کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    لب خشک و دل خونین و چشم پر نمی دارم
    نگه دارد خدا از چشم بد خوش عالمی دارم
    به جای جوهر از آیینه ام زنگار می جوشد
    گوارا باد عیشم، خوش بهار خرمی دارم
    دو عالم آرزو در سینه دارم با تهیدستی
    بیابان در بیابان کشت و ابر بی نمی دارم
    فراغت دارد از ناز طبیبان درد بی درمان
    پریشان نیستم هر چند حال درهمی دارم
    اشارت برنمی دارد دل وحشی نژاد من
    چو ماه نو ازین هنگامه فکر پس خمی دارم
    نسیم صبحم، از من خویشتن داری نمی آید
    گره وا می کنم از کار مردم تا دمی دارم
    شکوه لاله ام را کوه و صحرا برنمی تابد
    که در هر نقطه داغی سواد اعظمی دارم
    به نقش کم زبازیگاه عالم برنمی خیزم
    امیدم بی شمار افتاده گر نقش کمی دارم
    به خورشید بد اختر چون نمایم گوهر خود را
    که در یک دم به چشمم می خورد گر شبنمی دارم
    تو کز دل بی نصیبی سیر کن در عالم صورت
    که من چون غنچه در هر پرده دل عالمی دارم
    ز راز آسمانی چون نباشم با خبر صائب
    که من چون کاسه زانوی خود جام جمی دارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha