کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هموار از درشتی چرخ دغا شدیم
    صد شکر رو سفید ازین آسیا شدیم
    فرصت نداد تیغ که بالا کنیم سر
    زان دم که چون قلم به سخن آشنا شدیم
    از قطع ره به منزل اگر رهروان رسند
    ما رفته رفته دور ز منزل چرا شدیم؟
    از هیچ دیده قطره آبی نشد روان
    در سنگلاخ دهر اگر توتیا شدیم
    دستش به چیدن سر ما کار تیغ کرد
    چون گل به روی هر که درین باغ وا شدیم
    پهلو تهی ز سنگ حوادث نساختیم
    خندان چو دانه در دهن آسیا شدیم
    افتاده است رتبه افتادگی بلند
    پر دست و پا زدیم که بی دست و پا شدیم
    با کاینات بر در بیگانگی زدیم
    تا آشنا به آن نگه آشنا شدیم
    مغزی نداشتیم که گردیم رو سفید
    چون تخم پوچ منفعل از آسیا شدیم
    درد سخن علاج ندارد، و گرنه ما
    صائب رهین منت چندین دوا شدیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha