به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سیدای نَسَفی

سیدای نَسَفیغزلیاتشمارهٔ ۲۰۰: دوستان چون شمع امشب جای در مجلس کنید

820عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دوستان چون شمع امشب جای در مجلس کنید
دیده خود را تهی از خواب چون نرگس کنید
بر سر آزادگان باشد ز ترک سر کلاه
ای قلندر مشربان ما را به خود مونس کنید
سرو را بی حاصلی باشد حصار عافیت
اصل دنیا تکیه بر دیوار این مفلس کنید
کوچه گرد بی خودی را زیر پا اکسیرهاست
حلقه زنجیر این دیوانه را از مس کنید
در گلستانی که گردد نو خط من جلوه گر
عینک چشم من از برگ گل نرگس کنید
سیدا معشوق بی عاشق چراغ مرده است
شمع بی پروانه را بیرون ازین مجلس کنید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۹۹: ز رشک کلبه من کعبه و بتخانه می سو ...2شمارهٔ ۲۰۰: دوستان چون شمع امشب جای در مجلس ک ...3شمارهٔ ۲۰۱: رفتند اهل جود در ایام کس نماند 4شمارهٔ ۲۰۲: ای مه شبی به خانه ام آیی چه می شو ...5شمارهٔ ۲۰۳: مرا ای بی مروت مهربان گردی چه خوا ...6شمارهٔ ۲۰۴: ز من رنجیده یی صیاد هوش من که خوا ...7شمارهٔ ۲۰۵: ز دنیا هر که شد لبریز عمرش بی بقا ...8شمارهٔ ۲۰۶: آتشم روزی که از دامان صحرا گل کند 9شمارهٔ ۲۰۷: از ملامت خانه ام آرامگاه گل شود 10شمارهٔ ۲۰۸: به سوی بحر اگر سیلاب اشکم رهنمون ...11شمارهٔ ۲۰۹: رنگینی رخ تو به رعنا نداده اند 12شمارهٔ ۲۱۰: شیرینی لب تو به شکر نداده اند 13شمارهٔ ۲۱۱: آهم امشب در چمن سرگشتگان را یاد ک ...14شمارهٔ ۲۱۲: تسخیر عکس روی تو دل چون هوس کند 15شمارهٔ ۲۱۳: تا به زلف خویش خوبان همنشینم کرده ...16شمارهٔ ۲۱۴: مرا در دیده همچون سرمه جا گردی چه ...17شمارهٔ ۲۱۵: درد و داغ غم ز جان عشقبازان برده ...18شمارهٔ ۲۱۶: اگر در خانه آئینه آن روح روان آید 19شمارهٔ ۲۱۷: قبای لاله گون در بر چو آن سرو روا ...20شمارهٔ ۲۱۸: پیغام چشم من به عزیزان که می برد 21شمارهٔ ۲۱۹: از رخت میخانه امشب آنقدر مسرور بو ...22شمارهٔ ۲۲۰: من دیوانه را ارواح مجنون چون به ی ...23شمارهٔ ۲۲۱: چمن از رنگ و بو چون شد تهی بلبل ف ...24شمارهٔ ۲۲۲: ز جا چون سرو اگر از غیرت شمشاد بر ...25شمارهٔ ۲۲۳: تکلم از دهانش گر ز تنگی دیر می ری ...26شمارهٔ ۲۲۴: ساقی مجلس ما آن بت بی باک نشد 27شمارهٔ ۲۲۵: به سوی کلبه ام شامی که آن شمع وصا ...28شمارهٔ ۲۲۶: بی تو در چشمم نگه در شیشه چون سیم ...29شمارهٔ ۲۲۷: غنچه ام خوبان غم خود دلنشینم کرده ...30شمارهٔ ۲۲۸: وقت شد خط پا بر آن گلبرگ تر خواهد ...31شمارهٔ ۲۲۹: چشم او خون دل عاشق دمادم می خورد 32شمارهٔ ۲۳۰: کوه را افغانم آتش در جگر می افگند 33شمارهٔ ۲۳۱: هر کس که زین محیط دم آب می خورد 34شمارهٔ ۲۳۲: به دست سایلان آوازه احسان عصا گرد ...35شمارهٔ ۲۳۳: ز سودای رخت همیان زر گل بر سرم ری ...36شمارهٔ ۲۳۴: دست کوتاهم اگر منظور چشم او شود 37شمارهٔ ۲۳۵: زلف با خال لبش تلقین ایمان میکند 38شمارهٔ ۲۳۶: شعله خوبانی که هر یک آفت پروانه ا ...39شمارهٔ ۲۳۷: در محبت طفل اشکم گوهر دل می شود 40شمارهٔ ۲۳۸: می شود هنگام پیری موی چون عنبر سف ...41شمارهٔ ۲۳۹: ز دل پروانه آهم به لب مأیوس می آی ...42شمارهٔ ۲۴۰: به گلشن گل اگر از رنگ و بوی خود س ...43شمارهٔ ۲۴۱: دل چو از پای فتد دست دعا می گردد 44شمارهٔ ۲۴۲: رخت هستی دل سوی آن جامه گلگون می ...45شمارهٔ ۲۴۳: میل خوبان ز اسیران به توانگر باشد 46شمارهٔ ۲۴۴: دل چون مطیع گشت چراغ نظر شود 47شمارهٔ ۲۴۵: به سیر باغ اگر آن شعله بالا بلند ...48شمارهٔ ۲۴۶: آنها که تکیه بر کرم کبریا کنند 49شمارهٔ ۲۴۷: جبهه می خواهم که وقف سجده آن پا ش ...50شمارهٔ ۲۴۸: داغ را دل در کنار خویشتن می پرورد 51شمارهٔ ۲۴۹: شبی که خانه ام از روی یار گلشن بو ...52شمارهٔ ۲۵۰: از رخت آئینه من دامن گلچین شود 53شمارهٔ ۲۵۱: دم صبحی که در میخانه از بهر شراب ...54شمارهٔ ۲۵۲: عالم به چشم مستان چون آب می نماید 55شمارهٔ ۲۵۳: چند روزی در محبت درد می باید کشید 56شمارهٔ ۲۵۴: می پرستی های آن لبهای خندانت چه ش ...57شمارهٔ ۲۵۵: ز چاک سینه دود آه من گلگون برون آ ...58شمارهٔ ۲۵۶: خدای ذات تو را از بلا نگه دارد 59شمارهٔ ۲۵۷: دلم در کوی او رفتست حیرانم که چون ...60شمارهٔ ۲۵۸: در خانه یی که وصف رخ یار بگذرد 61شمارهٔ ۲۵۹: فلک به قامت پیر خمیده می ماند 62شمارهٔ ۲۶۰: فلک از ناله شبهای من بی تاب می گر ...63شمارهٔ ۲۶۱: بی تو امشب ساغر و پیمانه ام در جن ...64شمارهٔ ۲۶۲: امشب ای مژگان سیه چشمی که بر روی ...65شمارهٔ ۲۶۳: بهند غصه منعم عاقبت محبوس می گردد 66شمارهٔ ۲۶۴: از دل دنیاپرستان ذوق صحبت برده ان ...67شمارهٔ ۲۶۵: به استقبال چشمت فتنه از هر سوی صف ...68شمارهٔ ۲۶۶: خیر بادش می کنم دود از دماغم می ر ...69شمارهٔ ۲۶۷: ای پسر آنها که پیش از برگ بارت دا ...70شمارهٔ ۲۶۸: جهان پر شهد از لبهای خندان تو می ...71شمارهٔ ۲۶۹: قامتش چون از بهار جلوه رعنا می شو ...72شمارهٔ ۲۷۰: در رهت چون نقش پا امشب دو چشمم چا ...73شمارهٔ ۲۷۱: دور از آن مژگان مرا دل سوی خنجر م ...74شمارهٔ ۲۷۲: نگه مست تو خون دل احباب خورد 75شمارهٔ ۲۷۳: شنیدم زین دیار آن گل بسر عزم سفر ...76شمارهٔ ۲۷۴: جان ز دنبالش ز جسم ناتوانم می رود 77شمارهٔ ۲۷۵: آئینه را جمال تو صاحب نظر کند 78شمارهٔ ۲۷۶: فصل خزان رسید ز گلها اثر نماند 79شمارهٔ ۲۷۷: دوران تمام گشت اثر بر فلک نماند 80شمارهٔ ۲۷۸: مرغ دلم چو ناله کشیدن هوس کند 81شمارهٔ ۲۷۹: بی رخت گل به گلستان سر بی تن باشد 82شمارهٔ ۲۸۰: سرو را شمشاد قدش محو چون تصویر کر ...83شمارهٔ ۲۸۱: چو بیرون از چمن آن سرو یکتا گرد م ...84شمارهٔ ۲۸۲: گل به گلشن دعویی صاحب کمالی می کن ...85شمارهٔ ۲۸۳: مرا از طوف کویت شکوه ی در دل نمی ...86شمارهٔ ۲۸۴: بی گفتگوی رزق مهیا نمی شود 87شمارهٔ ۲۸۵: دل قمری سرو قد رعنای محمد 88شمارهٔ ۲۸۶: دامن گلستانش تا مرا به چنگ آمد 89شمارهٔ ۲۸۷: رفیق از کف مده دشمن اگر خواهی زبو ...90شمارهٔ ۲۸۸: باغبانی کو که آید گل در آغوشم کند 91شمارهٔ ۲۸۹: با من ز عرضحال زبان در دهان نماند 92شمارهٔ ۲۹۰: در روزگار ما اثری از سخا نماند 93شمارهٔ ۲۹۱: سرمه در چشمی نمی بینم که خاموشم ک ...94شمارهٔ ۲۹۲: نام و نشان به دهر ز اهل کرم نماند 95شمارهٔ ۲۹۳: در عهد ما رواج به اهل هنر نماند 96شمارهٔ ۲۹۴: با یار و دوست شیوه عهد و وفا نمان ...97شمارهٔ ۲۹۵: تا مرا بر سر کلاه در آستینم کرده ...98شمارهٔ ۲۹۶: تهیدستی چو روی آورد طالع واژگون ا ...99شمارهٔ ۲۹۷: ترک هستی سالکان در زیر گردن کرده ...100شمارهٔ ۲۹۸: ماه رخسار تو امشب شمع بزم ناله بو ...101شمارهٔ ۲۹۹: آمد بهار و رفتن خود را خبر نداد 102شمارهٔ ۳۰۰: فصل خزان رسید و نشاط و طرب نماند 103شمارهٔ ۳۰۱: آمد خزان نسیم گل و یاسمن نماند 104شمارهٔ ۳۰۲: فصل خزان رسید به گلشن صدا نماند 105شمارهٔ ۳۰۳: ساقیا برخیز از طاق طرب مینا فتاد 106شمارهٔ ۳۰۴: نوبهار آمد تماشای گل و سنبل کنید 107شمارهٔ ۳۰۵: نگار جامه فروشم کلاه پوش آمد 108شمارهٔ ۳۰۶: مگو در انجمن مینا ز دست چرخ دون گ ...109شمارهٔ ۳۰۷: نگاهم بی رخش گردید اشک و غنچه گل ...110شمارهٔ ۳۰۸: مرا هر شب تب هجران آن بدخو بسوزان ...111شمارهٔ ۳۰۹: عقل و هوشم رفت تا آن تندخو خنجر ک ...112شمارهٔ ۳۱۰: مرا نگاه تو عالی جناب خواهد کرد 113شمارهٔ ۳۱۱: رخ تو رونق گل در نقاب خواهد کرد 114شمارهٔ ۳۱۲: شب چو آن شمع ز کاشانه برون می آید 115شمارهٔ ۳۱۳: صدای مقدم گلچین چو در گلزار می آی ...116شمارهٔ ۳۱۴: مو سفیدی حرص دنیا دور نتوانست کرد 117شمارهٔ ۳۱۵: نفس سرکش را مسخر عقل پرتدبیر کرد 118شمارهٔ ۳۱۶: ز موج اشک آخر پای در زنجیر خواهم ...119شمارهٔ ۳۱۷: جنت لبالب است ز نام چهار یار 120شمارهٔ ۳۱۸: ز مهر روی تو گشتیم خاکسار آخر 121شمارهٔ ۳۱۹: از وصال او مرا شد ناتوانی بیشتر 122شمارهٔ ۳۲۰: سبزه خط بخشد از لعل لب او جان به ...123شمارهٔ ۳۲۱: مرا بر سر کلاه از سایه بال هما به ...124شمارهٔ ۳۲۲: خط برآوردی و بر جا سرو چالاکت هنو ...125شمارهٔ ۳۲۳: بهر قتل من زدی تیغ و فغان دارم هن ...126شمارهٔ ۳۲۴: چشم مست او ندانستست انجامم هنوز 127شمارهٔ ۳۲۵: نمی رود ز دم یاد آن جوان هرگز 128شمارهٔ ۳۲۶: صد بیابان طی شد و از کاروان دورم ...129شمارهٔ ۳۲۷: همرهان رفتند و من پا در وطن دارم ...130شمارهٔ ۳۲۸: خط برآورد و نشد خاطر ازو شاد هنوز 131شمارهٔ ۳۲۹: فرهاد ناله می کند از تیشه ام هنوز 132شمارهٔ ۳۳۰: مباش ای مه من پیرو دل همه کس 133شمارهٔ ۳۳۱: سربلندان جهان را نام احسان است و ...134شمارهٔ ۳۳۲: پیر گشتیم ز غم یاد جوان ما را بس 135شمارهٔ ۳۳۳: ای که خون کردی دل ما راز چشم ما م ...136شمارهٔ ۳۳۴: می کنم چون شمع بهر سوختن امداد خو ...137شمارهٔ ۳۳۵: با که روشن سازم احوال دل افگار خو ...138شمارهٔ ۳۳۶: زین گلستان سرو قدی را نکردم رام خ ...139شمارهٔ ۳۳۷: فگنده بر دلم عمریست مهر آن جبین آ ...140شمارهٔ ۳۳۸: تا چو پروانه کشم شمع تو را در بر ...141شمارهٔ ۳۳۹: بید مجنونم سر خود دیده ام در پای ...142شمارهٔ ۳۴۰: تو و بدمستی و عاشق کشی و خنجر خوی ...143شمارهٔ ۳۴۱: تا تو آلوده به خون ساخته یی خنجر ...144شمارهٔ ۳۴۲: روز محشر بزم دست سوی افسر خویش 145شمارهٔ ۳۴۳: تا نمودی در گلستان زلف عنبربوی خو ...146شمارهٔ ۳۴۴: ای دل مطیع آن بت مژگان فرنگ باش 147شمارهٔ ۳۴۵: اگر بردارد از رخ پرده خورشید جهان ...148شمارهٔ ۳۴۶: با اهل جاه ناخن زاغ و پلنگ باش 149شمارهٔ ۳۴۷: گر کشم از سینه خود آه گردون سای خ ...150شمارهٔ ۳۴۸: نو خط من می کند بر چرخ مینا فام ر ...151شمارهٔ ۳۴۹: با پریشان روزگاران یار دارد اختلا ...152شمارهٔ ۳۵۰: تفسیر سازد حسن را رویی که دارد خا ...153شمارهٔ ۳۵۱: می زند عشق تو هر شب شعله در جانم ...154شمارهٔ ۳۵۲: مه بود در کلبه ام چون در ته دامن ...155شمارهٔ ۳۵۳: صرف شد عمر من ای یار غلط کردم حیف 156شمارهٔ ۳۵۴: حسنش آخر از هجوم خط تلف شد حیف حی ...157شمارهٔ ۳۵۵: روزی که صبح حشر کند رو به یک طرف 158شمارهٔ ۳۵۶: در صدف چون قطره افتد گردد او را د ...159شمارهٔ ۳۵۷: دارم ز دست داغ دل سامانیان در بغل 160شمارهٔ ۳۵۸: شهر و صحرا درگرفت از آتش رخسار گل 161شمارهٔ ۳۵۹: افلاک را گداخت دل صبر پیشه ام 162شمارهٔ ۳۶۰: پادشاها با تو جان دردمند آورده ام 163شمارهٔ ۳۶۱: بر خاک ریخت جام شرابی که داشتم 164شمارهٔ ۳۶۲: شب چو یاد عارض آن شعله قامت می کن ...165شمارهٔ ۳۶۳: روی دلی ز مردم عالی نیافتم 166شمارهٔ ۳۶۴: قبای خود چو گل امروز پاره پاره کن ...167شمارهٔ ۳۶۵: موج جوهر شوم از تیغ زبانت گردم 168شمارهٔ ۳۶۶: خم گشت قد و با لب نانی نرسیدیم 169شمارهٔ ۳۶۷: بی تو امشب بوی خون می آید از کاشا ...170شمارهٔ ۳۶۸: نفس عمریست می پیچد مرا در سینه می ...171شمارهٔ ۳۶۹: لب گشایی به تکلم ز کلامت گردم 172شمارهٔ ۳۷۰: بنده مرحمت چشم سیاهت گردم 173شمارهٔ ۳۷۱: می روم هر سو سراغ دل ز مردم می کن ...174شمارهٔ ۳۷۲: صبا آورد دوش از میر عالی نامه یی ...175شمارهٔ ۳۷۳: ز شهر از دست تو امروز ای گل پیرهن ...176شمارهٔ ۳۷۴: روی دلی از آن بت سرکش نیافتم 177شمارهٔ ۳۷۵: اشکیم تازه شور ز زمزم کشیده ایم 178شمارهٔ ۳۷۶: یار سرکش را به زور ناله همدم کرده ...179شمارهٔ ۳۷۷: از آن روزی که دور افتاد زان زلف د ...180شمارهٔ ۳۷۸: پژمرده شد به دل گل داغی که داشتم 181شمارهٔ ۳۷۹: گردبادم خاک در چشم چراغت می کنم 182شمارهٔ ۳۸۰: یاد آن شبها که در بزمت فراغت داشت ...183شمارهٔ ۳۸۱: بهر سوغای عزیزان جان ز تن بیرون ک ...184شمارهٔ ۳۸۲: خشک است ز بی مهریی ایام دماغم 185شمارهٔ ۳۸۳: تا به کوی آن نگار سیمبر جا کرده ا ...186شمارهٔ ۳۸۴: شده چون سایه از بس خاکساری جزو اع ...187شمارهٔ ۳۸۵: شبی که بوی گلت از هوا سراغ کنم 188شمارهٔ ۳۸۶: بر زمین مانند اشک از چشم تر افتاد ...189شمارهٔ ۳۸۷: چهره افروخت چو گل بهر تماشا رفتم 190شمارهٔ ۳۸۸: به کویت از سر خود سجده مقبل نمی د ...191شمارهٔ ۳۸۹: از چمن افغان کنان بیرون چو بلبل م ...192شمارهٔ ۳۹۰: داغ هر جا گل کند پا تکیه دل می کن ...193شمارهٔ ۳۹۱: یاد آن شبها که در بر گلعذاری داشت ...194شمارهٔ ۳۹۲: دل دیوانه خود را نشان کردم ندانست ...195شمارهٔ ۳۹۳: روم از جای با اندک نسیمی گرد را م ...196شمارهٔ ۳۹۴: به گلشن رفتم و بی رویت آغاز جنون ...197شمارهٔ ۳۹۵: شکایت نامه آن روی چون گل بود در د ...198شمارهٔ ۳۹۶: به گلزاری که در وی سرو قدی نیست خ ...199شمارهٔ ۳۹۷: خبر می گوید از راز درون لبهای خام ...200شمارهٔ ۳۹۸: تا گرفتم خو به سحر نرگسش جادو شدم 201شمارهٔ ۳۹۹: از سر کوی تو با صد حسرت ای گل می ...202شمارهٔ ۴۰۰: گر به کف مانند گل مشت زری می داشت ...203شمارهٔ ۴۰۱: صبا از خنده آن گل حدیثی گفت در گو ...204شمارهٔ ۴۰۲: در دل امشب شورشی چون صبح محشر داش ...205شمارهٔ ۴۰۳: از عدم جسم خراب و رنگ زرد آورده ا ...206شمارهٔ ۴۰۴: بی خود شدم از زلف دو تا کام گرفتم 207شمارهٔ ۴۰۵: دل را اسیر خط بناگوش کرده ام 208شمارهٔ ۴۰۶: خوش آن مستی که درد و داغ خود را چ ...209شمارهٔ ۴۰۷: دری گشاده نگردد اگر گدای شوم 210شمارهٔ ۴۰۸: امشب از مستی به پای خم چو خشت افت ...211شمارهٔ ۴۰۹: اشک چشم شبنمم در حسرت روی گلم 212شمارهٔ ۴۱۰: بس که چون شبنم سری دارد به عریانی ...213شمارهٔ ۴۱۱: می کند پهلو تهی کنج غم از تنهائیم 214شمارهٔ ۴۱۲: در چمن از گریه آبی بر رخ گل می زن ...215شمارهٔ ۴۱۳: گوشه چشم تو تا افتاد بر کاشانه ام 216شمارهٔ ۴۱۴: بی تو امشب سوخت از تب استخوان پیک ...217شمارهٔ ۴۱۵: بی تو امشب بس که احوال خرابی داشت ...218شمارهٔ ۴۱۶: ساقی ز حدیث می و پیمانه گذشتیم 219شمارهٔ ۴۱۷: چون گل تمام داغم و خرم نشسته ام 220شمارهٔ ۴۱۸: نسیم صبح پیامی رساند در گوشم 221شمارهٔ ۴۱۹: شبنمم پهلو به روی بستر گل می زنم 222شمارهٔ ۴۲۰: بی جمالت در گلستان چاک چون گل می ...223شمارهٔ ۴۲۱: نگاه باده پرست تو برده از هوشم 224شمارهٔ ۴۲۲: نمی شود دم پیری اجل فراموشم 225شمارهٔ ۴۲۳: بیابان گردم و از کشور آرام بیرونم 226شمارهٔ ۴۲۴: بس که دلگیر از تماشای گلستان گشته ...227شمارهٔ ۴۲۵: می روم در باغ و سر در پای سنبل می ...228شمارهٔ ۴۲۶: خبر از زلف او با جان غم پیوسته آو ...229شمارهٔ ۴۲۷: بر درت همچون کمان پشت دو تا آورده ...230شمارهٔ ۴۲۸: شمعم و پروانه ام با شد دل بی کینه ...231شمارهٔ ۴۲۹: بس که خو کردست با کلفت دل غم پیشه ...232شمارهٔ ۴۳۰: شکایت نامه آن روی چون گل بود در د ...233شمارهٔ ۴۳۱: تا به سودای تو از خانه به بازار ش ...234شمارهٔ ۴۳۲: همنشین زنبورم خانه پر عسل دارم 235شمارهٔ ۴۳۳: ز قتل عاشقان در سینه او غم نمی بی ...236شمارهٔ ۴۳۴: به دام دلبری افتاده ام گمگشته تدب ...237شمارهٔ ۴۳۵: نگاه یار با من بر سر جنگ است می د ...238شمارهٔ ۴۳۶: روزگاری شد که خون از دیده تر می خ ...239شمارهٔ ۴۳۷: از دهر بس که کلفت بسیار می کشم 240شمارهٔ ۴۳۸: در دم خط آن پسر در جستجو خواهد شد ...241شمارهٔ ۴۳۹: سرمه آن روزی که از چشمت جدا خواهد ...242شمارهٔ ۴۴۰: وقت خط جان تو بیرون از بدن خواهد ...243شمارهٔ ۴۴۱: اشک من گر اینچنین کز دل برون خواه ...244شمارهٔ ۴۴۲: تازه می سازم ز برق ناله داغ خویشت ...245شمارهٔ ۴۴۳: چشم تا پوشیده ام از آرزوی خویشتن 246شمارهٔ ۴۴۴: گر به طوف خاکم آن عاشق نواز آید ب ...247شمارهٔ ۴۴۵: دلم افسرده شد از گردش ارض و سما ب ...248شمارهٔ ۴۴۶: یارب از پیمانه صحت مرا سرشار کن 249شمارهٔ ۴۴۷: تلخکامم از دل پر مدعای خویشتن 250شمارهٔ ۴۴۸: ز آتش عشق تو آب شد جگر من 251شمارهٔ ۴۴۹: به دستم کرد گل تا داغهای آتشین من 252شمارهٔ ۴۵۰: بپوش از هستی خود چشم و عیش جاودان ...253شمارهٔ ۴۵۱: ای شکر لب وقف ارباب هوس خواهی شدن 254شمارهٔ ۴۵۲: از دل زارم نفس مأیوس می آید برون 255شمارهٔ ۴۵۳: به دور خط رخسارت دو چندان گشت آه ...256شمارهٔ ۴۵۴: از ریاضت نفس را کردم کباب خویشتن 257شمارهٔ ۴۵۵: جنونم دشت پیما شد کن ای مجنون حذر ...258شمارهٔ ۴۵۶: این چه رنگ و رخسار است گلشن جمال ...259شمارهٔ ۴۵۷: نمی آیی به بالینم نمی گیری خبر از ...260شمارهٔ ۴۵۸: خانه ام از روی او امشب چمن خواهد ...261شمارهٔ ۴۵۹: کجا رفتی ز آغوش تماشا ای نگار من 262شمارهٔ ۴۶۰: تا چراغ انجمن کردن زبان خویشتن 263شمارهٔ ۴۶۱: تا به او روشن کنم سوز نهان خویشتن 264شمارهٔ ۴۶۲ - قطعه: فلک رتبه سبحانقلی خان که ب ...265شمارهٔ ۴۶۳: به دریا کرده ام خو موج آبم می توا ...266شمارهٔ ۴۶۴: نمی گردد صدای جود از اهل کرم بیرو ...267شمارهٔ ۴۶۵: کرده ام چون غنچه سر در آستین خویش ...268شمارهٔ ۴۶۶: کرده ام بالین آسایش ز دست خویشتن 269شمارهٔ ۴۶۷: اگر یک دم شود خالی ز موج می سبوی ...270شمارهٔ ۴۶۸: مسجد در آی و تکیه به غیر از خدا م ...271شمارهٔ ۴۶۹: از مربی بس که رم خورده دل بدخوی م ...272شمارهٔ ۴۷۰: شبی ای شمع در آغوش ما جا می توان ...273شمارهٔ ۴۷۱: به خاک افتاده گرد سرمه چشم سیاهت ...274شمارهٔ ۴۷۲: گذشتی مست با غیر و زدی آتش به داغ ...275شمارهٔ ۴۷۳: غریبم نیست همچون لاله دلسوزی به د ...276شمارهٔ ۴۷۴: خوش آن روزی که می نوشیده می رفتی ...277شمارهٔ ۴۷۵: ای دل چو بلبل از پی آن بی وفا مرو 278شمارهٔ ۴۷۶: خامه می پیچد به خود از خط چون زنج ...279شمارهٔ ۴۷۷: مجلس افروزیی رخساره نیکویت کو 280شمارهٔ ۴۷۸: ای سرمه صید کشته چشم سیاه تو 281شمارهٔ ۴۷۹: وصف رخش گلست و ورق گلشن است ازو 282شمارهٔ ۴۸۰: شوخ نقاشی که رنگم می کند تسخیر او 283شمارهٔ ۴۸۱: نمی نهم به در باغ خلد پا بی تو 284شمارهٔ ۴۸۲: نمی نهم به تماشای گل قدم بی تو 285شمارهٔ ۴۸۳: تا کی چو گل نشینم در خون تپیده بی ...286شمارهٔ ۴۸۴: هر شب چو شمع دارم سوز و گداز بی ت ...287شمارهٔ ۴۸۵: گردیده شمع بزمم بی آب و تاب بی تو 288شمارهٔ ۴۸۶: پیچیده با نگاهم از سیر باغ بی تو 289شمارهٔ ۴۸۷: شبها بود چراغم از دود آه بی تو 290شمارهٔ ۴۸۸: پریده رنگ ز گلها و لاله بی تو 291شمارهٔ ۴۸۹: شبها چو شمع دارم حال خراب بی تو 292شمارهٔ ۴۹۰: شد موسم خزان به گل و غنچه ناز کو 293شمارهٔ ۴۹۱: آمد بهار و رونق گلهای باغ کو 294شمارهٔ ۴۹۲: آمده بهار و نشاء و نمای زمانه کو 295شمارهٔ ۴۹۳: افتاد بر سر من سودای کاکل تو 296شمارهٔ ۴۹۴: آمد بهار و فیض نسیم بهار کو 297شمارهٔ ۴۹۵: آمد بهار بر کف ساقی پیاله کو 298شمارهٔ ۴۹۶: باشد به بام دیده من جای خواب تو 299شمارهٔ ۴۹۷: ای گل به سیر باغ چو باد صبا مرو 300شمارهٔ ۴۹۸: بیا که غنچه شد ای سرو من چمن بی ت ...301شمارهٔ ۴۹۹: ای گل نرگس فدای چشم چون بادام تو 302شمارهٔ ۵۰۰: در خوان منعمان به امید عطا مرو 303شمارهٔ ۵۰۱: برده ام امروز بوی خوش ز باغ تازه ...304شمارهٔ ۵۰۲: فصل نوروز است می آید هوای تازه یی 305شمارهٔ ۵۰۳: برآرد از چمن گل را خزان آهسته آهس ...306شمارهٔ ۵۰۴: ز بیم نرگس مستت پرید رنگ پیاله 307شمارهٔ ۵۰۵: دل همچو اشک بر سر مژگان برآمده 308شمارهٔ ۵۰۶: دل از خود رفته شوری بر من دیوانه ...309شمارهٔ ۵۰۷: دلبر سوداگرم از شهر کابل آمده 310شمارهٔ ۵۰۸: تا ز پیش چشم من ای دشت پیما رفته ...311شمارهٔ ۵۰۹: پنجه ام هرگز نرفته بر در کاشانه ی ...312شمارهٔ ۵۱۰: تا تو رفتی انجمن گردید ماتمخانه ی ...313شمارهٔ ۵۱۱: نو خط من ز سفر تا به وطن آمده یی 314شمارهٔ ۵۱۲: چهره افروخته همچون گل باغ آمده یی 315شمارهٔ ۵۱۳: جانب کلبه ام ای ماه جبین آمده یی 316شمارهٔ ۵۱۴: مرا در کشور تسلیم یارب تاج شاهی د ...317شمارهٔ ۵۱۵: چهره افروخته از باده ناب آمده یی 318شمارهٔ ۵۱۶: می کشم می هر سحر با می پرست تازه ...319شمارهٔ ۵۱۷: از شکایت دل نمی سازد ز ما اندیشه ...320شمارهٔ ۵۱۸: تا تو ای یوسف مصری ز سفر آمده یی 321شمارهٔ ۵۱۹: برده دل را از بر من نونهال تازه ی ...322شمارهٔ ۵۲۰: در دلم افتاده همچون لاله داغ تازه ...323شمارهٔ ۵۲۱: برده در پیری دل از دستم جوان تازه ...324شمارهٔ ۵۲۲: جان به لب آمده و نیست ز جانان مدد ...325شمارهٔ ۵۲۳: ای سرو مایل قد دلجوی کیستی 326شمارهٔ ۵۲۴: هر کوچه باغ دیده ام ای گل خوش آمد ...327شمارهٔ ۵۲۵: ای شمع بر سر من گریان خوش آمدی 328شمارهٔ ۵۲۶: رفتی و شوری به جان ناتوان انداختی 329شمارهٔ ۵۲۷: سر مگو آنکه شود خم پی احسان کسی 330شمارهٔ ۵۲۸: مرا امشب چو زلف خود پریشان کردی و ...331شمارهٔ ۵۲۹: مرا در بحر غم چون موج آب انداختی ...332شمارهٔ ۵۳۰: مرا آورده بر سر لشکر سودا شبیخونی 333شمارهٔ ۵۳۱: مرا ای شعله خود در تاب و تب انداخ ...334شمارهٔ ۵۳۲: ز دستم می کشد دامن بهار افشان گری ...335شمارهٔ ۵۳۳: کبابم کرده بی پروا خرامی چشم می پ ...336شمارهٔ ۵۳۴: مرا تا کی دواند آرزوی دل به هر سو ...337شمارهٔ ۵۳۵: ز من دل برده رنگین جلوه شمشاد بال ...338شمارهٔ ۵۳۶: دلم را برده از جا سرو قد نازک اند ...339شمارهٔ ۵۳۷: دلم در سینه باشد در تنوری مرغ بری ...340شمارهٔ ۵۳۸: غنچه گردید گل قسمتم از کم سخنی 341شمارهٔ ۵۳۹: ای خوش نگاه رخنه گر جان کیستی 342شمارهٔ ۵۴۰: چه کرده ام که مرا همدم بلا کردی 343شمارهٔ ۵۴۱: چون غنچه گر به جیب تأمل فرو روی 344شمارهٔ ۵۴۲: شمع بزمی و چو یوسف به نظر می آیی 345شمارهٔ ۵۴۳: کفر و دین یکسان بود در مذهب دیوان ...346شمارهٔ ۵۴۴: گر در خط بتان به تأمل فرو روی 347شمارهٔ ۵۴۵: از کدامین چمن ای سرو روان می آیی 348شمارهٔ ۵۴۶: گل به سر بر زده و پا به حنا می آی ...349شمارهٔ ۵۴۷: همچو گل کیسه لبالب ز درم می آیی 350شمارهٔ ۵۴۸: گل به سر برزده از سیر چمن می آیی 351شمارهٔ ۵۴۹: به کوی انتظاری آرمیدن ها چه می دا ...352شمارهٔ ۵۵۰: فلک از کهکشان چون سینه چاکست پندا ...353شمارهٔ ۵۵۱: تا لبت نام برآورده به شیرین سخنی 354شمارهٔ ۵۵۲: تا کی ای بلبل به دنبال هنر افتد ک ...355شمارهٔ ۵۵۳: به سوی کلبه ام ای سیمبر نمی آیی 356شمارهٔ ۵۵۴: چرا به کلبه ام ای دلربا نمی آیی 357شمارهٔ ۵۵۵: به خواب آمد مرا لیلی وشی چون سرو ...358شمارهٔ ۵۵۶: دمید خط و در آغوش من نمی آیی 359شمارهٔ ۵۵۷: چرا به کلبه ام ای لاله رو نمی آیی 360شمارهٔ ۵۵۸: قدت در چشم خود جا کرده ام ای دوست ...361شمارهٔ ۵۵۹: به سوی کلبه ام ای نازنین دوش آمدی ...362شمارهٔ ۵۶۰: چرا به کلبه ام مهربان نمی آیی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ