به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سیدای نَسَفی

سیدای نَسَفیغزلیاتشمارهٔ ۱۴۱: روزیم هر روز دشنام از دهان تنگ توست

1080عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

روزیم هر روز دشنام از دهان تنگ توست
روز و شب همچون صراحی چشم من بر سنگ توست
از دکانت گر گذر سازم رسد پایم به سنگ
گر نشینم بر تماشای جمالت ننگ توست
پیکرم از دیدنت فواره آتش شود
آن که خونم را به جوش آرد در اعضا رنگ توست
گوشم از آواز تو بالین عشرتها شدست
در کدامین پرده ها ای خوشنوا آهنگ توست
سیدا امروز در پیش دکان او مرو
سنگها ایستاده بر کف مستعد جنگ توست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۴۰: تا در آغوش گلستان من آن سرو قد اس ...2شمارهٔ ۱۴۱: روزیم هر روز دشنام از دهان تنگ تو ...3شمارهٔ ۱۴۲: از نظر تا ابروی او رفت دینم رفته ...4شمارهٔ ۱۴۳: شمعم و پیوسته در رگهای جانم آتش ا ...5شمارهٔ ۱۴۴: رفتی و از رفتنت مرهم ز داغم رفته ...6شمارهٔ ۱۴۵: آمد بهار و سیر گلستان غنیمت است 7شمارهٔ ۱۴۶: دلبر سوداگر من عزم کابل کرد و رفت 8شمارهٔ ۱۴۷: فتنه جویی دوش تاراج دل و جان کرد ...9شمارهٔ ۱۴۸: دل در برم چو کعبه مقام محمد است 10شمارهٔ ۱۴۹: سرگشته آسمان به هوای محمد است 11شمارهٔ ۱۵۰: دل در برم چو کعبه دیار محمد است 12شمارهٔ ۱۵۱: والشمس والضحی گل روی محمد است 13شمارهٔ ۱۵۲: آنکه می گرید به حالم چشم خونین من ...14شمارهٔ ۱۵۳: بیا به کلبه ام ای ماهرو صفا اینجا ...15شمارهٔ ۱۵۴: تا هوایت بر سر باد صبا افتاده است 16شمارهٔ ۱۵۵: دل به دام کاکل آن دلربا افتاده اس ...17شمارهٔ ۱۵۶: در باغ اثر ز ناله بلبل نمانده است 18شمارهٔ ۱۵۷: جود و سخا به مردم عالم نمانده است 19شمارهٔ ۱۵۸: بهر خصم از خسروان امداد می باید گ ...20شمارهٔ ۱۵۹: آن شوخ اگر نمایدش از دور پشت دست 21شمارهٔ ۱۶۰: از رفیق رهنما طبع گدا آسوده است 22شمارهٔ ۱۶۱: آمد خزان و عیش و طرب از زمانه رفت 23شمارهٔ ۱۶۲: لاله رویی آمد و آتش به داغم کرد و ...24شمارهٔ ۱۶۳: آمد خزان و دور نشاط از پیاله رفت 25شمارهٔ ۱۶۴: در گلشنی که مقدم آن گل رسیده است 26شمارهٔ ۱۶۵: نسازم ز بانگ سگانت شکایت 27شمارهٔ ۱۶۶: روزگاری شد که پشتم از غم دوران دو ...28شمارهٔ ۱۶۷: چشم تو را طبیب کجا می کند علاج 29شمارهٔ ۱۶۸: بیا و باده کش ای محتسب به پای قدح 30شمارهٔ ۱۶۹: به جستجوی تو بیرون شد از چمن گل س ...31شمارهٔ ۱۷۰: خلوتسرای رضوان کاشانه تو باشد 32شمارهٔ ۱۷۱: از غمت در سینه دل صدنامه انشا می ...33شمارهٔ ۱۷۲: روزی که دام زلف تو در تاب می شود 34شمارهٔ ۱۷۳: چو تیغ بر کمر آن باده نوش می آید 35شمارهٔ ۱۷۴: شبی که بر سرم آن سبزپوش می آید 36شمارهٔ ۱۷۵: در گلستان بی تو اشک از چشم بلبل م ...37شمارهٔ ۱۷۶: بر سرم روزی که از زلف تو سودا گل ...38شمارهٔ ۱۷۷: به سیر گل مگر آن شوخ گلگون پوش می ...39شمارهٔ ۱۷۸: مرغ بی بال و پری دیدم دلم آمد به ...40شمارهٔ ۱۷۹: غنچه ام آخر چو گل کام به عریانی ب ...41شمارهٔ ۱۸۰: خم تهی شد از می و دور قدح از پا ف ...42شمارهٔ ۱۸۱: ساقی بده آن می که ز دل شور برآید 43شمارهٔ ۱۸۲: خون دل از دیده ام روزی که سر بیرو ...44شمارهٔ ۱۸۳: مبادا کار من با چشمت ای مژگان خدن ...45شمارهٔ ۱۸۴: چو تیغ در کمر آن رشک آفتاب کند 46شمارهٔ ۱۸۵: در گلستان سایه تازان قامت رعنا فت ...47شمارهٔ ۱۸۶: جلوه گر روزی که در گشن قد او می ش ...48شمارهٔ ۱۸۷: چو بهر پرسشم آن شهسوار می آید 49شمارهٔ ۱۸۸: نگار من به دم چون مسیح می آید 50شمارهٔ ۱۸۹: شمع با آتش مدارا تا قیامت می کند 51شمارهٔ ۱۹۰: شمع ها جمله به فانوس وطن ساخته ان ...52شمارهٔ ۱۹۱: شمع بزمم از تماشای تو شاخ گل شود 53شمارهٔ ۱۹۲: دیده چرخ به ظالم نگران خواهد بود 54شمارهٔ ۱۹۳: زلف تو شام بوی و جبین صبحگاه عید 55شمارهٔ ۱۹۴: چشم شوخش در گلستان آمد و خنجر کشی ...56شمارهٔ ۱۹۵: آمد خزان و سیر چمن آرزو نماند 57شمارهٔ ۱۹۶: سبزه خط آب از رخسار جانان می خورد 58شمارهٔ ۱۹۷: دماغ آشفتنی از بزم اهل جود می آید 59شمارهٔ ۱۹۸: روزی که یار مست برون از چمن شود 60شمارهٔ ۱۹۹: ز رشک کلبه من کعبه و بتخانه می سو ...61شمارهٔ ۲۰۰: دوستان چون شمع امشب جای در مجلس ک ...62شمارهٔ ۲۰۱: رفتند اهل جود در ایام کس نماند 63شمارهٔ ۲۰۲: ای مه شبی به خانه ام آیی چه می شو ...64شمارهٔ ۲۰۳: مرا ای بی مروت مهربان گردی چه خوا ...65شمارهٔ ۲۰۴: ز من رنجیده یی صیاد هوش من که خوا ...66شمارهٔ ۲۰۵: ز دنیا هر که شد لبریز عمرش بی بقا ...67شمارهٔ ۲۰۶: آتشم روزی که از دامان صحرا گل کند 68شمارهٔ ۲۰۷: از ملامت خانه ام آرامگاه گل شود 69شمارهٔ ۲۰۸: به سوی بحر اگر سیلاب اشکم رهنمون ...70شمارهٔ ۲۰۹: رنگینی رخ تو به رعنا نداده اند 71شمارهٔ ۲۱۰: شیرینی لب تو به شکر نداده اند 72شمارهٔ ۲۱۱: آهم امشب در چمن سرگشتگان را یاد ک ...73شمارهٔ ۲۱۲: تسخیر عکس روی تو دل چون هوس کند 74شمارهٔ ۲۱۳: تا به زلف خویش خوبان همنشینم کرده ...75شمارهٔ ۲۱۴: مرا در دیده همچون سرمه جا گردی چه ...76شمارهٔ ۲۱۵: درد و داغ غم ز جان عشقبازان برده ...77شمارهٔ ۲۱۶: اگر در خانه آئینه آن روح روان آید 78شمارهٔ ۲۱۷: قبای لاله گون در بر چو آن سرو روا ...79شمارهٔ ۲۱۸: پیغام چشم من به عزیزان که می برد 80شمارهٔ ۲۱۹: از رخت میخانه امشب آنقدر مسرور بو ...81شمارهٔ ۲۲۰: من دیوانه را ارواح مجنون چون به ی ...82شمارهٔ ۲۲۱: چمن از رنگ و بو چون شد تهی بلبل ف ...83شمارهٔ ۲۲۲: ز جا چون سرو اگر از غیرت شمشاد بر ...84شمارهٔ ۲۲۳: تکلم از دهانش گر ز تنگی دیر می ری ...85شمارهٔ ۲۲۴: ساقی مجلس ما آن بت بی باک نشد 86شمارهٔ ۲۲۵: به سوی کلبه ام شامی که آن شمع وصا ...87شمارهٔ ۲۲۶: بی تو در چشمم نگه در شیشه چون سیم ...88شمارهٔ ۲۲۷: غنچه ام خوبان غم خود دلنشینم کرده ...89شمارهٔ ۲۲۸: وقت شد خط پا بر آن گلبرگ تر خواهد ...90شمارهٔ ۲۲۹: چشم او خون دل عاشق دمادم می خورد 91شمارهٔ ۲۳۰: کوه را افغانم آتش در جگر می افگند 92شمارهٔ ۲۳۱: هر کس که زین محیط دم آب می خورد 93شمارهٔ ۲۳۲: به دست سایلان آوازه احسان عصا گرد ...94شمارهٔ ۲۳۳: ز سودای رخت همیان زر گل بر سرم ری ...95شمارهٔ ۲۳۴: دست کوتاهم اگر منظور چشم او شود 96شمارهٔ ۲۳۵: زلف با خال لبش تلقین ایمان میکند 97شمارهٔ ۲۳۶: شعله خوبانی که هر یک آفت پروانه ا ...98شمارهٔ ۲۳۷: در محبت طفل اشکم گوهر دل می شود 99شمارهٔ ۲۳۸: می شود هنگام پیری موی چون عنبر سف ...100شمارهٔ ۲۳۹: ز دل پروانه آهم به لب مأیوس می آی ...101شمارهٔ ۲۴۰: به گلشن گل اگر از رنگ و بوی خود س ...102شمارهٔ ۲۴۱: دل چو از پای فتد دست دعا می گردد 103شمارهٔ ۲۴۲: رخت هستی دل سوی آن جامه گلگون می ...104شمارهٔ ۲۴۳: میل خوبان ز اسیران به توانگر باشد 105شمارهٔ ۲۴۴: دل چون مطیع گشت چراغ نظر شود 106شمارهٔ ۲۴۵: به سیر باغ اگر آن شعله بالا بلند ...107شمارهٔ ۲۴۶: آنها که تکیه بر کرم کبریا کنند 108شمارهٔ ۲۴۷: جبهه می خواهم که وقف سجده آن پا ش ...109شمارهٔ ۲۴۸: داغ را دل در کنار خویشتن می پرورد 110شمارهٔ ۲۴۹: شبی که خانه ام از روی یار گلشن بو ...111شمارهٔ ۲۵۰: از رخت آئینه من دامن گلچین شود 112شمارهٔ ۲۵۱: دم صبحی که در میخانه از بهر شراب ...113شمارهٔ ۲۵۲: عالم به چشم مستان چون آب می نماید 114شمارهٔ ۲۵۳: چند روزی در محبت درد می باید کشید 115شمارهٔ ۲۵۴: می پرستی های آن لبهای خندانت چه ش ...116شمارهٔ ۲۵۵: ز چاک سینه دود آه من گلگون برون آ ...117شمارهٔ ۲۵۶: خدای ذات تو را از بلا نگه دارد 118شمارهٔ ۲۵۷: دلم در کوی او رفتست حیرانم که چون ...119شمارهٔ ۲۵۸: در خانه یی که وصف رخ یار بگذرد 120شمارهٔ ۲۵۹: فلک به قامت پیر خمیده می ماند 121شمارهٔ ۲۶۰: فلک از ناله شبهای من بی تاب می گر ...122شمارهٔ ۲۶۱: بی تو امشب ساغر و پیمانه ام در جن ...123شمارهٔ ۲۶۲: امشب ای مژگان سیه چشمی که بر روی ...124شمارهٔ ۲۶۳: بهند غصه منعم عاقبت محبوس می گردد 125شمارهٔ ۲۶۴: از دل دنیاپرستان ذوق صحبت برده ان ...126شمارهٔ ۲۶۵: به استقبال چشمت فتنه از هر سوی صف ...127شمارهٔ ۲۶۶: خیر بادش می کنم دود از دماغم می ر ...128شمارهٔ ۲۶۷: ای پسر آنها که پیش از برگ بارت دا ...129شمارهٔ ۲۶۸: جهان پر شهد از لبهای خندان تو می ...130شمارهٔ ۲۶۹: قامتش چون از بهار جلوه رعنا می شو ...131شمارهٔ ۲۷۰: در رهت چون نقش پا امشب دو چشمم چا ...132شمارهٔ ۲۷۱: دور از آن مژگان مرا دل سوی خنجر م ...133شمارهٔ ۲۷۲: نگه مست تو خون دل احباب خورد 134شمارهٔ ۲۷۳: شنیدم زین دیار آن گل بسر عزم سفر ...135شمارهٔ ۲۷۴: جان ز دنبالش ز جسم ناتوانم می رود 136شمارهٔ ۲۷۵: آئینه را جمال تو صاحب نظر کند 137شمارهٔ ۲۷۶: فصل خزان رسید ز گلها اثر نماند 138شمارهٔ ۲۷۷: دوران تمام گشت اثر بر فلک نماند 139شمارهٔ ۲۷۸: مرغ دلم چو ناله کشیدن هوس کند 140شمارهٔ ۲۷۹: بی رخت گل به گلستان سر بی تن باشد 141شمارهٔ ۲۸۰: سرو را شمشاد قدش محو چون تصویر کر ...142شمارهٔ ۲۸۱: چو بیرون از چمن آن سرو یکتا گرد م ...143شمارهٔ ۲۸۲: گل به گلشن دعویی صاحب کمالی می کن ...144شمارهٔ ۲۸۳: مرا از طوف کویت شکوه ی در دل نمی ...145شمارهٔ ۲۸۴: بی گفتگوی رزق مهیا نمی شود 146شمارهٔ ۲۸۵: دل قمری سرو قد رعنای محمد 147شمارهٔ ۲۸۶: دامن گلستانش تا مرا به چنگ آمد 148شمارهٔ ۲۸۷: رفیق از کف مده دشمن اگر خواهی زبو ...149شمارهٔ ۲۸۸: باغبانی کو که آید گل در آغوشم کند 150شمارهٔ ۲۸۹: با من ز عرضحال زبان در دهان نماند 151شمارهٔ ۲۹۰: در روزگار ما اثری از سخا نماند 152شمارهٔ ۲۹۱: سرمه در چشمی نمی بینم که خاموشم ک ...153شمارهٔ ۲۹۲: نام و نشان به دهر ز اهل کرم نماند 154شمارهٔ ۲۹۳: در عهد ما رواج به اهل هنر نماند 155شمارهٔ ۲۹۴: با یار و دوست شیوه عهد و وفا نمان ...156شمارهٔ ۲۹۵: تا مرا بر سر کلاه در آستینم کرده ...157شمارهٔ ۲۹۶: تهیدستی چو روی آورد طالع واژگون ا ...158شمارهٔ ۲۹۷: ترک هستی سالکان در زیر گردن کرده ...159شمارهٔ ۲۹۸: ماه رخسار تو امشب شمع بزم ناله بو ...160شمارهٔ ۲۹۹: آمد بهار و رفتن خود را خبر نداد 161شمارهٔ ۳۰۰: فصل خزان رسید و نشاط و طرب نماند 162شمارهٔ ۳۰۱: آمد خزان نسیم گل و یاسمن نماند 163شمارهٔ ۳۰۲: فصل خزان رسید به گلشن صدا نماند 164شمارهٔ ۳۰۳: ساقیا برخیز از طاق طرب مینا فتاد 165شمارهٔ ۳۰۴: نوبهار آمد تماشای گل و سنبل کنید 166شمارهٔ ۳۰۵: نگار جامه فروشم کلاه پوش آمد 167شمارهٔ ۳۰۶: مگو در انجمن مینا ز دست چرخ دون گ ...168شمارهٔ ۳۰۷: نگاهم بی رخش گردید اشک و غنچه گل ...169شمارهٔ ۳۰۸: مرا هر شب تب هجران آن بدخو بسوزان ...170شمارهٔ ۳۰۹: عقل و هوشم رفت تا آن تندخو خنجر ک ...171شمارهٔ ۳۱۰: مرا نگاه تو عالی جناب خواهد کرد 172شمارهٔ ۳۱۱: رخ تو رونق گل در نقاب خواهد کرد 173شمارهٔ ۳۱۲: شب چو آن شمع ز کاشانه برون می آید 174شمارهٔ ۳۱۳: صدای مقدم گلچین چو در گلزار می آی ...175شمارهٔ ۳۱۴: مو سفیدی حرص دنیا دور نتوانست کرد 176شمارهٔ ۳۱۵: نفس سرکش را مسخر عقل پرتدبیر کرد 177شمارهٔ ۳۱۶: ز موج اشک آخر پای در زنجیر خواهم ...178شمارهٔ ۳۱۷: جنت لبالب است ز نام چهار یار 179شمارهٔ ۳۱۸: ز مهر روی تو گشتیم خاکسار آخر 180شمارهٔ ۳۱۹: از وصال او مرا شد ناتوانی بیشتر 181شمارهٔ ۳۲۰: سبزه خط بخشد از لعل لب او جان به ...182شمارهٔ ۳۲۱: مرا بر سر کلاه از سایه بال هما به ...183شمارهٔ ۳۲۲: خط برآوردی و بر جا سرو چالاکت هنو ...184شمارهٔ ۳۲۳: بهر قتل من زدی تیغ و فغان دارم هن ...185شمارهٔ ۳۲۴: چشم مست او ندانستست انجامم هنوز 186شمارهٔ ۳۲۵: نمی رود ز دم یاد آن جوان هرگز 187شمارهٔ ۳۲۶: صد بیابان طی شد و از کاروان دورم ...188شمارهٔ ۳۲۷: همرهان رفتند و من پا در وطن دارم ...189شمارهٔ ۳۲۸: خط برآورد و نشد خاطر ازو شاد هنوز 190شمارهٔ ۳۲۹: فرهاد ناله می کند از تیشه ام هنوز 191شمارهٔ ۳۳۰: مباش ای مه من پیرو دل همه کس 192شمارهٔ ۳۳۱: سربلندان جهان را نام احسان است و ...193شمارهٔ ۳۳۲: پیر گشتیم ز غم یاد جوان ما را بس 194شمارهٔ ۳۳۳: ای که خون کردی دل ما راز چشم ما م ...195شمارهٔ ۳۳۴: می کنم چون شمع بهر سوختن امداد خو ...196شمارهٔ ۳۳۵: با که روشن سازم احوال دل افگار خو ...197شمارهٔ ۳۳۶: زین گلستان سرو قدی را نکردم رام خ ...198شمارهٔ ۳۳۷: فگنده بر دلم عمریست مهر آن جبین آ ...199شمارهٔ ۳۳۸: تا چو پروانه کشم شمع تو را در بر ...200شمارهٔ ۳۳۹: بید مجنونم سر خود دیده ام در پای ...201شمارهٔ ۳۴۰: تو و بدمستی و عاشق کشی و خنجر خوی ...202شمارهٔ ۳۴۱: تا تو آلوده به خون ساخته یی خنجر ...203شمارهٔ ۳۴۲: روز محشر بزم دست سوی افسر خویش 204شمارهٔ ۳۴۳: تا نمودی در گلستان زلف عنبربوی خو ...205شمارهٔ ۳۴۴: ای دل مطیع آن بت مژگان فرنگ باش 206شمارهٔ ۳۴۵: اگر بردارد از رخ پرده خورشید جهان ...207شمارهٔ ۳۴۶: با اهل جاه ناخن زاغ و پلنگ باش 208شمارهٔ ۳۴۷: گر کشم از سینه خود آه گردون سای خ ...209شمارهٔ ۳۴۸: نو خط من می کند بر چرخ مینا فام ر ...210شمارهٔ ۳۴۹: با پریشان روزگاران یار دارد اختلا ...211شمارهٔ ۳۵۰: تفسیر سازد حسن را رویی که دارد خا ...212شمارهٔ ۳۵۱: می زند عشق تو هر شب شعله در جانم ...213شمارهٔ ۳۵۲: مه بود در کلبه ام چون در ته دامن ...214شمارهٔ ۳۵۳: صرف شد عمر من ای یار غلط کردم حیف 215شمارهٔ ۳۵۴: حسنش آخر از هجوم خط تلف شد حیف حی ...216شمارهٔ ۳۵۵: روزی که صبح حشر کند رو به یک طرف 217شمارهٔ ۳۵۶: در صدف چون قطره افتد گردد او را د ...218شمارهٔ ۳۵۷: دارم ز دست داغ دل سامانیان در بغل 219شمارهٔ ۳۵۸: شهر و صحرا درگرفت از آتش رخسار گل 220شمارهٔ ۳۵۹: افلاک را گداخت دل صبر پیشه ام 221شمارهٔ ۳۶۰: پادشاها با تو جان دردمند آورده ام 222شمارهٔ ۳۶۱: بر خاک ریخت جام شرابی که داشتم 223شمارهٔ ۳۶۲: شب چو یاد عارض آن شعله قامت می کن ...224شمارهٔ ۳۶۳: روی دلی ز مردم عالی نیافتم 225شمارهٔ ۳۶۴: قبای خود چو گل امروز پاره پاره کن ...226شمارهٔ ۳۶۵: موج جوهر شوم از تیغ زبانت گردم 227شمارهٔ ۳۶۶: خم گشت قد و با لب نانی نرسیدیم 228شمارهٔ ۳۶۷: بی تو امشب بوی خون می آید از کاشا ...229شمارهٔ ۳۶۸: نفس عمریست می پیچد مرا در سینه می ...230شمارهٔ ۳۶۹: لب گشایی به تکلم ز کلامت گردم 231شمارهٔ ۳۷۰: بنده مرحمت چشم سیاهت گردم 232شمارهٔ ۳۷۱: می روم هر سو سراغ دل ز مردم می کن ...233شمارهٔ ۳۷۲: صبا آورد دوش از میر عالی نامه یی ...234شمارهٔ ۳۷۳: ز شهر از دست تو امروز ای گل پیرهن ...235شمارهٔ ۳۷۴: روی دلی از آن بت سرکش نیافتم 236شمارهٔ ۳۷۵: اشکیم تازه شور ز زمزم کشیده ایم 237شمارهٔ ۳۷۶: یار سرکش را به زور ناله همدم کرده ...238شمارهٔ ۳۷۷: از آن روزی که دور افتاد زان زلف د ...239شمارهٔ ۳۷۸: پژمرده شد به دل گل داغی که داشتم 240شمارهٔ ۳۷۹: گردبادم خاک در چشم چراغت می کنم 241شمارهٔ ۳۸۰: یاد آن شبها که در بزمت فراغت داشت ...242شمارهٔ ۳۸۱: بهر سوغای عزیزان جان ز تن بیرون ک ...243شمارهٔ ۳۸۲: خشک است ز بی مهریی ایام دماغم 244شمارهٔ ۳۸۳: تا به کوی آن نگار سیمبر جا کرده ا ...245شمارهٔ ۳۸۴: شده چون سایه از بس خاکساری جزو اع ...246شمارهٔ ۳۸۵: شبی که بوی گلت از هوا سراغ کنم 247شمارهٔ ۳۸۶: بر زمین مانند اشک از چشم تر افتاد ...248شمارهٔ ۳۸۷: چهره افروخت چو گل بهر تماشا رفتم 249شمارهٔ ۳۸۸: به کویت از سر خود سجده مقبل نمی د ...250شمارهٔ ۳۸۹: از چمن افغان کنان بیرون چو بلبل م ...251شمارهٔ ۳۹۰: داغ هر جا گل کند پا تکیه دل می کن ...252شمارهٔ ۳۹۱: یاد آن شبها که در بر گلعذاری داشت ...253شمارهٔ ۳۹۲: دل دیوانه خود را نشان کردم ندانست ...254شمارهٔ ۳۹۳: روم از جای با اندک نسیمی گرد را م ...255شمارهٔ ۳۹۴: به گلشن رفتم و بی رویت آغاز جنون ...256شمارهٔ ۳۹۵: شکایت نامه آن روی چون گل بود در د ...257شمارهٔ ۳۹۶: به گلزاری که در وی سرو قدی نیست خ ...258شمارهٔ ۳۹۷: خبر می گوید از راز درون لبهای خام ...259شمارهٔ ۳۹۸: تا گرفتم خو به سحر نرگسش جادو شدم 260شمارهٔ ۳۹۹: از سر کوی تو با صد حسرت ای گل می ...261شمارهٔ ۴۰۰: گر به کف مانند گل مشت زری می داشت ...262شمارهٔ ۴۰۱: صبا از خنده آن گل حدیثی گفت در گو ...263شمارهٔ ۴۰۲: در دل امشب شورشی چون صبح محشر داش ...264شمارهٔ ۴۰۳: از عدم جسم خراب و رنگ زرد آورده ا ...265شمارهٔ ۴۰۴: بی خود شدم از زلف دو تا کام گرفتم 266شمارهٔ ۴۰۵: دل را اسیر خط بناگوش کرده ام 267شمارهٔ ۴۰۶: خوش آن مستی که درد و داغ خود را چ ...268شمارهٔ ۴۰۷: دری گشاده نگردد اگر گدای شوم 269شمارهٔ ۴۰۸: امشب از مستی به پای خم چو خشت افت ...270شمارهٔ ۴۰۹: اشک چشم شبنمم در حسرت روی گلم 271شمارهٔ ۴۱۰: بس که چون شبنم سری دارد به عریانی ...272شمارهٔ ۴۱۱: می کند پهلو تهی کنج غم از تنهائیم 273شمارهٔ ۴۱۲: در چمن از گریه آبی بر رخ گل می زن ...274شمارهٔ ۴۱۳: گوشه چشم تو تا افتاد بر کاشانه ام 275شمارهٔ ۴۱۴: بی تو امشب سوخت از تب استخوان پیک ...276شمارهٔ ۴۱۵: بی تو امشب بس که احوال خرابی داشت ...277شمارهٔ ۴۱۶: ساقی ز حدیث می و پیمانه گذشتیم 278شمارهٔ ۴۱۷: چون گل تمام داغم و خرم نشسته ام 279شمارهٔ ۴۱۸: نسیم صبح پیامی رساند در گوشم 280شمارهٔ ۴۱۹: شبنمم پهلو به روی بستر گل می زنم 281شمارهٔ ۴۲۰: بی جمالت در گلستان چاک چون گل می ...282شمارهٔ ۴۲۱: نگاه باده پرست تو برده از هوشم 283شمارهٔ ۴۲۲: نمی شود دم پیری اجل فراموشم 284شمارهٔ ۴۲۳: بیابان گردم و از کشور آرام بیرونم 285شمارهٔ ۴۲۴: بس که دلگیر از تماشای گلستان گشته ...286شمارهٔ ۴۲۵: می روم در باغ و سر در پای سنبل می ...287شمارهٔ ۴۲۶: خبر از زلف او با جان غم پیوسته آو ...288شمارهٔ ۴۲۷: بر درت همچون کمان پشت دو تا آورده ...289شمارهٔ ۴۲۸: شمعم و پروانه ام با شد دل بی کینه ...290شمارهٔ ۴۲۹: بس که خو کردست با کلفت دل غم پیشه ...291شمارهٔ ۴۳۰: شکایت نامه آن روی چون گل بود در د ...292شمارهٔ ۴۳۱: تا به سودای تو از خانه به بازار ش ...293شمارهٔ ۴۳۲: همنشین زنبورم خانه پر عسل دارم 294شمارهٔ ۴۳۳: ز قتل عاشقان در سینه او غم نمی بی ...295شمارهٔ ۴۳۴: به دام دلبری افتاده ام گمگشته تدب ...296شمارهٔ ۴۳۵: نگاه یار با من بر سر جنگ است می د ...297شمارهٔ ۴۳۶: روزگاری شد که خون از دیده تر می خ ...298شمارهٔ ۴۳۷: از دهر بس که کلفت بسیار می کشم 299شمارهٔ ۴۳۸: در دم خط آن پسر در جستجو خواهد شد ...300شمارهٔ ۴۳۹: سرمه آن روزی که از چشمت جدا خواهد ...301شمارهٔ ۴۴۰: وقت خط جان تو بیرون از بدن خواهد ...302شمارهٔ ۴۴۱: اشک من گر اینچنین کز دل برون خواه ...303شمارهٔ ۴۴۲: تازه می سازم ز برق ناله داغ خویشت ...304شمارهٔ ۴۴۳: چشم تا پوشیده ام از آرزوی خویشتن 305شمارهٔ ۴۴۴: گر به طوف خاکم آن عاشق نواز آید ب ...306شمارهٔ ۴۴۵: دلم افسرده شد از گردش ارض و سما ب ...307شمارهٔ ۴۴۶: یارب از پیمانه صحت مرا سرشار کن 308شمارهٔ ۴۴۷: تلخکامم از دل پر مدعای خویشتن 309شمارهٔ ۴۴۸: ز آتش عشق تو آب شد جگر من 310شمارهٔ ۴۴۹: به دستم کرد گل تا داغهای آتشین من 311شمارهٔ ۴۵۰: بپوش از هستی خود چشم و عیش جاودان ...312شمارهٔ ۴۵۱: ای شکر لب وقف ارباب هوس خواهی شدن 313شمارهٔ ۴۵۲: از دل زارم نفس مأیوس می آید برون 314شمارهٔ ۴۵۳: به دور خط رخسارت دو چندان گشت آه ...315شمارهٔ ۴۵۴: از ریاضت نفس را کردم کباب خویشتن 316شمارهٔ ۴۵۵: جنونم دشت پیما شد کن ای مجنون حذر ...317شمارهٔ ۴۵۶: این چه رنگ و رخسار است گلشن جمال ...318شمارهٔ ۴۵۷: نمی آیی به بالینم نمی گیری خبر از ...319شمارهٔ ۴۵۸: خانه ام از روی او امشب چمن خواهد ...320شمارهٔ ۴۵۹: کجا رفتی ز آغوش تماشا ای نگار من 321شمارهٔ ۴۶۰: تا چراغ انجمن کردن زبان خویشتن 322شمارهٔ ۴۶۱: تا به او روشن کنم سوز نهان خویشتن 323شمارهٔ ۴۶۲ - قطعه: فلک رتبه سبحانقلی خان که ب ...324شمارهٔ ۴۶۳: به دریا کرده ام خو موج آبم می توا ...325شمارهٔ ۴۶۴: نمی گردد صدای جود از اهل کرم بیرو ...326شمارهٔ ۴۶۵: کرده ام چون غنچه سر در آستین خویش ...327شمارهٔ ۴۶۶: کرده ام بالین آسایش ز دست خویشتن 328شمارهٔ ۴۶۷: اگر یک دم شود خالی ز موج می سبوی ...329شمارهٔ ۴۶۸: مسجد در آی و تکیه به غیر از خدا م ...330شمارهٔ ۴۶۹: از مربی بس که رم خورده دل بدخوی م ...331شمارهٔ ۴۷۰: شبی ای شمع در آغوش ما جا می توان ...332شمارهٔ ۴۷۱: به خاک افتاده گرد سرمه چشم سیاهت ...333شمارهٔ ۴۷۲: گذشتی مست با غیر و زدی آتش به داغ ...334شمارهٔ ۴۷۳: غریبم نیست همچون لاله دلسوزی به د ...335شمارهٔ ۴۷۴: خوش آن روزی که می نوشیده می رفتی ...336شمارهٔ ۴۷۵: ای دل چو بلبل از پی آن بی وفا مرو 337شمارهٔ ۴۷۶: خامه می پیچد به خود از خط چون زنج ...338شمارهٔ ۴۷۷: مجلس افروزیی رخساره نیکویت کو 339شمارهٔ ۴۷۸: ای سرمه صید کشته چشم سیاه تو 340شمارهٔ ۴۷۹: وصف رخش گلست و ورق گلشن است ازو 341شمارهٔ ۴۸۰: شوخ نقاشی که رنگم می کند تسخیر او 342شمارهٔ ۴۸۱: نمی نهم به در باغ خلد پا بی تو 343شمارهٔ ۴۸۲: نمی نهم به تماشای گل قدم بی تو 344شمارهٔ ۴۸۳: تا کی چو گل نشینم در خون تپیده بی ...345شمارهٔ ۴۸۴: هر شب چو شمع دارم سوز و گداز بی ت ...346شمارهٔ ۴۸۵: گردیده شمع بزمم بی آب و تاب بی تو 347شمارهٔ ۴۸۶: پیچیده با نگاهم از سیر باغ بی تو 348شمارهٔ ۴۸۷: شبها بود چراغم از دود آه بی تو 349شمارهٔ ۴۸۸: پریده رنگ ز گلها و لاله بی تو 350شمارهٔ ۴۸۹: شبها چو شمع دارم حال خراب بی تو 351شمارهٔ ۴۹۰: شد موسم خزان به گل و غنچه ناز کو 352شمارهٔ ۴۹۱: آمد بهار و رونق گلهای باغ کو 353شمارهٔ ۴۹۲: آمده بهار و نشاء و نمای زمانه کو 354شمارهٔ ۴۹۳: افتاد بر سر من سودای کاکل تو 355شمارهٔ ۴۹۴: آمد بهار و فیض نسیم بهار کو 356شمارهٔ ۴۹۵: آمد بهار بر کف ساقی پیاله کو 357شمارهٔ ۴۹۶: باشد به بام دیده من جای خواب تو 358شمارهٔ ۴۹۷: ای گل به سیر باغ چو باد صبا مرو 359شمارهٔ ۴۹۸: بیا که غنچه شد ای سرو من چمن بی ت ...360شمارهٔ ۴۹۹: ای گل نرگس فدای چشم چون بادام تو 361شمارهٔ ۵۰۰: در خوان منعمان به امید عطا مرو 362شمارهٔ ۵۰۱: برده ام امروز بوی خوش ز باغ تازه ...363شمارهٔ ۵۰۲: فصل نوروز است می آید هوای تازه یی 364شمارهٔ ۵۰۳: برآرد از چمن گل را خزان آهسته آهس ...365شمارهٔ ۵۰۴: ز بیم نرگس مستت پرید رنگ پیاله 366شمارهٔ ۵۰۵: دل همچو اشک بر سر مژگان برآمده 367شمارهٔ ۵۰۶: دل از خود رفته شوری بر من دیوانه ...368شمارهٔ ۵۰۷: دلبر سوداگرم از شهر کابل آمده 369شمارهٔ ۵۰۸: تا ز پیش چشم من ای دشت پیما رفته ...370شمارهٔ ۵۰۹: پنجه ام هرگز نرفته بر در کاشانه ی ...371شمارهٔ ۵۱۰: تا تو رفتی انجمن گردید ماتمخانه ی ...372شمارهٔ ۵۱۱: نو خط من ز سفر تا به وطن آمده یی 373شمارهٔ ۵۱۲: چهره افروخته همچون گل باغ آمده یی 374شمارهٔ ۵۱۳: جانب کلبه ام ای ماه جبین آمده یی 375شمارهٔ ۵۱۴: مرا در کشور تسلیم یارب تاج شاهی د ...376شمارهٔ ۵۱۵: چهره افروخته از باده ناب آمده یی 377شمارهٔ ۵۱۶: می کشم می هر سحر با می پرست تازه ...378شمارهٔ ۵۱۷: از شکایت دل نمی سازد ز ما اندیشه ...379شمارهٔ ۵۱۸: تا تو ای یوسف مصری ز سفر آمده یی 380شمارهٔ ۵۱۹: برده دل را از بر من نونهال تازه ی ...381شمارهٔ ۵۲۰: در دلم افتاده همچون لاله داغ تازه ...382شمارهٔ ۵۲۱: برده در پیری دل از دستم جوان تازه ...383شمارهٔ ۵۲۲: جان به لب آمده و نیست ز جانان مدد ...384شمارهٔ ۵۲۳: ای سرو مایل قد دلجوی کیستی 385شمارهٔ ۵۲۴: هر کوچه باغ دیده ام ای گل خوش آمد ...386شمارهٔ ۵۲۵: ای شمع بر سر من گریان خوش آمدی 387شمارهٔ ۵۲۶: رفتی و شوری به جان ناتوان انداختی 388شمارهٔ ۵۲۷: سر مگو آنکه شود خم پی احسان کسی 389شمارهٔ ۵۲۸: مرا امشب چو زلف خود پریشان کردی و ...390شمارهٔ ۵۲۹: مرا در بحر غم چون موج آب انداختی ...391شمارهٔ ۵۳۰: مرا آورده بر سر لشکر سودا شبیخونی 392شمارهٔ ۵۳۱: مرا ای شعله خود در تاب و تب انداخ ...393شمارهٔ ۵۳۲: ز دستم می کشد دامن بهار افشان گری ...394شمارهٔ ۵۳۳: کبابم کرده بی پروا خرامی چشم می پ ...395شمارهٔ ۵۳۴: مرا تا کی دواند آرزوی دل به هر سو ...396شمارهٔ ۵۳۵: ز من دل برده رنگین جلوه شمشاد بال ...397شمارهٔ ۵۳۶: دلم را برده از جا سرو قد نازک اند ...398شمارهٔ ۵۳۷: دلم در سینه باشد در تنوری مرغ بری ...399شمارهٔ ۵۳۸: غنچه گردید گل قسمتم از کم سخنی 400شمارهٔ ۵۳۹: ای خوش نگاه رخنه گر جان کیستی 401شمارهٔ ۵۴۰: چه کرده ام که مرا همدم بلا کردی 402شمارهٔ ۵۴۱: چون غنچه گر به جیب تأمل فرو روی 403شمارهٔ ۵۴۲: شمع بزمی و چو یوسف به نظر می آیی 404شمارهٔ ۵۴۳: کفر و دین یکسان بود در مذهب دیوان ...405شمارهٔ ۵۴۴: گر در خط بتان به تأمل فرو روی 406شمارهٔ ۵۴۵: از کدامین چمن ای سرو روان می آیی 407شمارهٔ ۵۴۶: گل به سر بر زده و پا به حنا می آی ...408شمارهٔ ۵۴۷: همچو گل کیسه لبالب ز درم می آیی 409شمارهٔ ۵۴۸: گل به سر برزده از سیر چمن می آیی 410شمارهٔ ۵۴۹: به کوی انتظاری آرمیدن ها چه می دا ...411شمارهٔ ۵۵۰: فلک از کهکشان چون سینه چاکست پندا ...412شمارهٔ ۵۵۱: تا لبت نام برآورده به شیرین سخنی 413شمارهٔ ۵۵۲: تا کی ای بلبل به دنبال هنر افتد ک ...414شمارهٔ ۵۵۳: به سوی کلبه ام ای سیمبر نمی آیی 415شمارهٔ ۵۵۴: چرا به کلبه ام ای دلربا نمی آیی 416شمارهٔ ۵۵۵: به خواب آمد مرا لیلی وشی چون سرو ...417شمارهٔ ۵۵۶: دمید خط و در آغوش من نمی آیی 418شمارهٔ ۵۵۷: چرا به کلبه ام ای لاله رو نمی آیی 419شمارهٔ ۵۵۸: قدت در چشم خود جا کرده ام ای دوست ...420شمارهٔ ۵۵۹: به سوی کلبه ام ای نازنین دوش آمدی ...421شمارهٔ ۵۶۰: چرا به کلبه ام مهربان نمی آیی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ