کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خاک را از آب روی خود گلستان می کنم
    قطره ای تا در بساطم هست طوفان می کنم
    آنچنان کز لفظ گردد معنی بیگانه دور
    در سواد شهر جولان در بیابان می کنم
    گرچه از قسمت دم آبی نصیب من شده است
    صد دهان زخم را چون تیغ خندان می کنم
    از جهان آب و گل تادست شستم چون مسیح
    دست در یک کاسه با خورشید تابان می کنم
    تیر باران حوادث تر نمی سازد مرا
    خواب راحت همچو شیران در نیستان می کنم
    دیده من تا سفید از گریه چون دستار شد
    خواب در یک پیرهن با ماه کنعان می کنم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha