کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز غنچه دل ما بی خبر بود گل ما
    درون بیضه خزان شد بهار بلبل ما
    صدا بلند نکردیم از تهیدستی
    ز سنگ سرمه بود ساغر توکل ما
    به گلشنی که درو بلبل خوش الحان نیست
    شکفتگی نکند غنچه تغافل ما
    به زور آه تو را ما نگاه داشته ایم
    به سرو قد تو پیچیده است سنبل ما
    قد خمیده ما را اجل کمین کرده
    نشسته سیل حوادث به سایه پل ما
    ز شانه کرده جدا دست ما و می گوید
    سزای آن که رساند زیان به کاکل ما
    ز غنچه های چمن می کشیم رو زردی
    بود چو برگ خزان دیده دست بی پل ما
    نشسته ایم در آتش چو سیدا همه عمر
    سپند سوخته از غیرت تحمل ما

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha