به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سیدای نَسَفی

سیدای نَسَفیغزلیاتشمارهٔ ۵۰: خال لبت نشانده در آتش خلیل را

820عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

خال لبت نشانده در آتش خلیل را
زلف تو بسته بال و پر جبرئیل را
ارباب حرص اهل طعم را خورد به چشم
باشد حلال خون گدایان بخیل را
سیلاب گریه کوه گنه را برد ز جا
فرعون سد ره نشود رود نیل را
از صورت بزرگ مروت طمع مدار
تنگ آفریده دست قضا چشم پیل را
تدبیر عقل راه نیابد به کوی عشق
سازند منع بی سند اینجا دلیل را
از وصل یار کام گرفتیم سیدا
بردیم زین محیط در بی عدیل را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۹: نیست از تسبیح سیری سبحه زهاد را 2شمارهٔ ۵۰: خال لبت نشانده در آتش خلیل را 3شمارهٔ ۵۱: در دل ما گر نمی آیی به چشم ما بیا 4شمارهٔ ۵۲: نو خط من از پی دلهای بی حاصل بیا 5شمارهٔ ۵۳: به حرف غیر می خواهی تو آزار دل ما ...6شمارهٔ ۵۴: ز خونم بعد کشتن شورش محشر شود پیدا 7شمارهٔ ۵۵: با بد و نیک جهان از بسکه همدوشیم م ...8شمارهٔ ۵۶: فتاده گوشه چشم تو تا به خانه ما 9شمارهٔ ۵۷: یارب از دارالشفای خود دوایی ده مرا 10شمارهٔ ۵۸: رویت گل سرسبد لاله زارها 11شمارهٔ ۵۹: خاک مجنون داد تا بر باد آه سرد ما 12شمارهٔ ۶۰: هر شب از یادت منور می کنم کاشانه ر ...13شمارهٔ ۶۱: تا به آن گلگون قبا چون سایه همدوشی ...14شمارهٔ ۶۲: به گلشن چون برافروزد ز می رخسار چو ...15شمارهٔ ۶۳: غبار گرد بادم توتیای چشم اخترها 16شمارهٔ ۶۴: ای بهار لطف تو آبروی بستانها 17شمارهٔ ۶۵: بود منعم عزیز کشور و آزاد خوار این ...18شمارهٔ ۶۶: به شمع بزم امشب عرض کردم خامه خود ...19شمارهٔ ۶۷: خدایا تازه کن چون شمع مغز استخوانم ...20شمارهٔ ۶۸: خداوندا مده از جوی غفلت آب تاکم را 21شمارهٔ ۶۹: در آغوشم چو میایی میان بهر خدا بگش ...22شمارهٔ ۷۰: از خزان محفوظ کن یارب گلستان مرا 23شمارهٔ ۷۱: ز داغ دل مزین ساختم پروانه خود را 24شمارهٔ ۷۲: خط رخسار تو شبها برد از هوش مرا 25شمارهٔ ۷۳: یارب از دارالشفای خود دوایی ده مرا 26شمارهٔ ۷۴: دل را اسیر دام بلا می کنیم ما 27شمارهٔ ۷۵: ای چمن آرا خزان گشتم بهاری ده مرا 28شمارهٔ ۷۶: گرفتم گوشه یی امروز ازدرها دویدن ه ...29شمارهٔ ۷۷: ای نگاهت متکای جان به غارت داده ها 30شمارهٔ ۷۸: ز چشمم قمریان دارند تعلیم پریدن ها 31شمارهٔ ۷۹: ساقیا می ده که موج او برد از جا مر ...32شمارهٔ ۸۰: زد بر زمین چو نقش قدم آسمان مرا 33شمارهٔ ۸۱: غنچه خسبی ها در آغوش چمن دارد مرا 34شمارهٔ ۸۲: بی قرار امروز آن سیمین بدن دارد مر ...35شمارهٔ ۸۳: خانه بر دوشم پریشان کو وطن دارد مر ...36شمارهٔ ۸۴: بی پر و بالی درین گلشن هوس باشد مر ...37شمارهٔ ۸۵: مرغ بی بالم گلستان کی هوس باشد مرا 38شمارهٔ ۸۶: ناله کردن بر سر کویش هوس باشد مرا 39شمارهٔ ۸۷: سبزه خطش کشیده در کنار آئینه را 40شمارهٔ ۸۸: در نظر روزی که آرد آن نگار آئینه ر ...41شمارهٔ ۸۹: هر که آرد در نظر آن پر حجاب آئینه ...42شمارهٔ ۹۰: خانه بر دوشم دو زانو متکا باشد مرا 43شمارهٔ ۹۱: ای خرامت را ثناگو همچو قمری هوشها 44شمارهٔ ۹۲: غنچه دارم در بغل گر مشت زر باشد مر ...45شمارهٔ ۹۳: نرگس و بادام بی او چشم بد باشد مرا 46شمارهٔ ۹۴: خانه بر دوشم کلید رزق ها باشد مرا 47شمارهٔ ۹۵: مزرع خشکم نظر بر آسمان باشد مرا 48شمارهٔ ۹۶: گردبادم دامن صحرا وطن باشد مرا 49شمارهٔ ۹۷: گل نیم در بر لباس محترم باشد مرا 50شمارهٔ ۹۸: شمعم و هرگز نمی سازد کسی روشن مرا 51شمارهٔ ۹۹: پیرم و بار گران بر کف عصا باشد مرا 52شمارهٔ ۱۰۰: در بهار از فاقه رنگ زعفران باشد م ...53شمارهٔ ۱۰۱: تیغ ابرویش اگر مد نظر باشد مرا 54شمارهٔ ۱۰۲: بهر روزی آسمان کردست سرگردان مرا 55شمارهٔ ۱۰۳: می کند سرو از حد غماز بازار مرا 56شمارهٔ ۱۰۴: مکن از بهر روزی پیشه خود بینوایی ...57شمارهٔ ۱۰۵: لطف کن یارب ازین سودا رهایی ده مر ...58شمارهٔ ۱۰۶: در صدف آب شد از کسب هوا گوهر ما 59شمارهٔ ۱۰۷: کدامین بزم از عکس رخت گلزار بود ا ...60شمارهٔ ۱۰۸: ز رویش خانه ام لبریز بود از ماهتا ...61شمارهٔ ۱۰۹: پی صید افگنی بیرون شد از بزم شراب ...62شمارهٔ ۱۱۰: جنت سپند سوز گلستان روی توست 63شمارهٔ ۱۱۱: فلک گردباد ره کاروانت 64شمارهٔ ۱۱۲: بر گلویم تیغ خون افشان چو آب کوثر ...65شمارهٔ ۱۱۳: پیشانی ناز او از موج نگه چین بست 66شمارهٔ ۱۱۴: دل مرا با داغ آن ناآشنا پیچیده اس ...67شمارهٔ ۱۱۵: خال او در بند آن زلف چو شست افتاد ...68شمارهٔ ۱۱۶: همره اغیار آن گل سر به صحرا کرد و ...69شمارهٔ ۱۱۷: در برم دل عندلیب بوستان گم کرده ا ...70شمارهٔ ۱۱۸: دست کلیم داغ دل شعله رنگ ماست 71شمارهٔ ۱۱۹: دلم به پرده دریهای اشک خورسند است 72شمارهٔ ۱۲۰: دلبر سوداگر من عزم کابل کرده است 73شمارهٔ ۱۲۱: در دل خوبان به جای مهر دایم کینه ...74شمارهٔ ۱۲۲: لعلی که منم تشنه او آب حیات است 75شمارهٔ ۱۲۳: دل در چمن مبندید آتشزده سرائیست 76شمارهٔ ۱۲۴: از غم دلی که آب نشد سد آهن است 77شمارهٔ ۱۲۵: در باغ نخل خشک ز بادام مانده است 78شمارهٔ ۱۲۶: خلعت شادی خزان از قامت گلشن گرفت 79شمارهٔ ۱۲۷: کارم ز درد عشق به مردن رسیده است 80شمارهٔ ۱۲۸: آمد بهار و غنچه به گلزار جا گرفت 81شمارهٔ ۱۲۹ - قطعه از غزل: خسرو گیتی ستان سبحا ...82شمارهٔ ۱۳۰: پیمانه یی که باده ندارد شکستنیست 83شمارهٔ ۱۳۱: شبی که از دلم آه شرر فغان برخاست 84شمارهٔ ۱۳۲: بر سر بالینم آن گل آمد و خندید و ...85شمارهٔ ۱۳۳: آمد بهار و شعله به سنگی نمانده اس ...86شمارهٔ ۱۳۴: در هیچ سینه یی گل داغی نمانده است 87شمارهٔ ۱۳۵: ای مقدم تو قبله چشم تر من است 88شمارهٔ ۱۳۶: لشکر خط آخر از ملک تو رو خواهد گر ...89شمارهٔ ۱۳۷: لشکر خط جا چو گرد آن دهان خواهد گ ...90شمارهٔ ۱۳۸: دور آن رخسار و جور آسمان خواهد گذ ...91شمارهٔ ۱۳۹: بی تو در گلشن مرا فریاد بلبل آتش ...92شمارهٔ ۱۴۰: تا در آغوش گلستان من آن سرو قد اس ...93شمارهٔ ۱۴۱: روزیم هر روز دشنام از دهان تنگ تو ...94شمارهٔ ۱۴۲: از نظر تا ابروی او رفت دینم رفته ...95شمارهٔ ۱۴۳: شمعم و پیوسته در رگهای جانم آتش ا ...96شمارهٔ ۱۴۴: رفتی و از رفتنت مرهم ز داغم رفته ...97شمارهٔ ۱۴۵: آمد بهار و سیر گلستان غنیمت است 98شمارهٔ ۱۴۶: دلبر سوداگر من عزم کابل کرد و رفت 99شمارهٔ ۱۴۷: فتنه جویی دوش تاراج دل و جان کرد ...100شمارهٔ ۱۴۸: دل در برم چو کعبه مقام محمد است 101شمارهٔ ۱۴۹: سرگشته آسمان به هوای محمد است 102شمارهٔ ۱۵۰: دل در برم چو کعبه دیار محمد است 103شمارهٔ ۱۵۱: والشمس والضحی گل روی محمد است 104شمارهٔ ۱۵۲: آنکه می گرید به حالم چشم خونین من ...105شمارهٔ ۱۵۳: بیا به کلبه ام ای ماهرو صفا اینجا ...106شمارهٔ ۱۵۴: تا هوایت بر سر باد صبا افتاده است 107شمارهٔ ۱۵۵: دل به دام کاکل آن دلربا افتاده اس ...108شمارهٔ ۱۵۶: در باغ اثر ز ناله بلبل نمانده است 109شمارهٔ ۱۵۷: جود و سخا به مردم عالم نمانده است 110شمارهٔ ۱۵۸: بهر خصم از خسروان امداد می باید گ ...111شمارهٔ ۱۵۹: آن شوخ اگر نمایدش از دور پشت دست 112شمارهٔ ۱۶۰: از رفیق رهنما طبع گدا آسوده است 113شمارهٔ ۱۶۱: آمد خزان و عیش و طرب از زمانه رفت 114شمارهٔ ۱۶۲: لاله رویی آمد و آتش به داغم کرد و ...115شمارهٔ ۱۶۳: آمد خزان و دور نشاط از پیاله رفت 116شمارهٔ ۱۶۴: در گلشنی که مقدم آن گل رسیده است 117شمارهٔ ۱۶۵: نسازم ز بانگ سگانت شکایت 118شمارهٔ ۱۶۶: روزگاری شد که پشتم از غم دوران دو ...119شمارهٔ ۱۶۷: چشم تو را طبیب کجا می کند علاج 120شمارهٔ ۱۶۸: بیا و باده کش ای محتسب به پای قدح 121شمارهٔ ۱۶۹: به جستجوی تو بیرون شد از چمن گل س ...122شمارهٔ ۱۷۰: خلوتسرای رضوان کاشانه تو باشد 123شمارهٔ ۱۷۱: از غمت در سینه دل صدنامه انشا می ...124شمارهٔ ۱۷۲: روزی که دام زلف تو در تاب می شود 125شمارهٔ ۱۷۳: چو تیغ بر کمر آن باده نوش می آید 126شمارهٔ ۱۷۴: شبی که بر سرم آن سبزپوش می آید 127شمارهٔ ۱۷۵: در گلستان بی تو اشک از چشم بلبل م ...128شمارهٔ ۱۷۶: بر سرم روزی که از زلف تو سودا گل ...129شمارهٔ ۱۷۷: به سیر گل مگر آن شوخ گلگون پوش می ...130شمارهٔ ۱۷۸: مرغ بی بال و پری دیدم دلم آمد به ...131شمارهٔ ۱۷۹: غنچه ام آخر چو گل کام به عریانی ب ...132شمارهٔ ۱۸۰: خم تهی شد از می و دور قدح از پا ف ...133شمارهٔ ۱۸۱: ساقی بده آن می که ز دل شور برآید 134شمارهٔ ۱۸۲: خون دل از دیده ام روزی که سر بیرو ...135شمارهٔ ۱۸۳: مبادا کار من با چشمت ای مژگان خدن ...136شمارهٔ ۱۸۴: چو تیغ در کمر آن رشک آفتاب کند 137شمارهٔ ۱۸۵: در گلستان سایه تازان قامت رعنا فت ...138شمارهٔ ۱۸۶: جلوه گر روزی که در گشن قد او می ش ...139شمارهٔ ۱۸۷: چو بهر پرسشم آن شهسوار می آید 140شمارهٔ ۱۸۸: نگار من به دم چون مسیح می آید 141شمارهٔ ۱۸۹: شمع با آتش مدارا تا قیامت می کند 142شمارهٔ ۱۹۰: شمع ها جمله به فانوس وطن ساخته ان ...143شمارهٔ ۱۹۱: شمع بزمم از تماشای تو شاخ گل شود 144شمارهٔ ۱۹۲: دیده چرخ به ظالم نگران خواهد بود 145شمارهٔ ۱۹۳: زلف تو شام بوی و جبین صبحگاه عید 146شمارهٔ ۱۹۴: چشم شوخش در گلستان آمد و خنجر کشی ...147شمارهٔ ۱۹۵: آمد خزان و سیر چمن آرزو نماند 148شمارهٔ ۱۹۶: سبزه خط آب از رخسار جانان می خورد 149شمارهٔ ۱۹۷: دماغ آشفتنی از بزم اهل جود می آید 150شمارهٔ ۱۹۸: روزی که یار مست برون از چمن شود 151شمارهٔ ۱۹۹: ز رشک کلبه من کعبه و بتخانه می سو ...152شمارهٔ ۲۰۰: دوستان چون شمع امشب جای در مجلس ک ...153شمارهٔ ۲۰۱: رفتند اهل جود در ایام کس نماند 154شمارهٔ ۲۰۲: ای مه شبی به خانه ام آیی چه می شو ...155شمارهٔ ۲۰۳: مرا ای بی مروت مهربان گردی چه خوا ...156شمارهٔ ۲۰۴: ز من رنجیده یی صیاد هوش من که خوا ...157شمارهٔ ۲۰۵: ز دنیا هر که شد لبریز عمرش بی بقا ...158شمارهٔ ۲۰۶: آتشم روزی که از دامان صحرا گل کند 159شمارهٔ ۲۰۷: از ملامت خانه ام آرامگاه گل شود 160شمارهٔ ۲۰۸: به سوی بحر اگر سیلاب اشکم رهنمون ...161شمارهٔ ۲۰۹: رنگینی رخ تو به رعنا نداده اند 162شمارهٔ ۲۱۰: شیرینی لب تو به شکر نداده اند 163شمارهٔ ۲۱۱: آهم امشب در چمن سرگشتگان را یاد ک ...164شمارهٔ ۲۱۲: تسخیر عکس روی تو دل چون هوس کند 165شمارهٔ ۲۱۳: تا به زلف خویش خوبان همنشینم کرده ...166شمارهٔ ۲۱۴: مرا در دیده همچون سرمه جا گردی چه ...167شمارهٔ ۲۱۵: درد و داغ غم ز جان عشقبازان برده ...168شمارهٔ ۲۱۶: اگر در خانه آئینه آن روح روان آید 169شمارهٔ ۲۱۷: قبای لاله گون در بر چو آن سرو روا ...170شمارهٔ ۲۱۸: پیغام چشم من به عزیزان که می برد 171شمارهٔ ۲۱۹: از رخت میخانه امشب آنقدر مسرور بو ...172شمارهٔ ۲۲۰: من دیوانه را ارواح مجنون چون به ی ...173شمارهٔ ۲۲۱: چمن از رنگ و بو چون شد تهی بلبل ف ...174شمارهٔ ۲۲۲: ز جا چون سرو اگر از غیرت شمشاد بر ...175شمارهٔ ۲۲۳: تکلم از دهانش گر ز تنگی دیر می ری ...176شمارهٔ ۲۲۴: ساقی مجلس ما آن بت بی باک نشد 177شمارهٔ ۲۲۵: به سوی کلبه ام شامی که آن شمع وصا ...178شمارهٔ ۲۲۶: بی تو در چشمم نگه در شیشه چون سیم ...179شمارهٔ ۲۲۷: غنچه ام خوبان غم خود دلنشینم کرده ...180شمارهٔ ۲۲۸: وقت شد خط پا بر آن گلبرگ تر خواهد ...181شمارهٔ ۲۲۹: چشم او خون دل عاشق دمادم می خورد 182شمارهٔ ۲۳۰: کوه را افغانم آتش در جگر می افگند 183شمارهٔ ۲۳۱: هر کس که زین محیط دم آب می خورد 184شمارهٔ ۲۳۲: به دست سایلان آوازه احسان عصا گرد ...185شمارهٔ ۲۳۳: ز سودای رخت همیان زر گل بر سرم ری ...186شمارهٔ ۲۳۴: دست کوتاهم اگر منظور چشم او شود 187شمارهٔ ۲۳۵: زلف با خال لبش تلقین ایمان میکند 188شمارهٔ ۲۳۶: شعله خوبانی که هر یک آفت پروانه ا ...189شمارهٔ ۲۳۷: در محبت طفل اشکم گوهر دل می شود 190شمارهٔ ۲۳۸: می شود هنگام پیری موی چون عنبر سف ...191شمارهٔ ۲۳۹: ز دل پروانه آهم به لب مأیوس می آی ...192شمارهٔ ۲۴۰: به گلشن گل اگر از رنگ و بوی خود س ...193شمارهٔ ۲۴۱: دل چو از پای فتد دست دعا می گردد 194شمارهٔ ۲۴۲: رخت هستی دل سوی آن جامه گلگون می ...195شمارهٔ ۲۴۳: میل خوبان ز اسیران به توانگر باشد 196شمارهٔ ۲۴۴: دل چون مطیع گشت چراغ نظر شود 197شمارهٔ ۲۴۵: به سیر باغ اگر آن شعله بالا بلند ...198شمارهٔ ۲۴۶: آنها که تکیه بر کرم کبریا کنند 199شمارهٔ ۲۴۷: جبهه می خواهم که وقف سجده آن پا ش ...200شمارهٔ ۲۴۸: داغ را دل در کنار خویشتن می پرورد 201شمارهٔ ۲۴۹: شبی که خانه ام از روی یار گلشن بو ...202شمارهٔ ۲۵۰: از رخت آئینه من دامن گلچین شود 203شمارهٔ ۲۵۱: دم صبحی که در میخانه از بهر شراب ...204شمارهٔ ۲۵۲: عالم به چشم مستان چون آب می نماید 205شمارهٔ ۲۵۳: چند روزی در محبت درد می باید کشید 206شمارهٔ ۲۵۴: می پرستی های آن لبهای خندانت چه ش ...207شمارهٔ ۲۵۵: ز چاک سینه دود آه من گلگون برون آ ...208شمارهٔ ۲۵۶: خدای ذات تو را از بلا نگه دارد 209شمارهٔ ۲۵۷: دلم در کوی او رفتست حیرانم که چون ...210شمارهٔ ۲۵۸: در خانه یی که وصف رخ یار بگذرد 211شمارهٔ ۲۵۹: فلک به قامت پیر خمیده می ماند 212شمارهٔ ۲۶۰: فلک از ناله شبهای من بی تاب می گر ...213شمارهٔ ۲۶۱: بی تو امشب ساغر و پیمانه ام در جن ...214شمارهٔ ۲۶۲: امشب ای مژگان سیه چشمی که بر روی ...215شمارهٔ ۲۶۳: بهند غصه منعم عاقبت محبوس می گردد 216شمارهٔ ۲۶۴: از دل دنیاپرستان ذوق صحبت برده ان ...217شمارهٔ ۲۶۵: به استقبال چشمت فتنه از هر سوی صف ...218شمارهٔ ۲۶۶: خیر بادش می کنم دود از دماغم می ر ...219شمارهٔ ۲۶۷: ای پسر آنها که پیش از برگ بارت دا ...220شمارهٔ ۲۶۸: جهان پر شهد از لبهای خندان تو می ...221شمارهٔ ۲۶۹: قامتش چون از بهار جلوه رعنا می شو ...222شمارهٔ ۲۷۰: در رهت چون نقش پا امشب دو چشمم چا ...223شمارهٔ ۲۷۱: دور از آن مژگان مرا دل سوی خنجر م ...224شمارهٔ ۲۷۲: نگه مست تو خون دل احباب خورد 225شمارهٔ ۲۷۳: شنیدم زین دیار آن گل بسر عزم سفر ...226شمارهٔ ۲۷۴: جان ز دنبالش ز جسم ناتوانم می رود 227شمارهٔ ۲۷۵: آئینه را جمال تو صاحب نظر کند 228شمارهٔ ۲۷۶: فصل خزان رسید ز گلها اثر نماند 229شمارهٔ ۲۷۷: دوران تمام گشت اثر بر فلک نماند 230شمارهٔ ۲۷۸: مرغ دلم چو ناله کشیدن هوس کند 231شمارهٔ ۲۷۹: بی رخت گل به گلستان سر بی تن باشد 232شمارهٔ ۲۸۰: سرو را شمشاد قدش محو چون تصویر کر ...233شمارهٔ ۲۸۱: چو بیرون از چمن آن سرو یکتا گرد م ...234شمارهٔ ۲۸۲: گل به گلشن دعویی صاحب کمالی می کن ...235شمارهٔ ۲۸۳: مرا از طوف کویت شکوه ی در دل نمی ...236شمارهٔ ۲۸۴: بی گفتگوی رزق مهیا نمی شود 237شمارهٔ ۲۸۵: دل قمری سرو قد رعنای محمد 238شمارهٔ ۲۸۶: دامن گلستانش تا مرا به چنگ آمد 239شمارهٔ ۲۸۷: رفیق از کف مده دشمن اگر خواهی زبو ...240شمارهٔ ۲۸۸: باغبانی کو که آید گل در آغوشم کند 241شمارهٔ ۲۸۹: با من ز عرضحال زبان در دهان نماند 242شمارهٔ ۲۹۰: در روزگار ما اثری از سخا نماند 243شمارهٔ ۲۹۱: سرمه در چشمی نمی بینم که خاموشم ک ...244شمارهٔ ۲۹۲: نام و نشان به دهر ز اهل کرم نماند 245شمارهٔ ۲۹۳: در عهد ما رواج به اهل هنر نماند 246شمارهٔ ۲۹۴: با یار و دوست شیوه عهد و وفا نمان ...247شمارهٔ ۲۹۵: تا مرا بر سر کلاه در آستینم کرده ...248شمارهٔ ۲۹۶: تهیدستی چو روی آورد طالع واژگون ا ...249شمارهٔ ۲۹۷: ترک هستی سالکان در زیر گردن کرده ...250شمارهٔ ۲۹۸: ماه رخسار تو امشب شمع بزم ناله بو ...251شمارهٔ ۲۹۹: آمد بهار و رفتن خود را خبر نداد 252شمارهٔ ۳۰۰: فصل خزان رسید و نشاط و طرب نماند 253شمارهٔ ۳۰۱: آمد خزان نسیم گل و یاسمن نماند 254شمارهٔ ۳۰۲: فصل خزان رسید به گلشن صدا نماند 255شمارهٔ ۳۰۳: ساقیا برخیز از طاق طرب مینا فتاد 256شمارهٔ ۳۰۴: نوبهار آمد تماشای گل و سنبل کنید 257شمارهٔ ۳۰۵: نگار جامه فروشم کلاه پوش آمد 258شمارهٔ ۳۰۶: مگو در انجمن مینا ز دست چرخ دون گ ...259شمارهٔ ۳۰۷: نگاهم بی رخش گردید اشک و غنچه گل ...260شمارهٔ ۳۰۸: مرا هر شب تب هجران آن بدخو بسوزان ...261شمارهٔ ۳۰۹: عقل و هوشم رفت تا آن تندخو خنجر ک ...262شمارهٔ ۳۱۰: مرا نگاه تو عالی جناب خواهد کرد 263شمارهٔ ۳۱۱: رخ تو رونق گل در نقاب خواهد کرد 264شمارهٔ ۳۱۲: شب چو آن شمع ز کاشانه برون می آید 265شمارهٔ ۳۱۳: صدای مقدم گلچین چو در گلزار می آی ...266شمارهٔ ۳۱۴: مو سفیدی حرص دنیا دور نتوانست کرد 267شمارهٔ ۳۱۵: نفس سرکش را مسخر عقل پرتدبیر کرد 268شمارهٔ ۳۱۶: ز موج اشک آخر پای در زنجیر خواهم ...269شمارهٔ ۳۱۷: جنت لبالب است ز نام چهار یار 270شمارهٔ ۳۱۸: ز مهر روی تو گشتیم خاکسار آخر 271شمارهٔ ۳۱۹: از وصال او مرا شد ناتوانی بیشتر 272شمارهٔ ۳۲۰: سبزه خط بخشد از لعل لب او جان به ...273شمارهٔ ۳۲۱: مرا بر سر کلاه از سایه بال هما به ...274شمارهٔ ۳۲۲: خط برآوردی و بر جا سرو چالاکت هنو ...275شمارهٔ ۳۲۳: بهر قتل من زدی تیغ و فغان دارم هن ...276شمارهٔ ۳۲۴: چشم مست او ندانستست انجامم هنوز 277شمارهٔ ۳۲۵: نمی رود ز دم یاد آن جوان هرگز 278شمارهٔ ۳۲۶: صد بیابان طی شد و از کاروان دورم ...279شمارهٔ ۳۲۷: همرهان رفتند و من پا در وطن دارم ...280شمارهٔ ۳۲۸: خط برآورد و نشد خاطر ازو شاد هنوز 281شمارهٔ ۳۲۹: فرهاد ناله می کند از تیشه ام هنوز 282شمارهٔ ۳۳۰: مباش ای مه من پیرو دل همه کس 283شمارهٔ ۳۳۱: سربلندان جهان را نام احسان است و ...284شمارهٔ ۳۳۲: پیر گشتیم ز غم یاد جوان ما را بس 285شمارهٔ ۳۳۳: ای که خون کردی دل ما راز چشم ما م ...286شمارهٔ ۳۳۴: می کنم چون شمع بهر سوختن امداد خو ...287شمارهٔ ۳۳۵: با که روشن سازم احوال دل افگار خو ...288شمارهٔ ۳۳۶: زین گلستان سرو قدی را نکردم رام خ ...289شمارهٔ ۳۳۷: فگنده بر دلم عمریست مهر آن جبین آ ...290شمارهٔ ۳۳۸: تا چو پروانه کشم شمع تو را در بر ...291شمارهٔ ۳۳۹: بید مجنونم سر خود دیده ام در پای ...292شمارهٔ ۳۴۰: تو و بدمستی و عاشق کشی و خنجر خوی ...293شمارهٔ ۳۴۱: تا تو آلوده به خون ساخته یی خنجر ...294شمارهٔ ۳۴۲: روز محشر بزم دست سوی افسر خویش 295شمارهٔ ۳۴۳: تا نمودی در گلستان زلف عنبربوی خو ...296شمارهٔ ۳۴۴: ای دل مطیع آن بت مژگان فرنگ باش 297شمارهٔ ۳۴۵: اگر بردارد از رخ پرده خورشید جهان ...298شمارهٔ ۳۴۶: با اهل جاه ناخن زاغ و پلنگ باش 299شمارهٔ ۳۴۷: گر کشم از سینه خود آه گردون سای خ ...300شمارهٔ ۳۴۸: نو خط من می کند بر چرخ مینا فام ر ...301شمارهٔ ۳۴۹: با پریشان روزگاران یار دارد اختلا ...302شمارهٔ ۳۵۰: تفسیر سازد حسن را رویی که دارد خا ...303شمارهٔ ۳۵۱: می زند عشق تو هر شب شعله در جانم ...304شمارهٔ ۳۵۲: مه بود در کلبه ام چون در ته دامن ...305شمارهٔ ۳۵۳: صرف شد عمر من ای یار غلط کردم حیف 306شمارهٔ ۳۵۴: حسنش آخر از هجوم خط تلف شد حیف حی ...307شمارهٔ ۳۵۵: روزی که صبح حشر کند رو به یک طرف 308شمارهٔ ۳۵۶: در صدف چون قطره افتد گردد او را د ...309شمارهٔ ۳۵۷: دارم ز دست داغ دل سامانیان در بغل 310شمارهٔ ۳۵۸: شهر و صحرا درگرفت از آتش رخسار گل 311شمارهٔ ۳۵۹: افلاک را گداخت دل صبر پیشه ام 312شمارهٔ ۳۶۰: پادشاها با تو جان دردمند آورده ام 313شمارهٔ ۳۶۱: بر خاک ریخت جام شرابی که داشتم 314شمارهٔ ۳۶۲: شب چو یاد عارض آن شعله قامت می کن ...315شمارهٔ ۳۶۳: روی دلی ز مردم عالی نیافتم 316شمارهٔ ۳۶۴: قبای خود چو گل امروز پاره پاره کن ...317شمارهٔ ۳۶۵: موج جوهر شوم از تیغ زبانت گردم 318شمارهٔ ۳۶۶: خم گشت قد و با لب نانی نرسیدیم 319شمارهٔ ۳۶۷: بی تو امشب بوی خون می آید از کاشا ...320شمارهٔ ۳۶۸: نفس عمریست می پیچد مرا در سینه می ...321شمارهٔ ۳۶۹: لب گشایی به تکلم ز کلامت گردم 322شمارهٔ ۳۷۰: بنده مرحمت چشم سیاهت گردم 323شمارهٔ ۳۷۱: می روم هر سو سراغ دل ز مردم می کن ...324شمارهٔ ۳۷۲: صبا آورد دوش از میر عالی نامه یی ...325شمارهٔ ۳۷۳: ز شهر از دست تو امروز ای گل پیرهن ...326شمارهٔ ۳۷۴: روی دلی از آن بت سرکش نیافتم 327شمارهٔ ۳۷۵: اشکیم تازه شور ز زمزم کشیده ایم 328شمارهٔ ۳۷۶: یار سرکش را به زور ناله همدم کرده ...329شمارهٔ ۳۷۷: از آن روزی که دور افتاد زان زلف د ...330شمارهٔ ۳۷۸: پژمرده شد به دل گل داغی که داشتم 331شمارهٔ ۳۷۹: گردبادم خاک در چشم چراغت می کنم 332شمارهٔ ۳۸۰: یاد آن شبها که در بزمت فراغت داشت ...333شمارهٔ ۳۸۱: بهر سوغای عزیزان جان ز تن بیرون ک ...334شمارهٔ ۳۸۲: خشک است ز بی مهریی ایام دماغم 335شمارهٔ ۳۸۳: تا به کوی آن نگار سیمبر جا کرده ا ...336شمارهٔ ۳۸۴: شده چون سایه از بس خاکساری جزو اع ...337شمارهٔ ۳۸۵: شبی که بوی گلت از هوا سراغ کنم 338شمارهٔ ۳۸۶: بر زمین مانند اشک از چشم تر افتاد ...339شمارهٔ ۳۸۷: چهره افروخت چو گل بهر تماشا رفتم 340شمارهٔ ۳۸۸: به کویت از سر خود سجده مقبل نمی د ...341شمارهٔ ۳۸۹: از چمن افغان کنان بیرون چو بلبل م ...342شمارهٔ ۳۹۰: داغ هر جا گل کند پا تکیه دل می کن ...343شمارهٔ ۳۹۱: یاد آن شبها که در بر گلعذاری داشت ...344شمارهٔ ۳۹۲: دل دیوانه خود را نشان کردم ندانست ...345شمارهٔ ۳۹۳: روم از جای با اندک نسیمی گرد را م ...346شمارهٔ ۳۹۴: به گلشن رفتم و بی رویت آغاز جنون ...347شمارهٔ ۳۹۵: شکایت نامه آن روی چون گل بود در د ...348شمارهٔ ۳۹۶: به گلزاری که در وی سرو قدی نیست خ ...349شمارهٔ ۳۹۷: خبر می گوید از راز درون لبهای خام ...350شمارهٔ ۳۹۸: تا گرفتم خو به سحر نرگسش جادو شدم 351شمارهٔ ۳۹۹: از سر کوی تو با صد حسرت ای گل می ...352شمارهٔ ۴۰۰: گر به کف مانند گل مشت زری می داشت ...353شمارهٔ ۴۰۱: صبا از خنده آن گل حدیثی گفت در گو ...354شمارهٔ ۴۰۲: در دل امشب شورشی چون صبح محشر داش ...355شمارهٔ ۴۰۳: از عدم جسم خراب و رنگ زرد آورده ا ...356شمارهٔ ۴۰۴: بی خود شدم از زلف دو تا کام گرفتم 357شمارهٔ ۴۰۵: دل را اسیر خط بناگوش کرده ام 358شمارهٔ ۴۰۶: خوش آن مستی که درد و داغ خود را چ ...359شمارهٔ ۴۰۷: دری گشاده نگردد اگر گدای شوم 360شمارهٔ ۴۰۸: امشب از مستی به پای خم چو خشت افت ...361شمارهٔ ۴۰۹: اشک چشم شبنمم در حسرت روی گلم 362شمارهٔ ۴۱۰: بس که چون شبنم سری دارد به عریانی ...363شمارهٔ ۴۱۱: می کند پهلو تهی کنج غم از تنهائیم 364شمارهٔ ۴۱۲: در چمن از گریه آبی بر رخ گل می زن ...365شمارهٔ ۴۱۳: گوشه چشم تو تا افتاد بر کاشانه ام 366شمارهٔ ۴۱۴: بی تو امشب سوخت از تب استخوان پیک ...367شمارهٔ ۴۱۵: بی تو امشب بس که احوال خرابی داشت ...368شمارهٔ ۴۱۶: ساقی ز حدیث می و پیمانه گذشتیم 369شمارهٔ ۴۱۷: چون گل تمام داغم و خرم نشسته ام 370شمارهٔ ۴۱۸: نسیم صبح پیامی رساند در گوشم 371شمارهٔ ۴۱۹: شبنمم پهلو به روی بستر گل می زنم 372شمارهٔ ۴۲۰: بی جمالت در گلستان چاک چون گل می ...373شمارهٔ ۴۲۱: نگاه باده پرست تو برده از هوشم 374شمارهٔ ۴۲۲: نمی شود دم پیری اجل فراموشم 375شمارهٔ ۴۲۳: بیابان گردم و از کشور آرام بیرونم 376شمارهٔ ۴۲۴: بس که دلگیر از تماشای گلستان گشته ...377شمارهٔ ۴۲۵: می روم در باغ و سر در پای سنبل می ...378شمارهٔ ۴۲۶: خبر از زلف او با جان غم پیوسته آو ...379شمارهٔ ۴۲۷: بر درت همچون کمان پشت دو تا آورده ...380شمارهٔ ۴۲۸: شمعم و پروانه ام با شد دل بی کینه ...381شمارهٔ ۴۲۹: بس که خو کردست با کلفت دل غم پیشه ...382شمارهٔ ۴۳۰: شکایت نامه آن روی چون گل بود در د ...383شمارهٔ ۴۳۱: تا به سودای تو از خانه به بازار ش ...384شمارهٔ ۴۳۲: همنشین زنبورم خانه پر عسل دارم 385شمارهٔ ۴۳۳: ز قتل عاشقان در سینه او غم نمی بی ...386شمارهٔ ۴۳۴: به دام دلبری افتاده ام گمگشته تدب ...387شمارهٔ ۴۳۵: نگاه یار با من بر سر جنگ است می د ...388شمارهٔ ۴۳۶: روزگاری شد که خون از دیده تر می خ ...389شمارهٔ ۴۳۷: از دهر بس که کلفت بسیار می کشم 390شمارهٔ ۴۳۸: در دم خط آن پسر در جستجو خواهد شد ...391شمارهٔ ۴۳۹: سرمه آن روزی که از چشمت جدا خواهد ...392شمارهٔ ۴۴۰: وقت خط جان تو بیرون از بدن خواهد ...393شمارهٔ ۴۴۱: اشک من گر اینچنین کز دل برون خواه ...394شمارهٔ ۴۴۲: تازه می سازم ز برق ناله داغ خویشت ...395شمارهٔ ۴۴۳: چشم تا پوشیده ام از آرزوی خویشتن 396شمارهٔ ۴۴۴: گر به طوف خاکم آن عاشق نواز آید ب ...397شمارهٔ ۴۴۵: دلم افسرده شد از گردش ارض و سما ب ...398شمارهٔ ۴۴۶: یارب از پیمانه صحت مرا سرشار کن 399شمارهٔ ۴۴۷: تلخکامم از دل پر مدعای خویشتن 400شمارهٔ ۴۴۸: ز آتش عشق تو آب شد جگر من 401شمارهٔ ۴۴۹: به دستم کرد گل تا داغهای آتشین من 402شمارهٔ ۴۵۰: بپوش از هستی خود چشم و عیش جاودان ...403شمارهٔ ۴۵۱: ای شکر لب وقف ارباب هوس خواهی شدن 404شمارهٔ ۴۵۲: از دل زارم نفس مأیوس می آید برون 405شمارهٔ ۴۵۳: به دور خط رخسارت دو چندان گشت آه ...406شمارهٔ ۴۵۴: از ریاضت نفس را کردم کباب خویشتن 407شمارهٔ ۴۵۵: جنونم دشت پیما شد کن ای مجنون حذر ...408شمارهٔ ۴۵۶: این چه رنگ و رخسار است گلشن جمال ...409شمارهٔ ۴۵۷: نمی آیی به بالینم نمی گیری خبر از ...410شمارهٔ ۴۵۸: خانه ام از روی او امشب چمن خواهد ...411شمارهٔ ۴۵۹: کجا رفتی ز آغوش تماشا ای نگار من 412شمارهٔ ۴۶۰: تا چراغ انجمن کردن زبان خویشتن 413شمارهٔ ۴۶۱: تا به او روشن کنم سوز نهان خویشتن 414شمارهٔ ۴۶۲ - قطعه: فلک رتبه سبحانقلی خان که ب ...415شمارهٔ ۴۶۳: به دریا کرده ام خو موج آبم می توا ...416شمارهٔ ۴۶۴: نمی گردد صدای جود از اهل کرم بیرو ...417شمارهٔ ۴۶۵: کرده ام چون غنچه سر در آستین خویش ...418شمارهٔ ۴۶۶: کرده ام بالین آسایش ز دست خویشتن 419شمارهٔ ۴۶۷: اگر یک دم شود خالی ز موج می سبوی ...420شمارهٔ ۴۶۸: مسجد در آی و تکیه به غیر از خدا م ...421شمارهٔ ۴۶۹: از مربی بس که رم خورده دل بدخوی م ...422شمارهٔ ۴۷۰: شبی ای شمع در آغوش ما جا می توان ...423شمارهٔ ۴۷۱: به خاک افتاده گرد سرمه چشم سیاهت ...424شمارهٔ ۴۷۲: گذشتی مست با غیر و زدی آتش به داغ ...425شمارهٔ ۴۷۳: غریبم نیست همچون لاله دلسوزی به د ...426شمارهٔ ۴۷۴: خوش آن روزی که می نوشیده می رفتی ...427شمارهٔ ۴۷۵: ای دل چو بلبل از پی آن بی وفا مرو 428شمارهٔ ۴۷۶: خامه می پیچد به خود از خط چون زنج ...429شمارهٔ ۴۷۷: مجلس افروزیی رخساره نیکویت کو 430شمارهٔ ۴۷۸: ای سرمه صید کشته چشم سیاه تو 431شمارهٔ ۴۷۹: وصف رخش گلست و ورق گلشن است ازو 432شمارهٔ ۴۸۰: شوخ نقاشی که رنگم می کند تسخیر او 433شمارهٔ ۴۸۱: نمی نهم به در باغ خلد پا بی تو 434شمارهٔ ۴۸۲: نمی نهم به تماشای گل قدم بی تو 435شمارهٔ ۴۸۳: تا کی چو گل نشینم در خون تپیده بی ...436شمارهٔ ۴۸۴: هر شب چو شمع دارم سوز و گداز بی ت ...437شمارهٔ ۴۸۵: گردیده شمع بزمم بی آب و تاب بی تو 438شمارهٔ ۴۸۶: پیچیده با نگاهم از سیر باغ بی تو 439شمارهٔ ۴۸۷: شبها بود چراغم از دود آه بی تو 440شمارهٔ ۴۸۸: پریده رنگ ز گلها و لاله بی تو 441شمارهٔ ۴۸۹: شبها چو شمع دارم حال خراب بی تو 442شمارهٔ ۴۹۰: شد موسم خزان به گل و غنچه ناز کو 443شمارهٔ ۴۹۱: آمد بهار و رونق گلهای باغ کو 444شمارهٔ ۴۹۲: آمده بهار و نشاء و نمای زمانه کو 445شمارهٔ ۴۹۳: افتاد بر سر من سودای کاکل تو 446شمارهٔ ۴۹۴: آمد بهار و فیض نسیم بهار کو 447شمارهٔ ۴۹۵: آمد بهار بر کف ساقی پیاله کو 448شمارهٔ ۴۹۶: باشد به بام دیده من جای خواب تو 449شمارهٔ ۴۹۷: ای گل به سیر باغ چو باد صبا مرو 450شمارهٔ ۴۹۸: بیا که غنچه شد ای سرو من چمن بی ت ...451شمارهٔ ۴۹۹: ای گل نرگس فدای چشم چون بادام تو 452شمارهٔ ۵۰۰: در خوان منعمان به امید عطا مرو 453شمارهٔ ۵۰۱: برده ام امروز بوی خوش ز باغ تازه ...454شمارهٔ ۵۰۲: فصل نوروز است می آید هوای تازه یی 455شمارهٔ ۵۰۳: برآرد از چمن گل را خزان آهسته آهس ...456شمارهٔ ۵۰۴: ز بیم نرگس مستت پرید رنگ پیاله 457شمارهٔ ۵۰۵: دل همچو اشک بر سر مژگان برآمده 458شمارهٔ ۵۰۶: دل از خود رفته شوری بر من دیوانه ...459شمارهٔ ۵۰۷: دلبر سوداگرم از شهر کابل آمده 460شمارهٔ ۵۰۸: تا ز پیش چشم من ای دشت پیما رفته ...461شمارهٔ ۵۰۹: پنجه ام هرگز نرفته بر در کاشانه ی ...462شمارهٔ ۵۱۰: تا تو رفتی انجمن گردید ماتمخانه ی ...463شمارهٔ ۵۱۱: نو خط من ز سفر تا به وطن آمده یی 464شمارهٔ ۵۱۲: چهره افروخته همچون گل باغ آمده یی 465شمارهٔ ۵۱۳: جانب کلبه ام ای ماه جبین آمده یی 466شمارهٔ ۵۱۴: مرا در کشور تسلیم یارب تاج شاهی د ...467شمارهٔ ۵۱۵: چهره افروخته از باده ناب آمده یی 468شمارهٔ ۵۱۶: می کشم می هر سحر با می پرست تازه ...469شمارهٔ ۵۱۷: از شکایت دل نمی سازد ز ما اندیشه ...470شمارهٔ ۵۱۸: تا تو ای یوسف مصری ز سفر آمده یی 471شمارهٔ ۵۱۹: برده دل را از بر من نونهال تازه ی ...472شمارهٔ ۵۲۰: در دلم افتاده همچون لاله داغ تازه ...473شمارهٔ ۵۲۱: برده در پیری دل از دستم جوان تازه ...474شمارهٔ ۵۲۲: جان به لب آمده و نیست ز جانان مدد ...475شمارهٔ ۵۲۳: ای سرو مایل قد دلجوی کیستی 476شمارهٔ ۵۲۴: هر کوچه باغ دیده ام ای گل خوش آمد ...477شمارهٔ ۵۲۵: ای شمع بر سر من گریان خوش آمدی 478شمارهٔ ۵۲۶: رفتی و شوری به جان ناتوان انداختی 479شمارهٔ ۵۲۷: سر مگو آنکه شود خم پی احسان کسی 480شمارهٔ ۵۲۸: مرا امشب چو زلف خود پریشان کردی و ...481شمارهٔ ۵۲۹: مرا در بحر غم چون موج آب انداختی ...482شمارهٔ ۵۳۰: مرا آورده بر سر لشکر سودا شبیخونی 483شمارهٔ ۵۳۱: مرا ای شعله خود در تاب و تب انداخ ...484شمارهٔ ۵۳۲: ز دستم می کشد دامن بهار افشان گری ...485شمارهٔ ۵۳۳: کبابم کرده بی پروا خرامی چشم می پ ...486شمارهٔ ۵۳۴: مرا تا کی دواند آرزوی دل به هر سو ...487شمارهٔ ۵۳۵: ز من دل برده رنگین جلوه شمشاد بال ...488شمارهٔ ۵۳۶: دلم را برده از جا سرو قد نازک اند ...489شمارهٔ ۵۳۷: دلم در سینه باشد در تنوری مرغ بری ...490شمارهٔ ۵۳۸: غنچه گردید گل قسمتم از کم سخنی 491شمارهٔ ۵۳۹: ای خوش نگاه رخنه گر جان کیستی 492شمارهٔ ۵۴۰: چه کرده ام که مرا همدم بلا کردی 493شمارهٔ ۵۴۱: چون غنچه گر به جیب تأمل فرو روی 494شمارهٔ ۵۴۲: شمع بزمی و چو یوسف به نظر می آیی 495شمارهٔ ۵۴۳: کفر و دین یکسان بود در مذهب دیوان ...496شمارهٔ ۵۴۴: گر در خط بتان به تأمل فرو روی 497شمارهٔ ۵۴۵: از کدامین چمن ای سرو روان می آیی 498شمارهٔ ۵۴۶: گل به سر بر زده و پا به حنا می آی ...499شمارهٔ ۵۴۷: همچو گل کیسه لبالب ز درم می آیی 500شمارهٔ ۵۴۸: گل به سر برزده از سیر چمن می آیی 501شمارهٔ ۵۴۹: به کوی انتظاری آرمیدن ها چه می دا ...502شمارهٔ ۵۵۰: فلک از کهکشان چون سینه چاکست پندا ...503شمارهٔ ۵۵۱: تا لبت نام برآورده به شیرین سخنی 504شمارهٔ ۵۵۲: تا کی ای بلبل به دنبال هنر افتد ک ...505شمارهٔ ۵۵۳: به سوی کلبه ام ای سیمبر نمی آیی 506شمارهٔ ۵۵۴: چرا به کلبه ام ای دلربا نمی آیی 507شمارهٔ ۵۵۵: به خواب آمد مرا لیلی وشی چون سرو ...508شمارهٔ ۵۵۶: دمید خط و در آغوش من نمی آیی 509شمارهٔ ۵۵۷: چرا به کلبه ام ای لاله رو نمی آیی 510شمارهٔ ۵۵۸: قدت در چشم خود جا کرده ام ای دوست ...511شمارهٔ ۵۵۹: به سوی کلبه ام ای نازنین دوش آمدی ...512شمارهٔ ۵۶۰: چرا به کلبه ام مهربان نمی آیی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ