کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زمین کان نمک گردیده است از شور سودایم
    به جای گرد مجنون خیزداز دامان صحرایم
    ریاض دردمندی را من آن نخل برومندم
    که می ریزد چو اوراق خزان داغ از سراپایم
    خلل در لنگر تمکین من طوفان نیندازد
    ز بس از گوهر سنجیده لبریزست دریایم
    ندارد نقطه خاک سیه روشندلی چون من
    فلک واکرده مکتوبی است پیش چشم بینایم
    درین دریای پر آشوب خود را جمع چون سازم؟
    که وحشت می کند از یکدگر چون موج اعضایم
    به دنبال تمنا می روم با آن که می دانم
    که می سازد بیابان مرگ ناکامی تمنایم
    فریب مهربانی خوردم از گردون، ندانستم
    که در دل بشکند خاری که بیرون آرد از پایم
    درین معموره وحشت فزا در هر کجا باشم
    بغیر از گوشه دل، عضو بیرون رفته از جایم
    ز فکر نرگس مخمور او بیماریی دارم
    که می سوزد به جای شمع بر بالین مسیحایم
    خدا از بر گریز این نوبهاران را نگه دارد
    که از فیض هوا قد می کشد چون سرو مینایم
    در احیای سخن می کرد انفاسم مسیحایی
    اگر درد سخن می داشت صائب کارفرمایم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha