به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سیدای نَسَفی

سیدای نَسَفیغزلیاتشمارهٔ ۱۴: ای شمع سوی خانه من بی طلب بیا

690عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ای شمع سوی خانه من بی طلب بیا
هنگام صبح اگر نتوانی به شب بیا
اسباب عیش بهر تو آماده کرده ام
چون گل گشاده روی تبسم به لب بیا
چین از جبین چو گردن مینا به طاق نه
در دست جام باده به عیش و طرب بیا
رم کرده عقل و هوش ز من ایستاده اند
شوخی مکن به صحبت من با ادب بیا
از سیدای خویش چه پرهیز می کنی
هان ای طبیب سوختم از تاب و تب بیا!

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۳: چشم یارم خواب و سنگین است بیداری م ...2شمارهٔ ۱۴: ای شمع سوی خانه من بی طلب بیا 3شمارهٔ ۱۵: ز غنچه دل ما بی خبر بود گل ما 4شمارهٔ ۱۶: نرم شد از خواب غفلت بستر سنگین ما 5شمارهٔ ۱۷: ای فرش بوی سنبل زلفت دماغ ها 6شمارهٔ ۱۸: ای بی لب تو خشک دهان پیاله ها 7شمارهٔ ۱۹: مده چون بوالهوس در سینه جا عشق مجا ...8شمارهٔ ۲۰: به سوی کلبه ام ای آفت زمانه بیا 9شمارهٔ ۲۱: اگر قامت برافرازی زمین را جان شود ...10شمارهٔ ۲۲: بی لبت شد سنگباران بر لب پیمانه ها 11شمارهٔ ۲۳: بر سر بالینم ای خضر مسیحا دم بیا 12شمارهٔ ۲۴: کوه پهلو بر زمین ماند ز بار درد ما 13شمارهٔ ۲۵: ای بهارت را گل خودرو گریبان پاره ه ...14شمارهٔ ۲۶: گاهی به چشم لطف مه من بوبین مرا 15شمارهٔ ۲۷: ز ناله منع مکن عاشق بلاکش را 16شمارهٔ ۲۸: نیست آزار کسی در دل غم پیشه ما 17شمارهٔ ۲۹: حرص افزون می شود از مرگ ما افلاک ر ...18شمارهٔ ۳۰: سایه از بی تابیم سیلی زند مهتاب را 19شمارهٔ ۳۱: می خورد خون جگر در بزم ما مهمان ما 20شمارهٔ ۳۲: قبا کشیده به بر قامت بلند تو را 21شمارهٔ ۳۳: چه باشد گر بگیری دست چون من ناتوان ...22شمارهٔ ۳۴: تا جلوه عنان تو برداست هوش ما 23شمارهٔ ۳۵: خون می چکد چو غنچه گل از سخن مرا 24شمارهٔ ۳۶: تیره بختی گفت در گوش خطش راز مرا 25شمارهٔ ۳۷: ز بخت تیره بود تازه داغ لاله ما 26شمارهٔ ۳۸: بر داغ غوطه زد دل عشرت سرشت ما 27شمارهٔ ۳۹: می دهد هر دم فریب آن نرگس جادو مرا 28شمارهٔ ۴۰: ای خط سبزت بهار محشر آواره ها 29شمارهٔ ۴۱: هجرش آخر کرد خرم جان افگار مرا 30شمارهٔ ۴۲: ای به یادت چشمه زمزم در کاشانه ها 31شمارهٔ ۴۳: مشعل طور تجلیست دل انور ما 32شمارهٔ ۴۴: جانب ما دیده را وا کرده پوشیدن چرا 33شمارهٔ ۴۵: ز برق تیغ ابرویت فتاد آتش به کشوره ...34شمارهٔ ۴۶: ای ز رویت در گرفته شمع ها در خانه ...35شمارهٔ ۴۷: ماه من مست شراب ناب می بینم تو را 36شمارهٔ ۴۸: ای خاکمال سرو روان تو آبها 37شمارهٔ ۴۹: نیست از تسبیح سیری سبحه زهاد را 38شمارهٔ ۵۰: خال لبت نشانده در آتش خلیل را 39شمارهٔ ۵۱: در دل ما گر نمی آیی به چشم ما بیا 40شمارهٔ ۵۲: نو خط من از پی دلهای بی حاصل بیا 41شمارهٔ ۵۳: به حرف غیر می خواهی تو آزار دل ما ...42شمارهٔ ۵۴: ز خونم بعد کشتن شورش محشر شود پیدا 43شمارهٔ ۵۵: با بد و نیک جهان از بسکه همدوشیم م ...44شمارهٔ ۵۶: فتاده گوشه چشم تو تا به خانه ما 45شمارهٔ ۵۷: یارب از دارالشفای خود دوایی ده مرا 46شمارهٔ ۵۸: رویت گل سرسبد لاله زارها 47شمارهٔ ۵۹: خاک مجنون داد تا بر باد آه سرد ما 48شمارهٔ ۶۰: هر شب از یادت منور می کنم کاشانه ر ...49شمارهٔ ۶۱: تا به آن گلگون قبا چون سایه همدوشی ...50شمارهٔ ۶۲: به گلشن چون برافروزد ز می رخسار چو ...51شمارهٔ ۶۳: غبار گرد بادم توتیای چشم اخترها 52شمارهٔ ۶۴: ای بهار لطف تو آبروی بستانها 53شمارهٔ ۶۵: بود منعم عزیز کشور و آزاد خوار این ...54شمارهٔ ۶۶: به شمع بزم امشب عرض کردم خامه خود ...55شمارهٔ ۶۷: خدایا تازه کن چون شمع مغز استخوانم ...56شمارهٔ ۶۸: خداوندا مده از جوی غفلت آب تاکم را 57شمارهٔ ۶۹: در آغوشم چو میایی میان بهر خدا بگش ...58شمارهٔ ۷۰: از خزان محفوظ کن یارب گلستان مرا 59شمارهٔ ۷۱: ز داغ دل مزین ساختم پروانه خود را 60شمارهٔ ۷۲: خط رخسار تو شبها برد از هوش مرا 61شمارهٔ ۷۳: یارب از دارالشفای خود دوایی ده مرا 62شمارهٔ ۷۴: دل را اسیر دام بلا می کنیم ما 63شمارهٔ ۷۵: ای چمن آرا خزان گشتم بهاری ده مرا 64شمارهٔ ۷۶: گرفتم گوشه یی امروز ازدرها دویدن ه ...65شمارهٔ ۷۷: ای نگاهت متکای جان به غارت داده ها 66شمارهٔ ۷۸: ز چشمم قمریان دارند تعلیم پریدن ها 67شمارهٔ ۷۹: ساقیا می ده که موج او برد از جا مر ...68شمارهٔ ۸۰: زد بر زمین چو نقش قدم آسمان مرا 69شمارهٔ ۸۱: غنچه خسبی ها در آغوش چمن دارد مرا 70شمارهٔ ۸۲: بی قرار امروز آن سیمین بدن دارد مر ...71شمارهٔ ۸۳: خانه بر دوشم پریشان کو وطن دارد مر ...72شمارهٔ ۸۴: بی پر و بالی درین گلشن هوس باشد مر ...73شمارهٔ ۸۵: مرغ بی بالم گلستان کی هوس باشد مرا 74شمارهٔ ۸۶: ناله کردن بر سر کویش هوس باشد مرا 75شمارهٔ ۸۷: سبزه خطش کشیده در کنار آئینه را 76شمارهٔ ۸۸: در نظر روزی که آرد آن نگار آئینه ر ...77شمارهٔ ۸۹: هر که آرد در نظر آن پر حجاب آئینه ...78شمارهٔ ۹۰: خانه بر دوشم دو زانو متکا باشد مرا 79شمارهٔ ۹۱: ای خرامت را ثناگو همچو قمری هوشها 80شمارهٔ ۹۲: غنچه دارم در بغل گر مشت زر باشد مر ...81شمارهٔ ۹۳: نرگس و بادام بی او چشم بد باشد مرا 82شمارهٔ ۹۴: خانه بر دوشم کلید رزق ها باشد مرا 83شمارهٔ ۹۵: مزرع خشکم نظر بر آسمان باشد مرا 84شمارهٔ ۹۶: گردبادم دامن صحرا وطن باشد مرا 85شمارهٔ ۹۷: گل نیم در بر لباس محترم باشد مرا 86شمارهٔ ۹۸: شمعم و هرگز نمی سازد کسی روشن مرا 87شمارهٔ ۹۹: پیرم و بار گران بر کف عصا باشد مرا 88شمارهٔ ۱۰۰: در بهار از فاقه رنگ زعفران باشد م ...89شمارهٔ ۱۰۱: تیغ ابرویش اگر مد نظر باشد مرا 90شمارهٔ ۱۰۲: بهر روزی آسمان کردست سرگردان مرا 91شمارهٔ ۱۰۳: می کند سرو از حد غماز بازار مرا 92شمارهٔ ۱۰۴: مکن از بهر روزی پیشه خود بینوایی ...93شمارهٔ ۱۰۵: لطف کن یارب ازین سودا رهایی ده مر ...94شمارهٔ ۱۰۶: در صدف آب شد از کسب هوا گوهر ما 95شمارهٔ ۱۰۷: کدامین بزم از عکس رخت گلزار بود ا ...96شمارهٔ ۱۰۸: ز رویش خانه ام لبریز بود از ماهتا ...97شمارهٔ ۱۰۹: پی صید افگنی بیرون شد از بزم شراب ...98شمارهٔ ۱۱۰: جنت سپند سوز گلستان روی توست 99شمارهٔ ۱۱۱: فلک گردباد ره کاروانت 100شمارهٔ ۱۱۲: بر گلویم تیغ خون افشان چو آب کوثر ...101شمارهٔ ۱۱۳: پیشانی ناز او از موج نگه چین بست 102شمارهٔ ۱۱۴: دل مرا با داغ آن ناآشنا پیچیده اس ...103شمارهٔ ۱۱۵: خال او در بند آن زلف چو شست افتاد ...104شمارهٔ ۱۱۶: همره اغیار آن گل سر به صحرا کرد و ...105شمارهٔ ۱۱۷: در برم دل عندلیب بوستان گم کرده ا ...106شمارهٔ ۱۱۸: دست کلیم داغ دل شعله رنگ ماست 107شمارهٔ ۱۱۹: دلم به پرده دریهای اشک خورسند است 108شمارهٔ ۱۲۰: دلبر سوداگر من عزم کابل کرده است 109شمارهٔ ۱۲۱: در دل خوبان به جای مهر دایم کینه ...110شمارهٔ ۱۲۲: لعلی که منم تشنه او آب حیات است 111شمارهٔ ۱۲۳: دل در چمن مبندید آتشزده سرائیست 112شمارهٔ ۱۲۴: از غم دلی که آب نشد سد آهن است 113شمارهٔ ۱۲۵: در باغ نخل خشک ز بادام مانده است 114شمارهٔ ۱۲۶: خلعت شادی خزان از قامت گلشن گرفت 115شمارهٔ ۱۲۷: کارم ز درد عشق به مردن رسیده است 116شمارهٔ ۱۲۸: آمد بهار و غنچه به گلزار جا گرفت 117شمارهٔ ۱۲۹ - قطعه از غزل: خسرو گیتی ستان سبحا ...118شمارهٔ ۱۳۰: پیمانه یی که باده ندارد شکستنیست 119شمارهٔ ۱۳۱: شبی که از دلم آه شرر فغان برخاست 120شمارهٔ ۱۳۲: بر سر بالینم آن گل آمد و خندید و ...121شمارهٔ ۱۳۳: آمد بهار و شعله به سنگی نمانده اس ...122شمارهٔ ۱۳۴: در هیچ سینه یی گل داغی نمانده است 123شمارهٔ ۱۳۵: ای مقدم تو قبله چشم تر من است 124شمارهٔ ۱۳۶: لشکر خط آخر از ملک تو رو خواهد گر ...125شمارهٔ ۱۳۷: لشکر خط جا چو گرد آن دهان خواهد گ ...126شمارهٔ ۱۳۸: دور آن رخسار و جور آسمان خواهد گذ ...127شمارهٔ ۱۳۹: بی تو در گلشن مرا فریاد بلبل آتش ...128شمارهٔ ۱۴۰: تا در آغوش گلستان من آن سرو قد اس ...129شمارهٔ ۱۴۱: روزیم هر روز دشنام از دهان تنگ تو ...130شمارهٔ ۱۴۲: از نظر تا ابروی او رفت دینم رفته ...131شمارهٔ ۱۴۳: شمعم و پیوسته در رگهای جانم آتش ا ...132شمارهٔ ۱۴۴: رفتی و از رفتنت مرهم ز داغم رفته ...133شمارهٔ ۱۴۵: آمد بهار و سیر گلستان غنیمت است 134شمارهٔ ۱۴۶: دلبر سوداگر من عزم کابل کرد و رفت 135شمارهٔ ۱۴۷: فتنه جویی دوش تاراج دل و جان کرد ...136شمارهٔ ۱۴۸: دل در برم چو کعبه مقام محمد است 137شمارهٔ ۱۴۹: سرگشته آسمان به هوای محمد است 138شمارهٔ ۱۵۰: دل در برم چو کعبه دیار محمد است 139شمارهٔ ۱۵۱: والشمس والضحی گل روی محمد است 140شمارهٔ ۱۵۲: آنکه می گرید به حالم چشم خونین من ...141شمارهٔ ۱۵۳: بیا به کلبه ام ای ماهرو صفا اینجا ...142شمارهٔ ۱۵۴: تا هوایت بر سر باد صبا افتاده است 143شمارهٔ ۱۵۵: دل به دام کاکل آن دلربا افتاده اس ...144شمارهٔ ۱۵۶: در باغ اثر ز ناله بلبل نمانده است 145شمارهٔ ۱۵۷: جود و سخا به مردم عالم نمانده است 146شمارهٔ ۱۵۸: بهر خصم از خسروان امداد می باید گ ...147شمارهٔ ۱۵۹: آن شوخ اگر نمایدش از دور پشت دست 148شمارهٔ ۱۶۰: از رفیق رهنما طبع گدا آسوده است 149شمارهٔ ۱۶۱: آمد خزان و عیش و طرب از زمانه رفت 150شمارهٔ ۱۶۲: لاله رویی آمد و آتش به داغم کرد و ...151شمارهٔ ۱۶۳: آمد خزان و دور نشاط از پیاله رفت 152شمارهٔ ۱۶۴: در گلشنی که مقدم آن گل رسیده است 153شمارهٔ ۱۶۵: نسازم ز بانگ سگانت شکایت 154شمارهٔ ۱۶۶: روزگاری شد که پشتم از غم دوران دو ...155شمارهٔ ۱۶۷: چشم تو را طبیب کجا می کند علاج 156شمارهٔ ۱۶۸: بیا و باده کش ای محتسب به پای قدح 157شمارهٔ ۱۶۹: به جستجوی تو بیرون شد از چمن گل س ...158شمارهٔ ۱۷۰: خلوتسرای رضوان کاشانه تو باشد 159شمارهٔ ۱۷۱: از غمت در سینه دل صدنامه انشا می ...160شمارهٔ ۱۷۲: روزی که دام زلف تو در تاب می شود 161شمارهٔ ۱۷۳: چو تیغ بر کمر آن باده نوش می آید 162شمارهٔ ۱۷۴: شبی که بر سرم آن سبزپوش می آید 163شمارهٔ ۱۷۵: در گلستان بی تو اشک از چشم بلبل م ...164شمارهٔ ۱۷۶: بر سرم روزی که از زلف تو سودا گل ...165شمارهٔ ۱۷۷: به سیر گل مگر آن شوخ گلگون پوش می ...166شمارهٔ ۱۷۸: مرغ بی بال و پری دیدم دلم آمد به ...167شمارهٔ ۱۷۹: غنچه ام آخر چو گل کام به عریانی ب ...168شمارهٔ ۱۸۰: خم تهی شد از می و دور قدح از پا ف ...169شمارهٔ ۱۸۱: ساقی بده آن می که ز دل شور برآید 170شمارهٔ ۱۸۲: خون دل از دیده ام روزی که سر بیرو ...171شمارهٔ ۱۸۳: مبادا کار من با چشمت ای مژگان خدن ...172شمارهٔ ۱۸۴: چو تیغ در کمر آن رشک آفتاب کند 173شمارهٔ ۱۸۵: در گلستان سایه تازان قامت رعنا فت ...174شمارهٔ ۱۸۶: جلوه گر روزی که در گشن قد او می ش ...175شمارهٔ ۱۸۷: چو بهر پرسشم آن شهسوار می آید 176شمارهٔ ۱۸۸: نگار من به دم چون مسیح می آید 177شمارهٔ ۱۸۹: شمع با آتش مدارا تا قیامت می کند 178شمارهٔ ۱۹۰: شمع ها جمله به فانوس وطن ساخته ان ...179شمارهٔ ۱۹۱: شمع بزمم از تماشای تو شاخ گل شود 180شمارهٔ ۱۹۲: دیده چرخ به ظالم نگران خواهد بود 181شمارهٔ ۱۹۳: زلف تو شام بوی و جبین صبحگاه عید 182شمارهٔ ۱۹۴: چشم شوخش در گلستان آمد و خنجر کشی ...183شمارهٔ ۱۹۵: آمد خزان و سیر چمن آرزو نماند 184شمارهٔ ۱۹۶: سبزه خط آب از رخسار جانان می خورد 185شمارهٔ ۱۹۷: دماغ آشفتنی از بزم اهل جود می آید 186شمارهٔ ۱۹۸: روزی که یار مست برون از چمن شود 187شمارهٔ ۱۹۹: ز رشک کلبه من کعبه و بتخانه می سو ...188شمارهٔ ۲۰۰: دوستان چون شمع امشب جای در مجلس ک ...189شمارهٔ ۲۰۱: رفتند اهل جود در ایام کس نماند 190شمارهٔ ۲۰۲: ای مه شبی به خانه ام آیی چه می شو ...191شمارهٔ ۲۰۳: مرا ای بی مروت مهربان گردی چه خوا ...192شمارهٔ ۲۰۴: ز من رنجیده یی صیاد هوش من که خوا ...193شمارهٔ ۲۰۵: ز دنیا هر که شد لبریز عمرش بی بقا ...194شمارهٔ ۲۰۶: آتشم روزی که از دامان صحرا گل کند 195شمارهٔ ۲۰۷: از ملامت خانه ام آرامگاه گل شود 196شمارهٔ ۲۰۸: به سوی بحر اگر سیلاب اشکم رهنمون ...197شمارهٔ ۲۰۹: رنگینی رخ تو به رعنا نداده اند 198شمارهٔ ۲۱۰: شیرینی لب تو به شکر نداده اند 199شمارهٔ ۲۱۱: آهم امشب در چمن سرگشتگان را یاد ک ...200شمارهٔ ۲۱۲: تسخیر عکس روی تو دل چون هوس کند 201شمارهٔ ۲۱۳: تا به زلف خویش خوبان همنشینم کرده ...202شمارهٔ ۲۱۴: مرا در دیده همچون سرمه جا گردی چه ...203شمارهٔ ۲۱۵: درد و داغ غم ز جان عشقبازان برده ...204شمارهٔ ۲۱۶: اگر در خانه آئینه آن روح روان آید 205شمارهٔ ۲۱۷: قبای لاله گون در بر چو آن سرو روا ...206شمارهٔ ۲۱۸: پیغام چشم من به عزیزان که می برد 207شمارهٔ ۲۱۹: از رخت میخانه امشب آنقدر مسرور بو ...208شمارهٔ ۲۲۰: من دیوانه را ارواح مجنون چون به ی ...209شمارهٔ ۲۲۱: چمن از رنگ و بو چون شد تهی بلبل ف ...210شمارهٔ ۲۲۲: ز جا چون سرو اگر از غیرت شمشاد بر ...211شمارهٔ ۲۲۳: تکلم از دهانش گر ز تنگی دیر می ری ...212شمارهٔ ۲۲۴: ساقی مجلس ما آن بت بی باک نشد 213شمارهٔ ۲۲۵: به سوی کلبه ام شامی که آن شمع وصا ...214شمارهٔ ۲۲۶: بی تو در چشمم نگه در شیشه چون سیم ...215شمارهٔ ۲۲۷: غنچه ام خوبان غم خود دلنشینم کرده ...216شمارهٔ ۲۲۸: وقت شد خط پا بر آن گلبرگ تر خواهد ...217شمارهٔ ۲۲۹: چشم او خون دل عاشق دمادم می خورد 218شمارهٔ ۲۳۰: کوه را افغانم آتش در جگر می افگند 219شمارهٔ ۲۳۱: هر کس که زین محیط دم آب می خورد 220شمارهٔ ۲۳۲: به دست سایلان آوازه احسان عصا گرد ...221شمارهٔ ۲۳۳: ز سودای رخت همیان زر گل بر سرم ری ...222شمارهٔ ۲۳۴: دست کوتاهم اگر منظور چشم او شود 223شمارهٔ ۲۳۵: زلف با خال لبش تلقین ایمان میکند 224شمارهٔ ۲۳۶: شعله خوبانی که هر یک آفت پروانه ا ...225شمارهٔ ۲۳۷: در محبت طفل اشکم گوهر دل می شود 226شمارهٔ ۲۳۸: می شود هنگام پیری موی چون عنبر سف ...227شمارهٔ ۲۳۹: ز دل پروانه آهم به لب مأیوس می آی ...228شمارهٔ ۲۴۰: به گلشن گل اگر از رنگ و بوی خود س ...229شمارهٔ ۲۴۱: دل چو از پای فتد دست دعا می گردد 230شمارهٔ ۲۴۲: رخت هستی دل سوی آن جامه گلگون می ...231شمارهٔ ۲۴۳: میل خوبان ز اسیران به توانگر باشد 232شمارهٔ ۲۴۴: دل چون مطیع گشت چراغ نظر شود 233شمارهٔ ۲۴۵: به سیر باغ اگر آن شعله بالا بلند ...234شمارهٔ ۲۴۶: آنها که تکیه بر کرم کبریا کنند 235شمارهٔ ۲۴۷: جبهه می خواهم که وقف سجده آن پا ش ...236شمارهٔ ۲۴۸: داغ را دل در کنار خویشتن می پرورد 237شمارهٔ ۲۴۹: شبی که خانه ام از روی یار گلشن بو ...238شمارهٔ ۲۵۰: از رخت آئینه من دامن گلچین شود 239شمارهٔ ۲۵۱: دم صبحی که در میخانه از بهر شراب ...240شمارهٔ ۲۵۲: عالم به چشم مستان چون آب می نماید 241شمارهٔ ۲۵۳: چند روزی در محبت درد می باید کشید 242شمارهٔ ۲۵۴: می پرستی های آن لبهای خندانت چه ش ...243شمارهٔ ۲۵۵: ز چاک سینه دود آه من گلگون برون آ ...244شمارهٔ ۲۵۶: خدای ذات تو را از بلا نگه دارد 245شمارهٔ ۲۵۷: دلم در کوی او رفتست حیرانم که چون ...246شمارهٔ ۲۵۸: در خانه یی که وصف رخ یار بگذرد 247شمارهٔ ۲۵۹: فلک به قامت پیر خمیده می ماند 248شمارهٔ ۲۶۰: فلک از ناله شبهای من بی تاب می گر ...249شمارهٔ ۲۶۱: بی تو امشب ساغر و پیمانه ام در جن ...250شمارهٔ ۲۶۲: امشب ای مژگان سیه چشمی که بر روی ...251شمارهٔ ۲۶۳: بهند غصه منعم عاقبت محبوس می گردد 252شمارهٔ ۲۶۴: از دل دنیاپرستان ذوق صحبت برده ان ...253شمارهٔ ۲۶۵: به استقبال چشمت فتنه از هر سوی صف ...254شمارهٔ ۲۶۶: خیر بادش می کنم دود از دماغم می ر ...255شمارهٔ ۲۶۷: ای پسر آنها که پیش از برگ بارت دا ...256شمارهٔ ۲۶۸: جهان پر شهد از لبهای خندان تو می ...257شمارهٔ ۲۶۹: قامتش چون از بهار جلوه رعنا می شو ...258شمارهٔ ۲۷۰: در رهت چون نقش پا امشب دو چشمم چا ...259شمارهٔ ۲۷۱: دور از آن مژگان مرا دل سوی خنجر م ...260شمارهٔ ۲۷۲: نگه مست تو خون دل احباب خورد 261شمارهٔ ۲۷۳: شنیدم زین دیار آن گل بسر عزم سفر ...262شمارهٔ ۲۷۴: جان ز دنبالش ز جسم ناتوانم می رود 263شمارهٔ ۲۷۵: آئینه را جمال تو صاحب نظر کند 264شمارهٔ ۲۷۶: فصل خزان رسید ز گلها اثر نماند 265شمارهٔ ۲۷۷: دوران تمام گشت اثر بر فلک نماند 266شمارهٔ ۲۷۸: مرغ دلم چو ناله کشیدن هوس کند 267شمارهٔ ۲۷۹: بی رخت گل به گلستان سر بی تن باشد 268شمارهٔ ۲۸۰: سرو را شمشاد قدش محو چون تصویر کر ...269شمارهٔ ۲۸۱: چو بیرون از چمن آن سرو یکتا گرد م ...270شمارهٔ ۲۸۲: گل به گلشن دعویی صاحب کمالی می کن ...271شمارهٔ ۲۸۳: مرا از طوف کویت شکوه ی در دل نمی ...272شمارهٔ ۲۸۴: بی گفتگوی رزق مهیا نمی شود 273شمارهٔ ۲۸۵: دل قمری سرو قد رعنای محمد 274شمارهٔ ۲۸۶: دامن گلستانش تا مرا به چنگ آمد 275شمارهٔ ۲۸۷: رفیق از کف مده دشمن اگر خواهی زبو ...276شمارهٔ ۲۸۸: باغبانی کو که آید گل در آغوشم کند 277شمارهٔ ۲۸۹: با من ز عرضحال زبان در دهان نماند 278شمارهٔ ۲۹۰: در روزگار ما اثری از سخا نماند 279شمارهٔ ۲۹۱: سرمه در چشمی نمی بینم که خاموشم ک ...280شمارهٔ ۲۹۲: نام و نشان به دهر ز اهل کرم نماند 281شمارهٔ ۲۹۳: در عهد ما رواج به اهل هنر نماند 282شمارهٔ ۲۹۴: با یار و دوست شیوه عهد و وفا نمان ...283شمارهٔ ۲۹۵: تا مرا بر سر کلاه در آستینم کرده ...284شمارهٔ ۲۹۶: تهیدستی چو روی آورد طالع واژگون ا ...285شمارهٔ ۲۹۷: ترک هستی سالکان در زیر گردن کرده ...286شمارهٔ ۲۹۸: ماه رخسار تو امشب شمع بزم ناله بو ...287شمارهٔ ۲۹۹: آمد بهار و رفتن خود را خبر نداد 288شمارهٔ ۳۰۰: فصل خزان رسید و نشاط و طرب نماند 289شمارهٔ ۳۰۱: آمد خزان نسیم گل و یاسمن نماند 290شمارهٔ ۳۰۲: فصل خزان رسید به گلشن صدا نماند 291شمارهٔ ۳۰۳: ساقیا برخیز از طاق طرب مینا فتاد 292شمارهٔ ۳۰۴: نوبهار آمد تماشای گل و سنبل کنید 293شمارهٔ ۳۰۵: نگار جامه فروشم کلاه پوش آمد 294شمارهٔ ۳۰۶: مگو در انجمن مینا ز دست چرخ دون گ ...295شمارهٔ ۳۰۷: نگاهم بی رخش گردید اشک و غنچه گل ...296شمارهٔ ۳۰۸: مرا هر شب تب هجران آن بدخو بسوزان ...297شمارهٔ ۳۰۹: عقل و هوشم رفت تا آن تندخو خنجر ک ...298شمارهٔ ۳۱۰: مرا نگاه تو عالی جناب خواهد کرد 299شمارهٔ ۳۱۱: رخ تو رونق گل در نقاب خواهد کرد 300شمارهٔ ۳۱۲: شب چو آن شمع ز کاشانه برون می آید 301شمارهٔ ۳۱۳: صدای مقدم گلچین چو در گلزار می آی ...302شمارهٔ ۳۱۴: مو سفیدی حرص دنیا دور نتوانست کرد 303شمارهٔ ۳۱۵: نفس سرکش را مسخر عقل پرتدبیر کرد 304شمارهٔ ۳۱۶: ز موج اشک آخر پای در زنجیر خواهم ...305شمارهٔ ۳۱۷: جنت لبالب است ز نام چهار یار 306شمارهٔ ۳۱۸: ز مهر روی تو گشتیم خاکسار آخر 307شمارهٔ ۳۱۹: از وصال او مرا شد ناتوانی بیشتر 308شمارهٔ ۳۲۰: سبزه خط بخشد از لعل لب او جان به ...309شمارهٔ ۳۲۱: مرا بر سر کلاه از سایه بال هما به ...310شمارهٔ ۳۲۲: خط برآوردی و بر جا سرو چالاکت هنو ...311شمارهٔ ۳۲۳: بهر قتل من زدی تیغ و فغان دارم هن ...312شمارهٔ ۳۲۴: چشم مست او ندانستست انجامم هنوز 313شمارهٔ ۳۲۵: نمی رود ز دم یاد آن جوان هرگز 314شمارهٔ ۳۲۶: صد بیابان طی شد و از کاروان دورم ...315شمارهٔ ۳۲۷: همرهان رفتند و من پا در وطن دارم ...316شمارهٔ ۳۲۸: خط برآورد و نشد خاطر ازو شاد هنوز 317شمارهٔ ۳۲۹: فرهاد ناله می کند از تیشه ام هنوز 318شمارهٔ ۳۳۰: مباش ای مه من پیرو دل همه کس 319شمارهٔ ۳۳۱: سربلندان جهان را نام احسان است و ...320شمارهٔ ۳۳۲: پیر گشتیم ز غم یاد جوان ما را بس 321شمارهٔ ۳۳۳: ای که خون کردی دل ما راز چشم ما م ...322شمارهٔ ۳۳۴: می کنم چون شمع بهر سوختن امداد خو ...323شمارهٔ ۳۳۵: با که روشن سازم احوال دل افگار خو ...324شمارهٔ ۳۳۶: زین گلستان سرو قدی را نکردم رام خ ...325شمارهٔ ۳۳۷: فگنده بر دلم عمریست مهر آن جبین آ ...326شمارهٔ ۳۳۸: تا چو پروانه کشم شمع تو را در بر ...327شمارهٔ ۳۳۹: بید مجنونم سر خود دیده ام در پای ...328شمارهٔ ۳۴۰: تو و بدمستی و عاشق کشی و خنجر خوی ...329شمارهٔ ۳۴۱: تا تو آلوده به خون ساخته یی خنجر ...330شمارهٔ ۳۴۲: روز محشر بزم دست سوی افسر خویش 331شمارهٔ ۳۴۳: تا نمودی در گلستان زلف عنبربوی خو ...332شمارهٔ ۳۴۴: ای دل مطیع آن بت مژگان فرنگ باش 333شمارهٔ ۳۴۵: اگر بردارد از رخ پرده خورشید جهان ...334شمارهٔ ۳۴۶: با اهل جاه ناخن زاغ و پلنگ باش 335شمارهٔ ۳۴۷: گر کشم از سینه خود آه گردون سای خ ...336شمارهٔ ۳۴۸: نو خط من می کند بر چرخ مینا فام ر ...337شمارهٔ ۳۴۹: با پریشان روزگاران یار دارد اختلا ...338شمارهٔ ۳۵۰: تفسیر سازد حسن را رویی که دارد خا ...339شمارهٔ ۳۵۱: می زند عشق تو هر شب شعله در جانم ...340شمارهٔ ۳۵۲: مه بود در کلبه ام چون در ته دامن ...341شمارهٔ ۳۵۳: صرف شد عمر من ای یار غلط کردم حیف 342شمارهٔ ۳۵۴: حسنش آخر از هجوم خط تلف شد حیف حی ...343شمارهٔ ۳۵۵: روزی که صبح حشر کند رو به یک طرف 344شمارهٔ ۳۵۶: در صدف چون قطره افتد گردد او را د ...345شمارهٔ ۳۵۷: دارم ز دست داغ دل سامانیان در بغل 346شمارهٔ ۳۵۸: شهر و صحرا درگرفت از آتش رخسار گل 347شمارهٔ ۳۵۹: افلاک را گداخت دل صبر پیشه ام 348شمارهٔ ۳۶۰: پادشاها با تو جان دردمند آورده ام 349شمارهٔ ۳۶۱: بر خاک ریخت جام شرابی که داشتم 350شمارهٔ ۳۶۲: شب چو یاد عارض آن شعله قامت می کن ...351شمارهٔ ۳۶۳: روی دلی ز مردم عالی نیافتم 352شمارهٔ ۳۶۴: قبای خود چو گل امروز پاره پاره کن ...353شمارهٔ ۳۶۵: موج جوهر شوم از تیغ زبانت گردم 354شمارهٔ ۳۶۶: خم گشت قد و با لب نانی نرسیدیم 355شمارهٔ ۳۶۷: بی تو امشب بوی خون می آید از کاشا ...356شمارهٔ ۳۶۸: نفس عمریست می پیچد مرا در سینه می ...357شمارهٔ ۳۶۹: لب گشایی به تکلم ز کلامت گردم 358شمارهٔ ۳۷۰: بنده مرحمت چشم سیاهت گردم 359شمارهٔ ۳۷۱: می روم هر سو سراغ دل ز مردم می کن ...360شمارهٔ ۳۷۲: صبا آورد دوش از میر عالی نامه یی ...361شمارهٔ ۳۷۳: ز شهر از دست تو امروز ای گل پیرهن ...362شمارهٔ ۳۷۴: روی دلی از آن بت سرکش نیافتم 363شمارهٔ ۳۷۵: اشکیم تازه شور ز زمزم کشیده ایم 364شمارهٔ ۳۷۶: یار سرکش را به زور ناله همدم کرده ...365شمارهٔ ۳۷۷: از آن روزی که دور افتاد زان زلف د ...366شمارهٔ ۳۷۸: پژمرده شد به دل گل داغی که داشتم 367شمارهٔ ۳۷۹: گردبادم خاک در چشم چراغت می کنم 368شمارهٔ ۳۸۰: یاد آن شبها که در بزمت فراغت داشت ...369شمارهٔ ۳۸۱: بهر سوغای عزیزان جان ز تن بیرون ک ...370شمارهٔ ۳۸۲: خشک است ز بی مهریی ایام دماغم 371شمارهٔ ۳۸۳: تا به کوی آن نگار سیمبر جا کرده ا ...372شمارهٔ ۳۸۴: شده چون سایه از بس خاکساری جزو اع ...373شمارهٔ ۳۸۵: شبی که بوی گلت از هوا سراغ کنم 374شمارهٔ ۳۸۶: بر زمین مانند اشک از چشم تر افتاد ...375شمارهٔ ۳۸۷: چهره افروخت چو گل بهر تماشا رفتم 376شمارهٔ ۳۸۸: به کویت از سر خود سجده مقبل نمی د ...377شمارهٔ ۳۸۹: از چمن افغان کنان بیرون چو بلبل م ...378شمارهٔ ۳۹۰: داغ هر جا گل کند پا تکیه دل می کن ...379شمارهٔ ۳۹۱: یاد آن شبها که در بر گلعذاری داشت ...380شمارهٔ ۳۹۲: دل دیوانه خود را نشان کردم ندانست ...381شمارهٔ ۳۹۳: روم از جای با اندک نسیمی گرد را م ...382شمارهٔ ۳۹۴: به گلشن رفتم و بی رویت آغاز جنون ...383شمارهٔ ۳۹۵: شکایت نامه آن روی چون گل بود در د ...384شمارهٔ ۳۹۶: به گلزاری که در وی سرو قدی نیست خ ...385شمارهٔ ۳۹۷: خبر می گوید از راز درون لبهای خام ...386شمارهٔ ۳۹۸: تا گرفتم خو به سحر نرگسش جادو شدم 387شمارهٔ ۳۹۹: از سر کوی تو با صد حسرت ای گل می ...388شمارهٔ ۴۰۰: گر به کف مانند گل مشت زری می داشت ...389شمارهٔ ۴۰۱: صبا از خنده آن گل حدیثی گفت در گو ...390شمارهٔ ۴۰۲: در دل امشب شورشی چون صبح محشر داش ...391شمارهٔ ۴۰۳: از عدم جسم خراب و رنگ زرد آورده ا ...392شمارهٔ ۴۰۴: بی خود شدم از زلف دو تا کام گرفتم 393شمارهٔ ۴۰۵: دل را اسیر خط بناگوش کرده ام 394شمارهٔ ۴۰۶: خوش آن مستی که درد و داغ خود را چ ...395شمارهٔ ۴۰۷: دری گشاده نگردد اگر گدای شوم 396شمارهٔ ۴۰۸: امشب از مستی به پای خم چو خشت افت ...397شمارهٔ ۴۰۹: اشک چشم شبنمم در حسرت روی گلم 398شمارهٔ ۴۱۰: بس که چون شبنم سری دارد به عریانی ...399شمارهٔ ۴۱۱: می کند پهلو تهی کنج غم از تنهائیم 400شمارهٔ ۴۱۲: در چمن از گریه آبی بر رخ گل می زن ...401شمارهٔ ۴۱۳: گوشه چشم تو تا افتاد بر کاشانه ام 402شمارهٔ ۴۱۴: بی تو امشب سوخت از تب استخوان پیک ...403شمارهٔ ۴۱۵: بی تو امشب بس که احوال خرابی داشت ...404شمارهٔ ۴۱۶: ساقی ز حدیث می و پیمانه گذشتیم 405شمارهٔ ۴۱۷: چون گل تمام داغم و خرم نشسته ام 406شمارهٔ ۴۱۸: نسیم صبح پیامی رساند در گوشم 407شمارهٔ ۴۱۹: شبنمم پهلو به روی بستر گل می زنم 408شمارهٔ ۴۲۰: بی جمالت در گلستان چاک چون گل می ...409شمارهٔ ۴۲۱: نگاه باده پرست تو برده از هوشم 410شمارهٔ ۴۲۲: نمی شود دم پیری اجل فراموشم 411شمارهٔ ۴۲۳: بیابان گردم و از کشور آرام بیرونم 412شمارهٔ ۴۲۴: بس که دلگیر از تماشای گلستان گشته ...413شمارهٔ ۴۲۵: می روم در باغ و سر در پای سنبل می ...414شمارهٔ ۴۲۶: خبر از زلف او با جان غم پیوسته آو ...415شمارهٔ ۴۲۷: بر درت همچون کمان پشت دو تا آورده ...416شمارهٔ ۴۲۸: شمعم و پروانه ام با شد دل بی کینه ...417شمارهٔ ۴۲۹: بس که خو کردست با کلفت دل غم پیشه ...418شمارهٔ ۴۳۰: شکایت نامه آن روی چون گل بود در د ...419شمارهٔ ۴۳۱: تا به سودای تو از خانه به بازار ش ...420شمارهٔ ۴۳۲: همنشین زنبورم خانه پر عسل دارم 421شمارهٔ ۴۳۳: ز قتل عاشقان در سینه او غم نمی بی ...422شمارهٔ ۴۳۴: به دام دلبری افتاده ام گمگشته تدب ...423شمارهٔ ۴۳۵: نگاه یار با من بر سر جنگ است می د ...424شمارهٔ ۴۳۶: روزگاری شد که خون از دیده تر می خ ...425شمارهٔ ۴۳۷: از دهر بس که کلفت بسیار می کشم 426شمارهٔ ۴۳۸: در دم خط آن پسر در جستجو خواهد شد ...427شمارهٔ ۴۳۹: سرمه آن روزی که از چشمت جدا خواهد ...428شمارهٔ ۴۴۰: وقت خط جان تو بیرون از بدن خواهد ...429شمارهٔ ۴۴۱: اشک من گر اینچنین کز دل برون خواه ...430شمارهٔ ۴۴۲: تازه می سازم ز برق ناله داغ خویشت ...431شمارهٔ ۴۴۳: چشم تا پوشیده ام از آرزوی خویشتن 432شمارهٔ ۴۴۴: گر به طوف خاکم آن عاشق نواز آید ب ...433شمارهٔ ۴۴۵: دلم افسرده شد از گردش ارض و سما ب ...434شمارهٔ ۴۴۶: یارب از پیمانه صحت مرا سرشار کن 435شمارهٔ ۴۴۷: تلخکامم از دل پر مدعای خویشتن 436شمارهٔ ۴۴۸: ز آتش عشق تو آب شد جگر من 437شمارهٔ ۴۴۹: به دستم کرد گل تا داغهای آتشین من 438شمارهٔ ۴۵۰: بپوش از هستی خود چشم و عیش جاودان ...439شمارهٔ ۴۵۱: ای شکر لب وقف ارباب هوس خواهی شدن 440شمارهٔ ۴۵۲: از دل زارم نفس مأیوس می آید برون 441شمارهٔ ۴۵۳: به دور خط رخسارت دو چندان گشت آه ...442شمارهٔ ۴۵۴: از ریاضت نفس را کردم کباب خویشتن 443شمارهٔ ۴۵۵: جنونم دشت پیما شد کن ای مجنون حذر ...444شمارهٔ ۴۵۶: این چه رنگ و رخسار است گلشن جمال ...445شمارهٔ ۴۵۷: نمی آیی به بالینم نمی گیری خبر از ...446شمارهٔ ۴۵۸: خانه ام از روی او امشب چمن خواهد ...447شمارهٔ ۴۵۹: کجا رفتی ز آغوش تماشا ای نگار من 448شمارهٔ ۴۶۰: تا چراغ انجمن کردن زبان خویشتن 449شمارهٔ ۴۶۱: تا به او روشن کنم سوز نهان خویشتن 450شمارهٔ ۴۶۲ - قطعه: فلک رتبه سبحانقلی خان که ب ...451شمارهٔ ۴۶۳: به دریا کرده ام خو موج آبم می توا ...452شمارهٔ ۴۶۴: نمی گردد صدای جود از اهل کرم بیرو ...453شمارهٔ ۴۶۵: کرده ام چون غنچه سر در آستین خویش ...454شمارهٔ ۴۶۶: کرده ام بالین آسایش ز دست خویشتن 455شمارهٔ ۴۶۷: اگر یک دم شود خالی ز موج می سبوی ...456شمارهٔ ۴۶۸: مسجد در آی و تکیه به غیر از خدا م ...457شمارهٔ ۴۶۹: از مربی بس که رم خورده دل بدخوی م ...458شمارهٔ ۴۷۰: شبی ای شمع در آغوش ما جا می توان ...459شمارهٔ ۴۷۱: به خاک افتاده گرد سرمه چشم سیاهت ...460شمارهٔ ۴۷۲: گذشتی مست با غیر و زدی آتش به داغ ...461شمارهٔ ۴۷۳: غریبم نیست همچون لاله دلسوزی به د ...462شمارهٔ ۴۷۴: خوش آن روزی که می نوشیده می رفتی ...463شمارهٔ ۴۷۵: ای دل چو بلبل از پی آن بی وفا مرو 464شمارهٔ ۴۷۶: خامه می پیچد به خود از خط چون زنج ...465شمارهٔ ۴۷۷: مجلس افروزیی رخساره نیکویت کو 466شمارهٔ ۴۷۸: ای سرمه صید کشته چشم سیاه تو 467شمارهٔ ۴۷۹: وصف رخش گلست و ورق گلشن است ازو 468شمارهٔ ۴۸۰: شوخ نقاشی که رنگم می کند تسخیر او 469شمارهٔ ۴۸۱: نمی نهم به در باغ خلد پا بی تو 470شمارهٔ ۴۸۲: نمی نهم به تماشای گل قدم بی تو 471شمارهٔ ۴۸۳: تا کی چو گل نشینم در خون تپیده بی ...472شمارهٔ ۴۸۴: هر شب چو شمع دارم سوز و گداز بی ت ...473شمارهٔ ۴۸۵: گردیده شمع بزمم بی آب و تاب بی تو 474شمارهٔ ۴۸۶: پیچیده با نگاهم از سیر باغ بی تو 475شمارهٔ ۴۸۷: شبها بود چراغم از دود آه بی تو 476شمارهٔ ۴۸۸: پریده رنگ ز گلها و لاله بی تو 477شمارهٔ ۴۸۹: شبها چو شمع دارم حال خراب بی تو 478شمارهٔ ۴۹۰: شد موسم خزان به گل و غنچه ناز کو 479شمارهٔ ۴۹۱: آمد بهار و رونق گلهای باغ کو 480شمارهٔ ۴۹۲: آمده بهار و نشاء و نمای زمانه کو 481شمارهٔ ۴۹۳: افتاد بر سر من سودای کاکل تو 482شمارهٔ ۴۹۴: آمد بهار و فیض نسیم بهار کو 483شمارهٔ ۴۹۵: آمد بهار بر کف ساقی پیاله کو 484شمارهٔ ۴۹۶: باشد به بام دیده من جای خواب تو 485شمارهٔ ۴۹۷: ای گل به سیر باغ چو باد صبا مرو 486شمارهٔ ۴۹۸: بیا که غنچه شد ای سرو من چمن بی ت ...487شمارهٔ ۴۹۹: ای گل نرگس فدای چشم چون بادام تو 488شمارهٔ ۵۰۰: در خوان منعمان به امید عطا مرو 489شمارهٔ ۵۰۱: برده ام امروز بوی خوش ز باغ تازه ...490شمارهٔ ۵۰۲: فصل نوروز است می آید هوای تازه یی 491شمارهٔ ۵۰۳: برآرد از چمن گل را خزان آهسته آهس ...492شمارهٔ ۵۰۴: ز بیم نرگس مستت پرید رنگ پیاله 493شمارهٔ ۵۰۵: دل همچو اشک بر سر مژگان برآمده 494شمارهٔ ۵۰۶: دل از خود رفته شوری بر من دیوانه ...495شمارهٔ ۵۰۷: دلبر سوداگرم از شهر کابل آمده 496شمارهٔ ۵۰۸: تا ز پیش چشم من ای دشت پیما رفته ...497شمارهٔ ۵۰۹: پنجه ام هرگز نرفته بر در کاشانه ی ...498شمارهٔ ۵۱۰: تا تو رفتی انجمن گردید ماتمخانه ی ...499شمارهٔ ۵۱۱: نو خط من ز سفر تا به وطن آمده یی 500شمارهٔ ۵۱۲: چهره افروخته همچون گل باغ آمده یی 501شمارهٔ ۵۱۳: جانب کلبه ام ای ماه جبین آمده یی 502شمارهٔ ۵۱۴: مرا در کشور تسلیم یارب تاج شاهی د ...503شمارهٔ ۵۱۵: چهره افروخته از باده ناب آمده یی 504شمارهٔ ۵۱۶: می کشم می هر سحر با می پرست تازه ...505شمارهٔ ۵۱۷: از شکایت دل نمی سازد ز ما اندیشه ...506شمارهٔ ۵۱۸: تا تو ای یوسف مصری ز سفر آمده یی 507شمارهٔ ۵۱۹: برده دل را از بر من نونهال تازه ی ...508شمارهٔ ۵۲۰: در دلم افتاده همچون لاله داغ تازه ...509شمارهٔ ۵۲۱: برده در پیری دل از دستم جوان تازه ...510شمارهٔ ۵۲۲: جان به لب آمده و نیست ز جانان مدد ...511شمارهٔ ۵۲۳: ای سرو مایل قد دلجوی کیستی 512شمارهٔ ۵۲۴: هر کوچه باغ دیده ام ای گل خوش آمد ...513شمارهٔ ۵۲۵: ای شمع بر سر من گریان خوش آمدی 514شمارهٔ ۵۲۶: رفتی و شوری به جان ناتوان انداختی 515شمارهٔ ۵۲۷: سر مگو آنکه شود خم پی احسان کسی 516شمارهٔ ۵۲۸: مرا امشب چو زلف خود پریشان کردی و ...517شمارهٔ ۵۲۹: مرا در بحر غم چون موج آب انداختی ...518شمارهٔ ۵۳۰: مرا آورده بر سر لشکر سودا شبیخونی 519شمارهٔ ۵۳۱: مرا ای شعله خود در تاب و تب انداخ ...520شمارهٔ ۵۳۲: ز دستم می کشد دامن بهار افشان گری ...521شمارهٔ ۵۳۳: کبابم کرده بی پروا خرامی چشم می پ ...522شمارهٔ ۵۳۴: مرا تا کی دواند آرزوی دل به هر سو ...523شمارهٔ ۵۳۵: ز من دل برده رنگین جلوه شمشاد بال ...524شمارهٔ ۵۳۶: دلم را برده از جا سرو قد نازک اند ...525شمارهٔ ۵۳۷: دلم در سینه باشد در تنوری مرغ بری ...526شمارهٔ ۵۳۸: غنچه گردید گل قسمتم از کم سخنی 527شمارهٔ ۵۳۹: ای خوش نگاه رخنه گر جان کیستی 528شمارهٔ ۵۴۰: چه کرده ام که مرا همدم بلا کردی 529شمارهٔ ۵۴۱: چون غنچه گر به جیب تأمل فرو روی 530شمارهٔ ۵۴۲: شمع بزمی و چو یوسف به نظر می آیی 531شمارهٔ ۵۴۳: کفر و دین یکسان بود در مذهب دیوان ...532شمارهٔ ۵۴۴: گر در خط بتان به تأمل فرو روی 533شمارهٔ ۵۴۵: از کدامین چمن ای سرو روان می آیی 534شمارهٔ ۵۴۶: گل به سر بر زده و پا به حنا می آی ...535شمارهٔ ۵۴۷: همچو گل کیسه لبالب ز درم می آیی 536شمارهٔ ۵۴۸: گل به سر برزده از سیر چمن می آیی 537شمارهٔ ۵۴۹: به کوی انتظاری آرمیدن ها چه می دا ...538شمارهٔ ۵۵۰: فلک از کهکشان چون سینه چاکست پندا ...539شمارهٔ ۵۵۱: تا لبت نام برآورده به شیرین سخنی 540شمارهٔ ۵۵۲: تا کی ای بلبل به دنبال هنر افتد ک ...541شمارهٔ ۵۵۳: به سوی کلبه ام ای سیمبر نمی آیی 542شمارهٔ ۵۵۴: چرا به کلبه ام ای دلربا نمی آیی 543شمارهٔ ۵۵۵: به خواب آمد مرا لیلی وشی چون سرو ...544شمارهٔ ۵۵۶: دمید خط و در آغوش من نمی آیی 545شمارهٔ ۵۵۷: چرا به کلبه ام ای لاله رو نمی آیی 546شمارهٔ ۵۵۸: قدت در چشم خود جا کرده ام ای دوست ...547شمارهٔ ۵۵۹: به سوی کلبه ام ای نازنین دوش آمدی ...548شمارهٔ ۵۶۰: چرا به کلبه ام مهربان نمی آیی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ