کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گذشته است ز تعریف،قد رعنایش
    الف کشد به زمین سرو پیش بالایش
    زسوزن مژه خویش چشم آن دارم
    که چشم خویش بدوزم به چشم شهلایش
    حریف تلخی بادام چشم او که شود؟
    تلافی ار ننماید لب شکرخایش
    به رنگ هاله فلکها تمام آغوشند
    که سر زند ز افق ماه عالم آرایش
    همان حلاوت کنج دهان به کام رسد
    به هرکجا که زنی بوسه از سراپایش
    ز انفعال فلاخن کند ترازو را
    اگر به خانه زین بنگرد زلیخایش
    (فتدرهش به خیابان عمر جاویدان
    چو سایه هرکه تواند فتاد درپایش )
    مرا به گلشن جنت چه می بری صائب؟
    فکنده است مرا دربهشت سودایش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha