به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سیدای نَسَفی

سیدای نَسَفیغزلیاتشمارهٔ ۹۴: خانه بر دوشم کلید رزق ها باشد مرا

840عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

خانه بر دوشم کلید رزق ها باشد مرا
گردبادم گردش سرآسیا باشد مرا
کلفتی گر رو دهد سر در گریبان می کشم
چاکها در جیب محراب دعا باشد مرا
خیمه بر پا کرده ام بر روی دریا چون حباب
روزیی هر روزه از موج هوا باشد مرا
ابر بی باران ز دریا می کشد شرمندگی
چشم بی نم کاسه دست گدا باشد مرا
می دهد کلکم پس از من هرزه گویان را جواب
همچو نافرمان زبانی در قفا باشد مرا
برگ کاهی هم نمی آید ز سوی کهکشان
با وجود آنکه رنگ کهربا باشد مرا
دزد هرگز در کمین خانه درویش نیست
پیرهن در بر ز نقش بوریا باشد مرا
دل مشبک گشته در تن از هجوم آرزو
این زره تا چند در زیر قبا باشد مرا
سوی بازار خریداران نمی سازد گذر
در دکان از بس متاع بی بها باشد مرا
از قناعت سیدا عمر ابد دارم امید
آبرو سرچشمه آب بقا باشد مرا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۹۳: نرگس و بادام بی او چشم بد باشد مرا 2شمارهٔ ۹۴: خانه بر دوشم کلید رزق ها باشد مرا 3شمارهٔ ۹۵: مزرع خشکم نظر بر آسمان باشد مرا 4شمارهٔ ۹۶: گردبادم دامن صحرا وطن باشد مرا 5شمارهٔ ۹۷: گل نیم در بر لباس محترم باشد مرا 6شمارهٔ ۹۸: شمعم و هرگز نمی سازد کسی روشن مرا 7شمارهٔ ۹۹: پیرم و بار گران بر کف عصا باشد مرا 8شمارهٔ ۱۰۰: در بهار از فاقه رنگ زعفران باشد م ...9شمارهٔ ۱۰۱: تیغ ابرویش اگر مد نظر باشد مرا 10شمارهٔ ۱۰۲: بهر روزی آسمان کردست سرگردان مرا 11شمارهٔ ۱۰۳: می کند سرو از حد غماز بازار مرا 12شمارهٔ ۱۰۴: مکن از بهر روزی پیشه خود بینوایی ...13شمارهٔ ۱۰۵: لطف کن یارب ازین سودا رهایی ده مر ...14شمارهٔ ۱۰۶: در صدف آب شد از کسب هوا گوهر ما 15شمارهٔ ۱۰۷: کدامین بزم از عکس رخت گلزار بود ا ...16شمارهٔ ۱۰۸: ز رویش خانه ام لبریز بود از ماهتا ...17شمارهٔ ۱۰۹: پی صید افگنی بیرون شد از بزم شراب ...18شمارهٔ ۱۱۰: جنت سپند سوز گلستان روی توست 19شمارهٔ ۱۱۱: فلک گردباد ره کاروانت 20شمارهٔ ۱۱۲: بر گلویم تیغ خون افشان چو آب کوثر ...21شمارهٔ ۱۱۳: پیشانی ناز او از موج نگه چین بست 22شمارهٔ ۱۱۴: دل مرا با داغ آن ناآشنا پیچیده اس ...23شمارهٔ ۱۱۵: خال او در بند آن زلف چو شست افتاد ...24شمارهٔ ۱۱۶: همره اغیار آن گل سر به صحرا کرد و ...25شمارهٔ ۱۱۷: در برم دل عندلیب بوستان گم کرده ا ...26شمارهٔ ۱۱۸: دست کلیم داغ دل شعله رنگ ماست 27شمارهٔ ۱۱۹: دلم به پرده دریهای اشک خورسند است 28شمارهٔ ۱۲۰: دلبر سوداگر من عزم کابل کرده است 29شمارهٔ ۱۲۱: در دل خوبان به جای مهر دایم کینه ...30شمارهٔ ۱۲۲: لعلی که منم تشنه او آب حیات است 31شمارهٔ ۱۲۳: دل در چمن مبندید آتشزده سرائیست 32شمارهٔ ۱۲۴: از غم دلی که آب نشد سد آهن است 33شمارهٔ ۱۲۵: در باغ نخل خشک ز بادام مانده است 34شمارهٔ ۱۲۶: خلعت شادی خزان از قامت گلشن گرفت 35شمارهٔ ۱۲۷: کارم ز درد عشق به مردن رسیده است 36شمارهٔ ۱۲۸: آمد بهار و غنچه به گلزار جا گرفت 37شمارهٔ ۱۲۹ - قطعه از غزل: خسرو گیتی ستان سبحا ...38شمارهٔ ۱۳۰: پیمانه یی که باده ندارد شکستنیست 39شمارهٔ ۱۳۱: شبی که از دلم آه شرر فغان برخاست 40شمارهٔ ۱۳۲: بر سر بالینم آن گل آمد و خندید و ...41شمارهٔ ۱۳۳: آمد بهار و شعله به سنگی نمانده اس ...42شمارهٔ ۱۳۴: در هیچ سینه یی گل داغی نمانده است 43شمارهٔ ۱۳۵: ای مقدم تو قبله چشم تر من است 44شمارهٔ ۱۳۶: لشکر خط آخر از ملک تو رو خواهد گر ...45شمارهٔ ۱۳۷: لشکر خط جا چو گرد آن دهان خواهد گ ...46شمارهٔ ۱۳۸: دور آن رخسار و جور آسمان خواهد گذ ...47شمارهٔ ۱۳۹: بی تو در گلشن مرا فریاد بلبل آتش ...48شمارهٔ ۱۴۰: تا در آغوش گلستان من آن سرو قد اس ...49شمارهٔ ۱۴۱: روزیم هر روز دشنام از دهان تنگ تو ...50شمارهٔ ۱۴۲: از نظر تا ابروی او رفت دینم رفته ...51شمارهٔ ۱۴۳: شمعم و پیوسته در رگهای جانم آتش ا ...52شمارهٔ ۱۴۴: رفتی و از رفتنت مرهم ز داغم رفته ...53شمارهٔ ۱۴۵: آمد بهار و سیر گلستان غنیمت است 54شمارهٔ ۱۴۶: دلبر سوداگر من عزم کابل کرد و رفت 55شمارهٔ ۱۴۷: فتنه جویی دوش تاراج دل و جان کرد ...56شمارهٔ ۱۴۸: دل در برم چو کعبه مقام محمد است 57شمارهٔ ۱۴۹: سرگشته آسمان به هوای محمد است 58شمارهٔ ۱۵۰: دل در برم چو کعبه دیار محمد است 59شمارهٔ ۱۵۱: والشمس والضحی گل روی محمد است 60شمارهٔ ۱۵۲: آنکه می گرید به حالم چشم خونین من ...61شمارهٔ ۱۵۳: بیا به کلبه ام ای ماهرو صفا اینجا ...62شمارهٔ ۱۵۴: تا هوایت بر سر باد صبا افتاده است 63شمارهٔ ۱۵۵: دل به دام کاکل آن دلربا افتاده اس ...64شمارهٔ ۱۵۶: در باغ اثر ز ناله بلبل نمانده است 65شمارهٔ ۱۵۷: جود و سخا به مردم عالم نمانده است 66شمارهٔ ۱۵۸: بهر خصم از خسروان امداد می باید گ ...67شمارهٔ ۱۵۹: آن شوخ اگر نمایدش از دور پشت دست 68شمارهٔ ۱۶۰: از رفیق رهنما طبع گدا آسوده است 69شمارهٔ ۱۶۱: آمد خزان و عیش و طرب از زمانه رفت 70شمارهٔ ۱۶۲: لاله رویی آمد و آتش به داغم کرد و ...71شمارهٔ ۱۶۳: آمد خزان و دور نشاط از پیاله رفت 72شمارهٔ ۱۶۴: در گلشنی که مقدم آن گل رسیده است 73شمارهٔ ۱۶۵: نسازم ز بانگ سگانت شکایت 74شمارهٔ ۱۶۶: روزگاری شد که پشتم از غم دوران دو ...75شمارهٔ ۱۶۷: چشم تو را طبیب کجا می کند علاج 76شمارهٔ ۱۶۸: بیا و باده کش ای محتسب به پای قدح 77شمارهٔ ۱۶۹: به جستجوی تو بیرون شد از چمن گل س ...78شمارهٔ ۱۷۰: خلوتسرای رضوان کاشانه تو باشد 79شمارهٔ ۱۷۱: از غمت در سینه دل صدنامه انشا می ...80شمارهٔ ۱۷۲: روزی که دام زلف تو در تاب می شود 81شمارهٔ ۱۷۳: چو تیغ بر کمر آن باده نوش می آید 82شمارهٔ ۱۷۴: شبی که بر سرم آن سبزپوش می آید 83شمارهٔ ۱۷۵: در گلستان بی تو اشک از چشم بلبل م ...84شمارهٔ ۱۷۶: بر سرم روزی که از زلف تو سودا گل ...85شمارهٔ ۱۷۷: به سیر گل مگر آن شوخ گلگون پوش می ...86شمارهٔ ۱۷۸: مرغ بی بال و پری دیدم دلم آمد به ...87شمارهٔ ۱۷۹: غنچه ام آخر چو گل کام به عریانی ب ...88شمارهٔ ۱۸۰: خم تهی شد از می و دور قدح از پا ف ...89شمارهٔ ۱۸۱: ساقی بده آن می که ز دل شور برآید 90شمارهٔ ۱۸۲: خون دل از دیده ام روزی که سر بیرو ...91شمارهٔ ۱۸۳: مبادا کار من با چشمت ای مژگان خدن ...92شمارهٔ ۱۸۴: چو تیغ در کمر آن رشک آفتاب کند 93شمارهٔ ۱۸۵: در گلستان سایه تازان قامت رعنا فت ...94شمارهٔ ۱۸۶: جلوه گر روزی که در گشن قد او می ش ...95شمارهٔ ۱۸۷: چو بهر پرسشم آن شهسوار می آید 96شمارهٔ ۱۸۸: نگار من به دم چون مسیح می آید 97شمارهٔ ۱۸۹: شمع با آتش مدارا تا قیامت می کند 98شمارهٔ ۱۹۰: شمع ها جمله به فانوس وطن ساخته ان ...99شمارهٔ ۱۹۱: شمع بزمم از تماشای تو شاخ گل شود 100شمارهٔ ۱۹۲: دیده چرخ به ظالم نگران خواهد بود 101شمارهٔ ۱۹۳: زلف تو شام بوی و جبین صبحگاه عید 102شمارهٔ ۱۹۴: چشم شوخش در گلستان آمد و خنجر کشی ...103شمارهٔ ۱۹۵: آمد خزان و سیر چمن آرزو نماند 104شمارهٔ ۱۹۶: سبزه خط آب از رخسار جانان می خورد 105شمارهٔ ۱۹۷: دماغ آشفتنی از بزم اهل جود می آید 106شمارهٔ ۱۹۸: روزی که یار مست برون از چمن شود 107شمارهٔ ۱۹۹: ز رشک کلبه من کعبه و بتخانه می سو ...108شمارهٔ ۲۰۰: دوستان چون شمع امشب جای در مجلس ک ...109شمارهٔ ۲۰۱: رفتند اهل جود در ایام کس نماند 110شمارهٔ ۲۰۲: ای مه شبی به خانه ام آیی چه می شو ...111شمارهٔ ۲۰۳: مرا ای بی مروت مهربان گردی چه خوا ...112شمارهٔ ۲۰۴: ز من رنجیده یی صیاد هوش من که خوا ...113شمارهٔ ۲۰۵: ز دنیا هر که شد لبریز عمرش بی بقا ...114شمارهٔ ۲۰۶: آتشم روزی که از دامان صحرا گل کند 115شمارهٔ ۲۰۷: از ملامت خانه ام آرامگاه گل شود 116شمارهٔ ۲۰۸: به سوی بحر اگر سیلاب اشکم رهنمون ...117شمارهٔ ۲۰۹: رنگینی رخ تو به رعنا نداده اند 118شمارهٔ ۲۱۰: شیرینی لب تو به شکر نداده اند 119شمارهٔ ۲۱۱: آهم امشب در چمن سرگشتگان را یاد ک ...120شمارهٔ ۲۱۲: تسخیر عکس روی تو دل چون هوس کند 121شمارهٔ ۲۱۳: تا به زلف خویش خوبان همنشینم کرده ...122شمارهٔ ۲۱۴: مرا در دیده همچون سرمه جا گردی چه ...123شمارهٔ ۲۱۵: درد و داغ غم ز جان عشقبازان برده ...124شمارهٔ ۲۱۶: اگر در خانه آئینه آن روح روان آید 125شمارهٔ ۲۱۷: قبای لاله گون در بر چو آن سرو روا ...126شمارهٔ ۲۱۸: پیغام چشم من به عزیزان که می برد 127شمارهٔ ۲۱۹: از رخت میخانه امشب آنقدر مسرور بو ...128شمارهٔ ۲۲۰: من دیوانه را ارواح مجنون چون به ی ...129شمارهٔ ۲۲۱: چمن از رنگ و بو چون شد تهی بلبل ف ...130شمارهٔ ۲۲۲: ز جا چون سرو اگر از غیرت شمشاد بر ...131شمارهٔ ۲۲۳: تکلم از دهانش گر ز تنگی دیر می ری ...132شمارهٔ ۲۲۴: ساقی مجلس ما آن بت بی باک نشد 133شمارهٔ ۲۲۵: به سوی کلبه ام شامی که آن شمع وصا ...134شمارهٔ ۲۲۶: بی تو در چشمم نگه در شیشه چون سیم ...135شمارهٔ ۲۲۷: غنچه ام خوبان غم خود دلنشینم کرده ...136شمارهٔ ۲۲۸: وقت شد خط پا بر آن گلبرگ تر خواهد ...137شمارهٔ ۲۲۹: چشم او خون دل عاشق دمادم می خورد 138شمارهٔ ۲۳۰: کوه را افغانم آتش در جگر می افگند 139شمارهٔ ۲۳۱: هر کس که زین محیط دم آب می خورد 140شمارهٔ ۲۳۲: به دست سایلان آوازه احسان عصا گرد ...141شمارهٔ ۲۳۳: ز سودای رخت همیان زر گل بر سرم ری ...142شمارهٔ ۲۳۴: دست کوتاهم اگر منظور چشم او شود 143شمارهٔ ۲۳۵: زلف با خال لبش تلقین ایمان میکند 144شمارهٔ ۲۳۶: شعله خوبانی که هر یک آفت پروانه ا ...145شمارهٔ ۲۳۷: در محبت طفل اشکم گوهر دل می شود 146شمارهٔ ۲۳۸: می شود هنگام پیری موی چون عنبر سف ...147شمارهٔ ۲۳۹: ز دل پروانه آهم به لب مأیوس می آی ...148شمارهٔ ۲۴۰: به گلشن گل اگر از رنگ و بوی خود س ...149شمارهٔ ۲۴۱: دل چو از پای فتد دست دعا می گردد 150شمارهٔ ۲۴۲: رخت هستی دل سوی آن جامه گلگون می ...151شمارهٔ ۲۴۳: میل خوبان ز اسیران به توانگر باشد 152شمارهٔ ۲۴۴: دل چون مطیع گشت چراغ نظر شود 153شمارهٔ ۲۴۵: به سیر باغ اگر آن شعله بالا بلند ...154شمارهٔ ۲۴۶: آنها که تکیه بر کرم کبریا کنند 155شمارهٔ ۲۴۷: جبهه می خواهم که وقف سجده آن پا ش ...156شمارهٔ ۲۴۸: داغ را دل در کنار خویشتن می پرورد 157شمارهٔ ۲۴۹: شبی که خانه ام از روی یار گلشن بو ...158شمارهٔ ۲۵۰: از رخت آئینه من دامن گلچین شود 159شمارهٔ ۲۵۱: دم صبحی که در میخانه از بهر شراب ...160شمارهٔ ۲۵۲: عالم به چشم مستان چون آب می نماید 161شمارهٔ ۲۵۳: چند روزی در محبت درد می باید کشید 162شمارهٔ ۲۵۴: می پرستی های آن لبهای خندانت چه ش ...163شمارهٔ ۲۵۵: ز چاک سینه دود آه من گلگون برون آ ...164شمارهٔ ۲۵۶: خدای ذات تو را از بلا نگه دارد 165شمارهٔ ۲۵۷: دلم در کوی او رفتست حیرانم که چون ...166شمارهٔ ۲۵۸: در خانه یی که وصف رخ یار بگذرد 167شمارهٔ ۲۵۹: فلک به قامت پیر خمیده می ماند 168شمارهٔ ۲۶۰: فلک از ناله شبهای من بی تاب می گر ...169شمارهٔ ۲۶۱: بی تو امشب ساغر و پیمانه ام در جن ...170شمارهٔ ۲۶۲: امشب ای مژگان سیه چشمی که بر روی ...171شمارهٔ ۲۶۳: بهند غصه منعم عاقبت محبوس می گردد 172شمارهٔ ۲۶۴: از دل دنیاپرستان ذوق صحبت برده ان ...173شمارهٔ ۲۶۵: به استقبال چشمت فتنه از هر سوی صف ...174شمارهٔ ۲۶۶: خیر بادش می کنم دود از دماغم می ر ...175شمارهٔ ۲۶۷: ای پسر آنها که پیش از برگ بارت دا ...176شمارهٔ ۲۶۸: جهان پر شهد از لبهای خندان تو می ...177شمارهٔ ۲۶۹: قامتش چون از بهار جلوه رعنا می شو ...178شمارهٔ ۲۷۰: در رهت چون نقش پا امشب دو چشمم چا ...179شمارهٔ ۲۷۱: دور از آن مژگان مرا دل سوی خنجر م ...180شمارهٔ ۲۷۲: نگه مست تو خون دل احباب خورد 181شمارهٔ ۲۷۳: شنیدم زین دیار آن گل بسر عزم سفر ...182شمارهٔ ۲۷۴: جان ز دنبالش ز جسم ناتوانم می رود 183شمارهٔ ۲۷۵: آئینه را جمال تو صاحب نظر کند 184شمارهٔ ۲۷۶: فصل خزان رسید ز گلها اثر نماند 185شمارهٔ ۲۷۷: دوران تمام گشت اثر بر فلک نماند 186شمارهٔ ۲۷۸: مرغ دلم چو ناله کشیدن هوس کند 187شمارهٔ ۲۷۹: بی رخت گل به گلستان سر بی تن باشد 188شمارهٔ ۲۸۰: سرو را شمشاد قدش محو چون تصویر کر ...189شمارهٔ ۲۸۱: چو بیرون از چمن آن سرو یکتا گرد م ...190شمارهٔ ۲۸۲: گل به گلشن دعویی صاحب کمالی می کن ...191شمارهٔ ۲۸۳: مرا از طوف کویت شکوه ی در دل نمی ...192شمارهٔ ۲۸۴: بی گفتگوی رزق مهیا نمی شود 193شمارهٔ ۲۸۵: دل قمری سرو قد رعنای محمد 194شمارهٔ ۲۸۶: دامن گلستانش تا مرا به چنگ آمد 195شمارهٔ ۲۸۷: رفیق از کف مده دشمن اگر خواهی زبو ...196شمارهٔ ۲۸۸: باغبانی کو که آید گل در آغوشم کند 197شمارهٔ ۲۸۹: با من ز عرضحال زبان در دهان نماند 198شمارهٔ ۲۹۰: در روزگار ما اثری از سخا نماند 199شمارهٔ ۲۹۱: سرمه در چشمی نمی بینم که خاموشم ک ...200شمارهٔ ۲۹۲: نام و نشان به دهر ز اهل کرم نماند 201شمارهٔ ۲۹۳: در عهد ما رواج به اهل هنر نماند 202شمارهٔ ۲۹۴: با یار و دوست شیوه عهد و وفا نمان ...203شمارهٔ ۲۹۵: تا مرا بر سر کلاه در آستینم کرده ...204شمارهٔ ۲۹۶: تهیدستی چو روی آورد طالع واژگون ا ...205شمارهٔ ۲۹۷: ترک هستی سالکان در زیر گردن کرده ...206شمارهٔ ۲۹۸: ماه رخسار تو امشب شمع بزم ناله بو ...207شمارهٔ ۲۹۹: آمد بهار و رفتن خود را خبر نداد 208شمارهٔ ۳۰۰: فصل خزان رسید و نشاط و طرب نماند 209شمارهٔ ۳۰۱: آمد خزان نسیم گل و یاسمن نماند 210شمارهٔ ۳۰۲: فصل خزان رسید به گلشن صدا نماند 211شمارهٔ ۳۰۳: ساقیا برخیز از طاق طرب مینا فتاد 212شمارهٔ ۳۰۴: نوبهار آمد تماشای گل و سنبل کنید 213شمارهٔ ۳۰۵: نگار جامه فروشم کلاه پوش آمد 214شمارهٔ ۳۰۶: مگو در انجمن مینا ز دست چرخ دون گ ...215شمارهٔ ۳۰۷: نگاهم بی رخش گردید اشک و غنچه گل ...216شمارهٔ ۳۰۸: مرا هر شب تب هجران آن بدخو بسوزان ...217شمارهٔ ۳۰۹: عقل و هوشم رفت تا آن تندخو خنجر ک ...218شمارهٔ ۳۱۰: مرا نگاه تو عالی جناب خواهد کرد 219شمارهٔ ۳۱۱: رخ تو رونق گل در نقاب خواهد کرد 220شمارهٔ ۳۱۲: شب چو آن شمع ز کاشانه برون می آید 221شمارهٔ ۳۱۳: صدای مقدم گلچین چو در گلزار می آی ...222شمارهٔ ۳۱۴: مو سفیدی حرص دنیا دور نتوانست کرد 223شمارهٔ ۳۱۵: نفس سرکش را مسخر عقل پرتدبیر کرد 224شمارهٔ ۳۱۶: ز موج اشک آخر پای در زنجیر خواهم ...225شمارهٔ ۳۱۷: جنت لبالب است ز نام چهار یار 226شمارهٔ ۳۱۸: ز مهر روی تو گشتیم خاکسار آخر 227شمارهٔ ۳۱۹: از وصال او مرا شد ناتوانی بیشتر 228شمارهٔ ۳۲۰: سبزه خط بخشد از لعل لب او جان به ...229شمارهٔ ۳۲۱: مرا بر سر کلاه از سایه بال هما به ...230شمارهٔ ۳۲۲: خط برآوردی و بر جا سرو چالاکت هنو ...231شمارهٔ ۳۲۳: بهر قتل من زدی تیغ و فغان دارم هن ...232شمارهٔ ۳۲۴: چشم مست او ندانستست انجامم هنوز 233شمارهٔ ۳۲۵: نمی رود ز دم یاد آن جوان هرگز 234شمارهٔ ۳۲۶: صد بیابان طی شد و از کاروان دورم ...235شمارهٔ ۳۲۷: همرهان رفتند و من پا در وطن دارم ...236شمارهٔ ۳۲۸: خط برآورد و نشد خاطر ازو شاد هنوز 237شمارهٔ ۳۲۹: فرهاد ناله می کند از تیشه ام هنوز 238شمارهٔ ۳۳۰: مباش ای مه من پیرو دل همه کس 239شمارهٔ ۳۳۱: سربلندان جهان را نام احسان است و ...240شمارهٔ ۳۳۲: پیر گشتیم ز غم یاد جوان ما را بس 241شمارهٔ ۳۳۳: ای که خون کردی دل ما راز چشم ما م ...242شمارهٔ ۳۳۴: می کنم چون شمع بهر سوختن امداد خو ...243شمارهٔ ۳۳۵: با که روشن سازم احوال دل افگار خو ...244شمارهٔ ۳۳۶: زین گلستان سرو قدی را نکردم رام خ ...245شمارهٔ ۳۳۷: فگنده بر دلم عمریست مهر آن جبین آ ...246شمارهٔ ۳۳۸: تا چو پروانه کشم شمع تو را در بر ...247شمارهٔ ۳۳۹: بید مجنونم سر خود دیده ام در پای ...248شمارهٔ ۳۴۰: تو و بدمستی و عاشق کشی و خنجر خوی ...249شمارهٔ ۳۴۱: تا تو آلوده به خون ساخته یی خنجر ...250شمارهٔ ۳۴۲: روز محشر بزم دست سوی افسر خویش 251شمارهٔ ۳۴۳: تا نمودی در گلستان زلف عنبربوی خو ...252شمارهٔ ۳۴۴: ای دل مطیع آن بت مژگان فرنگ باش 253شمارهٔ ۳۴۵: اگر بردارد از رخ پرده خورشید جهان ...254شمارهٔ ۳۴۶: با اهل جاه ناخن زاغ و پلنگ باش 255شمارهٔ ۳۴۷: گر کشم از سینه خود آه گردون سای خ ...256شمارهٔ ۳۴۸: نو خط من می کند بر چرخ مینا فام ر ...257شمارهٔ ۳۴۹: با پریشان روزگاران یار دارد اختلا ...258شمارهٔ ۳۵۰: تفسیر سازد حسن را رویی که دارد خا ...259شمارهٔ ۳۵۱: می زند عشق تو هر شب شعله در جانم ...260شمارهٔ ۳۵۲: مه بود در کلبه ام چون در ته دامن ...261شمارهٔ ۳۵۳: صرف شد عمر من ای یار غلط کردم حیف 262شمارهٔ ۳۵۴: حسنش آخر از هجوم خط تلف شد حیف حی ...263شمارهٔ ۳۵۵: روزی که صبح حشر کند رو به یک طرف 264شمارهٔ ۳۵۶: در صدف چون قطره افتد گردد او را د ...265شمارهٔ ۳۵۷: دارم ز دست داغ دل سامانیان در بغل 266شمارهٔ ۳۵۸: شهر و صحرا درگرفت از آتش رخسار گل 267شمارهٔ ۳۵۹: افلاک را گداخت دل صبر پیشه ام 268شمارهٔ ۳۶۰: پادشاها با تو جان دردمند آورده ام 269شمارهٔ ۳۶۱: بر خاک ریخت جام شرابی که داشتم 270شمارهٔ ۳۶۲: شب چو یاد عارض آن شعله قامت می کن ...271شمارهٔ ۳۶۳: روی دلی ز مردم عالی نیافتم 272شمارهٔ ۳۶۴: قبای خود چو گل امروز پاره پاره کن ...273شمارهٔ ۳۶۵: موج جوهر شوم از تیغ زبانت گردم 274شمارهٔ ۳۶۶: خم گشت قد و با لب نانی نرسیدیم 275شمارهٔ ۳۶۷: بی تو امشب بوی خون می آید از کاشا ...276شمارهٔ ۳۶۸: نفس عمریست می پیچد مرا در سینه می ...277شمارهٔ ۳۶۹: لب گشایی به تکلم ز کلامت گردم 278شمارهٔ ۳۷۰: بنده مرحمت چشم سیاهت گردم 279شمارهٔ ۳۷۱: می روم هر سو سراغ دل ز مردم می کن ...280شمارهٔ ۳۷۲: صبا آورد دوش از میر عالی نامه یی ...281شمارهٔ ۳۷۳: ز شهر از دست تو امروز ای گل پیرهن ...282شمارهٔ ۳۷۴: روی دلی از آن بت سرکش نیافتم 283شمارهٔ ۳۷۵: اشکیم تازه شور ز زمزم کشیده ایم 284شمارهٔ ۳۷۶: یار سرکش را به زور ناله همدم کرده ...285شمارهٔ ۳۷۷: از آن روزی که دور افتاد زان زلف د ...286شمارهٔ ۳۷۸: پژمرده شد به دل گل داغی که داشتم 287شمارهٔ ۳۷۹: گردبادم خاک در چشم چراغت می کنم 288شمارهٔ ۳۸۰: یاد آن شبها که در بزمت فراغت داشت ...289شمارهٔ ۳۸۱: بهر سوغای عزیزان جان ز تن بیرون ک ...290شمارهٔ ۳۸۲: خشک است ز بی مهریی ایام دماغم 291شمارهٔ ۳۸۳: تا به کوی آن نگار سیمبر جا کرده ا ...292شمارهٔ ۳۸۴: شده چون سایه از بس خاکساری جزو اع ...293شمارهٔ ۳۸۵: شبی که بوی گلت از هوا سراغ کنم 294شمارهٔ ۳۸۶: بر زمین مانند اشک از چشم تر افتاد ...295شمارهٔ ۳۸۷: چهره افروخت چو گل بهر تماشا رفتم 296شمارهٔ ۳۸۸: به کویت از سر خود سجده مقبل نمی د ...297شمارهٔ ۳۸۹: از چمن افغان کنان بیرون چو بلبل م ...298شمارهٔ ۳۹۰: داغ هر جا گل کند پا تکیه دل می کن ...299شمارهٔ ۳۹۱: یاد آن شبها که در بر گلعذاری داشت ...300شمارهٔ ۳۹۲: دل دیوانه خود را نشان کردم ندانست ...301شمارهٔ ۳۹۳: روم از جای با اندک نسیمی گرد را م ...302شمارهٔ ۳۹۴: به گلشن رفتم و بی رویت آغاز جنون ...303شمارهٔ ۳۹۵: شکایت نامه آن روی چون گل بود در د ...304شمارهٔ ۳۹۶: به گلزاری که در وی سرو قدی نیست خ ...305شمارهٔ ۳۹۷: خبر می گوید از راز درون لبهای خام ...306شمارهٔ ۳۹۸: تا گرفتم خو به سحر نرگسش جادو شدم 307شمارهٔ ۳۹۹: از سر کوی تو با صد حسرت ای گل می ...308شمارهٔ ۴۰۰: گر به کف مانند گل مشت زری می داشت ...309شمارهٔ ۴۰۱: صبا از خنده آن گل حدیثی گفت در گو ...310شمارهٔ ۴۰۲: در دل امشب شورشی چون صبح محشر داش ...311شمارهٔ ۴۰۳: از عدم جسم خراب و رنگ زرد آورده ا ...312شمارهٔ ۴۰۴: بی خود شدم از زلف دو تا کام گرفتم 313شمارهٔ ۴۰۵: دل را اسیر خط بناگوش کرده ام 314شمارهٔ ۴۰۶: خوش آن مستی که درد و داغ خود را چ ...315شمارهٔ ۴۰۷: دری گشاده نگردد اگر گدای شوم 316شمارهٔ ۴۰۸: امشب از مستی به پای خم چو خشت افت ...317شمارهٔ ۴۰۹: اشک چشم شبنمم در حسرت روی گلم 318شمارهٔ ۴۱۰: بس که چون شبنم سری دارد به عریانی ...319شمارهٔ ۴۱۱: می کند پهلو تهی کنج غم از تنهائیم 320شمارهٔ ۴۱۲: در چمن از گریه آبی بر رخ گل می زن ...321شمارهٔ ۴۱۳: گوشه چشم تو تا افتاد بر کاشانه ام 322شمارهٔ ۴۱۴: بی تو امشب سوخت از تب استخوان پیک ...323شمارهٔ ۴۱۵: بی تو امشب بس که احوال خرابی داشت ...324شمارهٔ ۴۱۶: ساقی ز حدیث می و پیمانه گذشتیم 325شمارهٔ ۴۱۷: چون گل تمام داغم و خرم نشسته ام 326شمارهٔ ۴۱۸: نسیم صبح پیامی رساند در گوشم 327شمارهٔ ۴۱۹: شبنمم پهلو به روی بستر گل می زنم 328شمارهٔ ۴۲۰: بی جمالت در گلستان چاک چون گل می ...329شمارهٔ ۴۲۱: نگاه باده پرست تو برده از هوشم 330شمارهٔ ۴۲۲: نمی شود دم پیری اجل فراموشم 331شمارهٔ ۴۲۳: بیابان گردم و از کشور آرام بیرونم 332شمارهٔ ۴۲۴: بس که دلگیر از تماشای گلستان گشته ...333شمارهٔ ۴۲۵: می روم در باغ و سر در پای سنبل می ...334شمارهٔ ۴۲۶: خبر از زلف او با جان غم پیوسته آو ...335شمارهٔ ۴۲۷: بر درت همچون کمان پشت دو تا آورده ...336شمارهٔ ۴۲۸: شمعم و پروانه ام با شد دل بی کینه ...337شمارهٔ ۴۲۹: بس که خو کردست با کلفت دل غم پیشه ...338شمارهٔ ۴۳۰: شکایت نامه آن روی چون گل بود در د ...339شمارهٔ ۴۳۱: تا به سودای تو از خانه به بازار ش ...340شمارهٔ ۴۳۲: همنشین زنبورم خانه پر عسل دارم 341شمارهٔ ۴۳۳: ز قتل عاشقان در سینه او غم نمی بی ...342شمارهٔ ۴۳۴: به دام دلبری افتاده ام گمگشته تدب ...343شمارهٔ ۴۳۵: نگاه یار با من بر سر جنگ است می د ...344شمارهٔ ۴۳۶: روزگاری شد که خون از دیده تر می خ ...345شمارهٔ ۴۳۷: از دهر بس که کلفت بسیار می کشم 346شمارهٔ ۴۳۸: در دم خط آن پسر در جستجو خواهد شد ...347شمارهٔ ۴۳۹: سرمه آن روزی که از چشمت جدا خواهد ...348شمارهٔ ۴۴۰: وقت خط جان تو بیرون از بدن خواهد ...349شمارهٔ ۴۴۱: اشک من گر اینچنین کز دل برون خواه ...350شمارهٔ ۴۴۲: تازه می سازم ز برق ناله داغ خویشت ...351شمارهٔ ۴۴۳: چشم تا پوشیده ام از آرزوی خویشتن 352شمارهٔ ۴۴۴: گر به طوف خاکم آن عاشق نواز آید ب ...353شمارهٔ ۴۴۵: دلم افسرده شد از گردش ارض و سما ب ...354شمارهٔ ۴۴۶: یارب از پیمانه صحت مرا سرشار کن 355شمارهٔ ۴۴۷: تلخکامم از دل پر مدعای خویشتن 356شمارهٔ ۴۴۸: ز آتش عشق تو آب شد جگر من 357شمارهٔ ۴۴۹: به دستم کرد گل تا داغهای آتشین من 358شمارهٔ ۴۵۰: بپوش از هستی خود چشم و عیش جاودان ...359شمارهٔ ۴۵۱: ای شکر لب وقف ارباب هوس خواهی شدن 360شمارهٔ ۴۵۲: از دل زارم نفس مأیوس می آید برون 361شمارهٔ ۴۵۳: به دور خط رخسارت دو چندان گشت آه ...362شمارهٔ ۴۵۴: از ریاضت نفس را کردم کباب خویشتن 363شمارهٔ ۴۵۵: جنونم دشت پیما شد کن ای مجنون حذر ...364شمارهٔ ۴۵۶: این چه رنگ و رخسار است گلشن جمال ...365شمارهٔ ۴۵۷: نمی آیی به بالینم نمی گیری خبر از ...366شمارهٔ ۴۵۸: خانه ام از روی او امشب چمن خواهد ...367شمارهٔ ۴۵۹: کجا رفتی ز آغوش تماشا ای نگار من 368شمارهٔ ۴۶۰: تا چراغ انجمن کردن زبان خویشتن 369شمارهٔ ۴۶۱: تا به او روشن کنم سوز نهان خویشتن 370شمارهٔ ۴۶۲ - قطعه: فلک رتبه سبحانقلی خان که ب ...371شمارهٔ ۴۶۳: به دریا کرده ام خو موج آبم می توا ...372شمارهٔ ۴۶۴: نمی گردد صدای جود از اهل کرم بیرو ...373شمارهٔ ۴۶۵: کرده ام چون غنچه سر در آستین خویش ...374شمارهٔ ۴۶۶: کرده ام بالین آسایش ز دست خویشتن 375شمارهٔ ۴۶۷: اگر یک دم شود خالی ز موج می سبوی ...376شمارهٔ ۴۶۸: مسجد در آی و تکیه به غیر از خدا م ...377شمارهٔ ۴۶۹: از مربی بس که رم خورده دل بدخوی م ...378شمارهٔ ۴۷۰: شبی ای شمع در آغوش ما جا می توان ...379شمارهٔ ۴۷۱: به خاک افتاده گرد سرمه چشم سیاهت ...380شمارهٔ ۴۷۲: گذشتی مست با غیر و زدی آتش به داغ ...381شمارهٔ ۴۷۳: غریبم نیست همچون لاله دلسوزی به د ...382شمارهٔ ۴۷۴: خوش آن روزی که می نوشیده می رفتی ...383شمارهٔ ۴۷۵: ای دل چو بلبل از پی آن بی وفا مرو 384شمارهٔ ۴۷۶: خامه می پیچد به خود از خط چون زنج ...385شمارهٔ ۴۷۷: مجلس افروزیی رخساره نیکویت کو 386شمارهٔ ۴۷۸: ای سرمه صید کشته چشم سیاه تو 387شمارهٔ ۴۷۹: وصف رخش گلست و ورق گلشن است ازو 388شمارهٔ ۴۸۰: شوخ نقاشی که رنگم می کند تسخیر او 389شمارهٔ ۴۸۱: نمی نهم به در باغ خلد پا بی تو 390شمارهٔ ۴۸۲: نمی نهم به تماشای گل قدم بی تو 391شمارهٔ ۴۸۳: تا کی چو گل نشینم در خون تپیده بی ...392شمارهٔ ۴۸۴: هر شب چو شمع دارم سوز و گداز بی ت ...393شمارهٔ ۴۸۵: گردیده شمع بزمم بی آب و تاب بی تو 394شمارهٔ ۴۸۶: پیچیده با نگاهم از سیر باغ بی تو 395شمارهٔ ۴۸۷: شبها بود چراغم از دود آه بی تو 396شمارهٔ ۴۸۸: پریده رنگ ز گلها و لاله بی تو 397شمارهٔ ۴۸۹: شبها چو شمع دارم حال خراب بی تو 398شمارهٔ ۴۹۰: شد موسم خزان به گل و غنچه ناز کو 399شمارهٔ ۴۹۱: آمد بهار و رونق گلهای باغ کو 400شمارهٔ ۴۹۲: آمده بهار و نشاء و نمای زمانه کو 401شمارهٔ ۴۹۳: افتاد بر سر من سودای کاکل تو 402شمارهٔ ۴۹۴: آمد بهار و فیض نسیم بهار کو 403شمارهٔ ۴۹۵: آمد بهار بر کف ساقی پیاله کو 404شمارهٔ ۴۹۶: باشد به بام دیده من جای خواب تو 405شمارهٔ ۴۹۷: ای گل به سیر باغ چو باد صبا مرو 406شمارهٔ ۴۹۸: بیا که غنچه شد ای سرو من چمن بی ت ...407شمارهٔ ۴۹۹: ای گل نرگس فدای چشم چون بادام تو 408شمارهٔ ۵۰۰: در خوان منعمان به امید عطا مرو 409شمارهٔ ۵۰۱: برده ام امروز بوی خوش ز باغ تازه ...410شمارهٔ ۵۰۲: فصل نوروز است می آید هوای تازه یی 411شمارهٔ ۵۰۳: برآرد از چمن گل را خزان آهسته آهس ...412شمارهٔ ۵۰۴: ز بیم نرگس مستت پرید رنگ پیاله 413شمارهٔ ۵۰۵: دل همچو اشک بر سر مژگان برآمده 414شمارهٔ ۵۰۶: دل از خود رفته شوری بر من دیوانه ...415شمارهٔ ۵۰۷: دلبر سوداگرم از شهر کابل آمده 416شمارهٔ ۵۰۸: تا ز پیش چشم من ای دشت پیما رفته ...417شمارهٔ ۵۰۹: پنجه ام هرگز نرفته بر در کاشانه ی ...418شمارهٔ ۵۱۰: تا تو رفتی انجمن گردید ماتمخانه ی ...419شمارهٔ ۵۱۱: نو خط من ز سفر تا به وطن آمده یی 420شمارهٔ ۵۱۲: چهره افروخته همچون گل باغ آمده یی 421شمارهٔ ۵۱۳: جانب کلبه ام ای ماه جبین آمده یی 422شمارهٔ ۵۱۴: مرا در کشور تسلیم یارب تاج شاهی د ...423شمارهٔ ۵۱۵: چهره افروخته از باده ناب آمده یی 424شمارهٔ ۵۱۶: می کشم می هر سحر با می پرست تازه ...425شمارهٔ ۵۱۷: از شکایت دل نمی سازد ز ما اندیشه ...426شمارهٔ ۵۱۸: تا تو ای یوسف مصری ز سفر آمده یی 427شمارهٔ ۵۱۹: برده دل را از بر من نونهال تازه ی ...428شمارهٔ ۵۲۰: در دلم افتاده همچون لاله داغ تازه ...429شمارهٔ ۵۲۱: برده در پیری دل از دستم جوان تازه ...430شمارهٔ ۵۲۲: جان به لب آمده و نیست ز جانان مدد ...431شمارهٔ ۵۲۳: ای سرو مایل قد دلجوی کیستی 432شمارهٔ ۵۲۴: هر کوچه باغ دیده ام ای گل خوش آمد ...433شمارهٔ ۵۲۵: ای شمع بر سر من گریان خوش آمدی 434شمارهٔ ۵۲۶: رفتی و شوری به جان ناتوان انداختی 435شمارهٔ ۵۲۷: سر مگو آنکه شود خم پی احسان کسی 436شمارهٔ ۵۲۸: مرا امشب چو زلف خود پریشان کردی و ...437شمارهٔ ۵۲۹: مرا در بحر غم چون موج آب انداختی ...438شمارهٔ ۵۳۰: مرا آورده بر سر لشکر سودا شبیخونی 439شمارهٔ ۵۳۱: مرا ای شعله خود در تاب و تب انداخ ...440شمارهٔ ۵۳۲: ز دستم می کشد دامن بهار افشان گری ...441شمارهٔ ۵۳۳: کبابم کرده بی پروا خرامی چشم می پ ...442شمارهٔ ۵۳۴: مرا تا کی دواند آرزوی دل به هر سو ...443شمارهٔ ۵۳۵: ز من دل برده رنگین جلوه شمشاد بال ...444شمارهٔ ۵۳۶: دلم را برده از جا سرو قد نازک اند ...445شمارهٔ ۵۳۷: دلم در سینه باشد در تنوری مرغ بری ...446شمارهٔ ۵۳۸: غنچه گردید گل قسمتم از کم سخنی 447شمارهٔ ۵۳۹: ای خوش نگاه رخنه گر جان کیستی 448شمارهٔ ۵۴۰: چه کرده ام که مرا همدم بلا کردی 449شمارهٔ ۵۴۱: چون غنچه گر به جیب تأمل فرو روی 450شمارهٔ ۵۴۲: شمع بزمی و چو یوسف به نظر می آیی 451شمارهٔ ۵۴۳: کفر و دین یکسان بود در مذهب دیوان ...452شمارهٔ ۵۴۴: گر در خط بتان به تأمل فرو روی 453شمارهٔ ۵۴۵: از کدامین چمن ای سرو روان می آیی 454شمارهٔ ۵۴۶: گل به سر بر زده و پا به حنا می آی ...455شمارهٔ ۵۴۷: همچو گل کیسه لبالب ز درم می آیی 456شمارهٔ ۵۴۸: گل به سر برزده از سیر چمن می آیی 457شمارهٔ ۵۴۹: به کوی انتظاری آرمیدن ها چه می دا ...458شمارهٔ ۵۵۰: فلک از کهکشان چون سینه چاکست پندا ...459شمارهٔ ۵۵۱: تا لبت نام برآورده به شیرین سخنی 460شمارهٔ ۵۵۲: تا کی ای بلبل به دنبال هنر افتد ک ...461شمارهٔ ۵۵۳: به سوی کلبه ام ای سیمبر نمی آیی 462شمارهٔ ۵۵۴: چرا به کلبه ام ای دلربا نمی آیی 463شمارهٔ ۵۵۵: به خواب آمد مرا لیلی وشی چون سرو ...464شمارهٔ ۵۵۶: دمید خط و در آغوش من نمی آیی 465شمارهٔ ۵۵۷: چرا به کلبه ام ای لاله رو نمی آیی 466شمارهٔ ۵۵۸: قدت در چشم خود جا کرده ام ای دوست ...467شمارهٔ ۵۵۹: به سوی کلبه ام ای نازنین دوش آمدی ...468شمارهٔ ۵۶۰: چرا به کلبه ام مهربان نمی آیی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ