امداد خو ...130شمارهٔ ۳۳۵: با که روشن سازم احوال دل افگار خو ...131شمارهٔ ۳۳۶: زین گلستان سرو قدی را نکردم رام خ ...132شمارهٔ ۳۳۷: فگنده بر دلم عمریست مهر آن جبین آ ...133شمارهٔ ۳۳۸: تا چو پروانه کشم شمع تو را در بر ...134شمارهٔ ۳۳۹: بید مجنونم سر خود دیده ام در پای ...135شمارهٔ ۳۴۰: تو و بدمستی و عاشق کشی و خنجر خوی ...136شمارهٔ ۳۴۱: تا تو آلوده به خون ساخته یی خنجر ...137شمارهٔ ۳۴۲: روز محشر بزم دست سوی افسر خویش 138شمارهٔ ۳۴۳: تا نمودی در گلستان زلف عنبربوی خو ...139شمارهٔ ۳۴۴: ای دل مطیع آن بت مژگان فرنگ باش 140شمارهٔ ۳۴۵: اگر بردارد از رخ پرده خورشید جهان ...141شمارهٔ ۳۴۶: با اهل جاه ناخن زاغ و پلنگ باش 142شمارهٔ ۳۴۷: گر کشم از سینه خود آه گردون سای خ ...143شمارهٔ ۳۴۸: نو خط من می کند بر چرخ مینا فام ر ...144شمارهٔ ۳۴۹: با پریشان روزگاران یار دارد اختلا ...145شمارهٔ ۳۵۰: تفسیر سازد حسن را رویی که دارد خا ...146شمارهٔ ۳۵۱: می زند عشق تو هر شب شعله در جانم ...147شمارهٔ ۳۵۲: مه بود در کلبه ام چون در ته دامن ...148شمارهٔ ۳۵۳: صرف شد عمر من ای یار غلط کردم حیف 149شمارهٔ ۳۵۴: حسنش آخر از هجوم خط تلف شد حیف حی ...150شمارهٔ ۳۵۵: روزی که صبح حشر کند رو به یک طرف 151شمارهٔ ۳۵۶: در صدف چون قطره افتد گردد او را د ...152شمارهٔ ۳۵۷: دارم ز دست داغ دل سامانیان در بغل 153شمارهٔ ۳۵۸: شهر و صحرا درگرفت از آتش رخسار گل 154شمارهٔ ۳۵۹: افلاک را گداخت دل صبر پیشه ام 155شمارهٔ ۳۶۰: پادشاها با تو جان دردمند آورده ام 156شمارهٔ ۳۶۱: بر خاک ریخت جام شرابی که داشتم 157شمارهٔ ۳۶۲: شب چو یاد عارض آن شعله قامت می کن ...158شمارهٔ ۳۶۳: روی دلی ز مردم عالی نیافتم 159شمارهٔ ۳۶۴: قبای خود چو گل امروز پاره پاره کن ...160شمارهٔ ۳۶۵: موج جوهر شوم از تیغ زبانت گردم 161شمارهٔ ۳۶۶: خم گشت قد و با لب نانی نرسیدیم 162شمارهٔ ۳۶۷: بی تو امشب بوی خون می آید از کاشا ...163شمارهٔ ۳۶۸: نفس عمریست می پیچد مرا در سینه می ...164شمارهٔ ۳۶۹: لب گشایی به تکلم ز کلامت گردم 165شمارهٔ ۳۷۰: بنده مرحمت چشم سیاهت گردم 166شمارهٔ ۳۷۱: می روم هر سو سراغ دل ز مردم می کن ...167شمارهٔ ۳۷۲: صبا آورد دوش از میر عالی نامه یی ...168شمارهٔ ۳۷۳: ز شهر از دست تو امروز ای گل پیرهن ...169شمارهٔ ۳۷۴: روی دلی از آن بت سرکش نیافتم 170شمارهٔ ۳۷۵: اشکیم تازه شور ز زمزم کشیده ایم 171شمارهٔ ۳۷۶: یار سرکش را به زور ناله همدم کرده ...172شمارهٔ ۳۷۷: از آن روزی که دور افتاد زان زلف د ...173شمارهٔ ۳۷۸: پژمرده شد به دل گل داغی که داشتم 174شمارهٔ ۳۷۹: گردبادم خاک در چشم چراغت می کنم 175شمارهٔ ۳۸۰: یاد آن شبها که در بزمت فراغت داشت ...176شمارهٔ ۳۸۱: بهر سوغای عزیزان جان ز تن بیرون ک ...177شمارهٔ ۳۸۲: خشک است ز بی مهریی ایام دماغم 178شمارهٔ ۳۸۳: تا به کوی آن نگار سیمبر جا کرده ا ...179شمارهٔ ۳۸۴: شده چون سایه از بس خاکساری جزو اع ...180شمارهٔ ۳۸۵: شبی که بوی گلت از هوا سراغ کنم 181شمارهٔ ۳۸۶: بر زمین مانند اشک از چشم تر افتاد ...182شمارهٔ ۳۸۷: چهره افروخت چو گل بهر تماشا رفتم 183شمارهٔ ۳۸۸: به کویت از سر خود سجده مقبل نمی د ...184شمارهٔ ۳۸۹: از چمن افغان کنان بیرون چو بلبل م ...185شمارهٔ ۳۹۰: داغ هر جا گل کند پا تکیه دل می کن ...186شمارهٔ ۳۹۱: یاد آن شبها که در بر گلعذاری داشت ...187شمارهٔ ۳۹۲: دل دیوانه خود را نشان کردم ندانست ...188شمارهٔ ۳۹۳: روم از جای با اندک نسیمی گرد را م ...189شمارهٔ ۳۹۴: به گلشن رفتم و بی رویت آغاز جنون ...190شمارهٔ ۳۹۵: شکایت نامه آن روی چون گل بود در د ...191شمارهٔ ۳۹۶: به گلزاری که در وی سرو قدی نیست خ ...192شمارهٔ ۳۹۷: خبر می گوید از راز درون لبهای خام ...193شمارهٔ ۳۹۸: تا گرفتم خو به سحر نرگسش جادو شدم 194شمارهٔ ۳۹۹: از سر کوی تو با صد حسرت ای گل می ...195شمارهٔ ۴۰۰: گر به کف مانند گل مشت زری می داشت ...196شمارهٔ ۴۰۱: صبا از خنده آن گل حدیثی گفت در گو ...197شمارهٔ ۴۰۲: در دل امشب شورشی چون صبح محشر داش ...198شمارهٔ ۴۰۳: از عدم جسم خراب و رنگ زرد آورده ا ...199شمارهٔ ۴۰۴: بی خود شدم از زلف دو تا کام گرفتم 200شمارهٔ ۴۰۵: دل را اسیر خط بناگوش کرده ام 201شمارهٔ ۴۰۶: خوش آن مستی که درد و داغ خود را چ ...202شمارهٔ ۴۰۷: دری گشاده نگردد اگر گدای شوم 203شمارهٔ ۴۰۸: امشب از مستی به پای خم چو خشت افت ...204شمارهٔ ۴۰۹: اشک چشم شبنمم در حسرت روی گلم 205شمارهٔ ۴۱۰: بس که چون شبنم سری دارد به عریانی ...206شمارهٔ ۴۱۱: می کند پهلو تهی کنج غم از تنهائیم 207شمارهٔ ۴۱۲: در چمن از گریه آبی بر رخ گل می زن ...208شمارهٔ ۴۱۳: گوشه چشم تو تا افتاد بر کاشانه ام 209شمارهٔ ۴۱۴: بی تو امشب سوخت از تب استخوان پیک ...210شمارهٔ ۴۱۵: بی تو امشب بس که احوال خرابی داشت ...211شمارهٔ ۴۱۶: ساقی ز حدیث می و پیمانه گذشتیم 212شمارهٔ ۴۱۷: چون گل تمام داغم و خرم نشسته ام 213شمارهٔ ۴۱۸: نسیم صبح پیامی رساند در گوشم 214شمارهٔ ۴۱۹: شبنمم پهلو به روی بستر گل می زنم 215شمارهٔ ۴۲۰: بی جمالت در گلستان چاک چون گل می ...216شمارهٔ ۴۲۱: نگاه باده پرست تو برده از هوشم 217شمارهٔ ۴۲۲: نمی شود دم پیری اجل فراموشم 218شمارهٔ ۴۲۳: بیابان گردم و از کشور آرام بیرونم 219شمارهٔ ۴۲۴: بس که دلگیر از تماشای گلستان گشته ...220شمارهٔ ۴۲۵: می روم در باغ و سر در پای سنبل می ...221شمارهٔ ۴۲۶: خبر از زلف او با جان غم پیوسته آو ...222شمارهٔ ۴۲۷: بر درت همچون کمان پشت دو تا آورده ...223شمارهٔ ۴۲۸: شمعم و پروانه ام با شد دل بی کینه ...224شمارهٔ ۴۲۹: بس که خو کردست با کلفت دل غم پیشه ...225شمارهٔ ۴۳۰: شکایت نامه آن روی چون گل بود در د ...226شمارهٔ ۴۳۱: تا به سودای تو از خانه به بازار ش ...227شمارهٔ ۴۳۲: همنشین زنبورم خانه پر عسل دارم 228شمارهٔ ۴۳۳: ز قتل عاشقان در سینه او غم نمی بی ...229شمارهٔ ۴۳۴: به دام دلبری افتاده ام گمگشته تدب ...230شمارهٔ ۴۳۵: نگاه یار با من بر سر جنگ است می د ...231شمارهٔ ۴۳۶: روزگاری شد که خون از دیده تر می خ ...232شمارهٔ ۴۳۷: از دهر بس که کلفت بسیار می کشم 233شمارهٔ ۴۳۸: در دم خط آن پسر در جستجو خواهد شد ...234شمارهٔ ۴۳۹: سرمه آن روزی که از چشمت جدا خواهد ...235شمارهٔ ۴۴۰: وقت خط جان تو بیرون از بدن خواهد ...236شمارهٔ ۴۴۱: اشک من گر اینچنین کز دل برون خواه ...237شمارهٔ ۴۴۲: تازه می سازم ز برق ناله داغ خویشت ...238شمارهٔ ۴۴۳: چشم تا پوشیده ام از آرزوی خویشتن 239شمارهٔ ۴۴۴: گر به طوف خاکم آن عاشق نواز آید ب ...240شمارهٔ ۴۴۵: دلم افسرده شد از گردش ارض و سما ب ...241شمارهٔ ۴۴۶: یارب از پیمانه صحت مرا سرشار کن 242شمارهٔ ۴۴۷: تلخکامم از دل پر مدعای خویشتن 243شمارهٔ ۴۴۸: ز آتش عشق تو آب شد جگر من 244شمارهٔ ۴۴۹: به دستم کرد گل تا داغهای آتشین من 245شمارهٔ ۴۵۰: بپوش از هستی خود چشم و عیش جاودان ...246شمارهٔ ۴۵۱: ای شکر لب وقف ارباب هوس خواهی شدن 247شمارهٔ ۴۵۲: از دل زارم نفس مأیوس می آید برون 248شمارهٔ ۴۵۳: به دور خط رخسارت دو چندان گشت آه ...249شمارهٔ ۴۵۴: از ریاضت نفس را کردم کباب خویشتن 250شمارهٔ ۴۵۵: جنونم دشت پیما شد کن ای مجنون حذر ...251شمارهٔ ۴۵۶: این چه رنگ و رخسار است گلشن جمال ...252شمارهٔ ۴۵۷: نمی آیی به بالینم نمی گیری خبر از ...253شمارهٔ ۴۵۸: خانه ام از روی او امشب چمن خواهد ...254شمارهٔ ۴۵۹: کجا رفتی ز آغوش تماشا ای نگار من 255شمارهٔ ۴۶۰: تا چراغ انجمن کردن زبان خویشتن 256شمارهٔ ۴۶۱: تا به او روشن کنم سوز نهان خویشتن 257شمارهٔ ۴۶۲ - قطعه: فلک رتبه سبحانقلی خان که ب ...258شمارهٔ ۴۶۳: به دریا کرده ام خو موج آبم می توا ...259شمارهٔ ۴۶۴: نمی گردد صدای جود از اهل کرم بیرو ...260شمارهٔ ۴۶۵: کرده ام چون غنچه سر در آستین خویش ...261شمارهٔ ۴۶۶: کرده ام بالین آسایش ز دست خویشتن 262شمارهٔ ۴۶۷: اگر یک دم شود خالی ز موج می سبوی ...263شمارهٔ ۴۶۸: مسجد در آی و تکیه به غیر از خدا م ...264شمارهٔ ۴۶۹: از مربی بس که رم خورده دل بدخوی م ...265شمارهٔ ۴۷۰: شبی ای شمع در آغوش ما جا می توان ...266شمارهٔ ۴۷۱: به خاک افتاده گرد سرمه چشم سیاهت ...267شمارهٔ ۴۷۲: گذشتی مست با غیر و زدی آتش به داغ ...268شمارهٔ ۴۷۳: غریبم نیست همچون لاله دلسوزی به د ...269شمارهٔ ۴۷۴: خوش آن روزی که می نوشیده می رفتی ...270شمارهٔ ۴۷۵: ای دل چو بلبل از پی آن بی وفا مرو 271شمارهٔ ۴۷۶: خامه می پیچد به خود از خط چون زنج ...272شمارهٔ ۴۷۷: مجلس افروزیی رخساره نیکویت کو 273شمارهٔ ۴۷۸: ای سرمه صید کشته چشم سیاه تو 274شمارهٔ ۴۷۹: وصف رخش گلست و ورق گلشن است ازو 275شمارهٔ ۴۸۰: شوخ نقاشی که رنگم می کند تسخیر او 276شمارهٔ ۴۸۱: نمی نهم به در باغ خلد پا بی تو 277شمارهٔ ۴۸۲: نمی نهم به تماشای گل قدم بی تو 278شمارهٔ ۴۸۳: تا کی چو گل نشینم در خون تپیده بی ...279شمارهٔ ۴۸۴: هر شب چو شمع دارم سوز و گداز بی ت ...280شمارهٔ ۴۸۵: گردیده شمع بزمم بی آب و تاب بی تو 281شمارهٔ ۴۸۶: پیچیده با نگاهم از سیر باغ بی تو 282شمارهٔ ۴۸۷: شبها بود چراغم از دود آه بی تو 283شمارهٔ ۴۸۸: پریده رنگ ز گلها و لاله بی تو 284شمارهٔ ۴۸۹: شبها چو شمع دارم حال خراب بی تو 285شمارهٔ ۴۹۰: شد موسم خزان به گل و غنچه ناز کو 286شمارهٔ ۴۹۱: آمد بهار و رونق گلهای باغ کو 287شمارهٔ ۴۹۲: آمده بهار و نشاء و نمای زمانه کو 288شمارهٔ ۴۹۳: افتاد بر سر من سودای کاکل تو 289شمارهٔ ۴۹۴: آمد بهار و فیض نسیم بهار کو 290شمارهٔ ۴۹۵: آمد بهار بر کف ساقی پیاله کو 291شمارهٔ ۴۹۶: باشد به بام دیده من جای خواب تو 292شمارهٔ ۴۹۷: ای گل به سیر باغ چو باد صبا مرو 293شمارهٔ ۴۹۸: بیا که غنچه شد ای سرو من چمن بی ت ...294شمارهٔ ۴۹۹: ای گل نرگس فدای چشم چون بادام تو 295شمارهٔ ۵۰۰: در خوان منعمان به امید عطا مرو 296شمارهٔ ۵۰۱: برده ام امروز بوی خوش ز باغ تازه ...297شمارهٔ ۵۰۲: فصل نوروز است می آید هوای تازه یی 298شمارهٔ ۵۰۳: برآرد از چمن گل را خزان آهسته آهس ...299شمارهٔ ۵۰۴: ز بیم نرگس مستت پرید رنگ پیاله 300شمارهٔ ۵۰۵: دل همچو اشک بر سر مژگان برآمده 301شمارهٔ ۵۰۶: دل از خود رفته شوری بر من دیوانه ...302شمارهٔ ۵۰۷: دلبر سوداگرم از شهر کابل آمده 303شمارهٔ ۵۰۸: تا ز پیش چشم من ای دشت پیما رفته ...304شمارهٔ ۵۰۹: پنجه ام هرگز نرفته بر در کاشانه ی ...305شمارهٔ ۵۱۰: تا تو رفتی انجمن گردید ماتمخانه ی ...306شمارهٔ ۵۱۱: نو خط من ز سفر تا به وطن آمده یی 307شمارهٔ ۵۱۲: چهره افروخته همچون گل باغ آمده یی 308شمارهٔ ۵۱۳: جانب کلبه ام ای ماه جبین آمده یی 309شمارهٔ ۵۱۴: مرا در کشور تسلیم یارب تاج شاهی د ...310شمارهٔ ۵۱۵: چهره افروخته از باده ناب آمده یی 311شمارهٔ ۵۱۶: می کشم می هر سحر با می پرست تازه ...312شمارهٔ ۵۱۷: از شکایت دل نمی سازد ز ما اندیشه ...313شمارهٔ ۵۱۸: تا تو ای یوسف مصری ز سفر آمده یی 314شمارهٔ ۵۱۹: برده دل را از بر من نونهال تازه ی ...315شمارهٔ ۵۲۰: در دلم افتاده همچون لاله داغ تازه ...316شمارهٔ ۵۲۱: برده در پیری دل از دستم جوان تازه ...317شمارهٔ ۵۲۲: جان به لب آمده و نیست ز جانان مدد ...318شمارهٔ ۵۲۳: ای سرو مایل قد دلجوی کیستی 319شمارهٔ ۵۲۴: هر کوچه باغ دیده ام ای گل خوش آمد ...320شمارهٔ ۵۲۵: ای شمع بر سر من گریان خوش آمدی 321شمارهٔ ۵۲۶: رفتی و شوری به جان ناتوان انداختی 322شمارهٔ ۵۲۷: سر مگو آنکه شود خم پی احسان کسی 323شمارهٔ ۵۲۸: مرا امشب چو زلف خود پریشان کردی و ...324شمارهٔ ۵۲۹: مرا در بحر غم چون موج آب انداختی ...325شمارهٔ ۵۳۰: مرا آورده بر سر لشکر سودا شبیخونی 326شمارهٔ ۵۳۱: مرا ای شعله خود در تاب و تب انداخ ...327شمارهٔ ۵۳۲: ز دستم می کشد دامن بهار افشان گری ...328شمارهٔ ۵۳۳: کبابم کرده بی پروا خرامی چشم می پ ...329شمارهٔ ۵۳۴: مرا تا کی دواند آرزوی دل به هر سو ...330شمارهٔ ۵۳۵: ز من دل برده رنگین جلوه شمشاد بال ...331شمارهٔ ۵۳۶: دلم را برده از جا سرو قد نازک اند ...332شمارهٔ ۵۳۷: دلم در سینه باشد در تنوری مرغ بری ...333شمارهٔ ۵۳۸: غنچه گردید گل قسمتم از کم سخنی 334شمارهٔ ۵۳۹: ای خوش نگاه رخنه گر جان کیستی 335شمارهٔ ۵۴۰: چه کرده ام که مرا همدم بلا کردی 336شمارهٔ ۵۴۱: چون غنچه گر به جیب تأمل فرو روی 337شمارهٔ ۵۴۲: شمع بزمی و چو یوسف به نظر می آیی 338شمارهٔ ۵۴۳: کفر و دین یکسان بود در مذهب دیوان ...339شمارهٔ ۵۴۴: گر در خط بتان به تأمل فرو روی 340شمارهٔ ۵۴۵: از کدامین چمن ای سرو روان می آیی 341شمارهٔ ۵۴۶: گل به سر بر زده و پا به حنا می آی ...342شمارهٔ ۵۴۷: همچو گل کیسه لبالب ز درم می آیی 343شمارهٔ ۵۴۸: گل به سر برزده از سیر چمن می آیی 344شمارهٔ ۵۴۹: به کوی انتظاری آرمیدن ها چه می دا ...345شمارهٔ ۵۵۰: فلک از کهکشان چون سینه چاکست پندا ...346شمارهٔ ۵۵۱: تا لبت نام برآورده به شیرین سخنی 347شمارهٔ ۵۵۲: تا کی ای بلبل به دنبال هنر افتد ک ...348شمارهٔ ۵۵۳: به سوی کلبه ام ای سیمبر نمی آیی 349شمارهٔ ۵۵۴: چرا به کلبه ام ای دلربا نمی آیی 350شمارهٔ ۵۵۵: به خواب آمد مرا لیلی وشی چون سرو ...351شمارهٔ ۵۵۶: دمید خط و در آغوش من نمی آیی 352شمارهٔ ۵۵۷: چرا به کلبه ام ای لاله رو نمی آیی 353شمارهٔ ۵۵۸: قدت در چشم خود جا کرده ام ای دوست ...354شمارهٔ ۵۵۹: به سوی کلبه ام ای نازنین دوش آمدی ...355شمارهٔ ۵۶۰: چرا به کلبه ام مهربان نمی آیی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ