کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مکش ز حسرت تیغ خودم که تاب ندارم
    ز هیچ چشمه دیگر امید آب ندارم
    بغیر دل که به دست خداست بست و گشادش
    دگر امید گشایش ز هیچ باب ندارم
    خوشم به وعده خشکی ز شیشه خانه گردون
    امید گوهر سیراب ازین سراب ندارم
    درین محیط که بی لنگرست باد مخالف
    بغیر کسب هوا کار چون حباب ندارم
    چرا خورم غم دنیا به این دوروزه اقامت؟
    چو بازگشت این منزل خراب ندارم
    در آن جهان ندهد فقر اگر نتیجه، در اینجا
    همین بس است که پروای انقلاب ندارم
    دلیل قطع امیدست آرمیدگی من
    ز نارسایی این رشته پیچ و تاب ندارم
    مبین به موی سفیدم، که همچو صبح بهاران
    درین بساط به جز پرده های خواب ندارم
    ترا که هست می ازماهتاب روی مگردان
    که من زدست تهی روی ماهتاب ندارم
    درین ریاض من آن شبنم سیاه گلیمم
    که روی گرم توقع ز آفتاب ندارم
    مرا ز روز حساب ای نفس دراز مترسان
    که خود حسابم و اندیشه حساب ندارم
    مساز روی ترش از نگاه بی غرض من
    که همچو نامه بی مطلبان جواب ندارم
    ز فکر صائب من کاینات مست و خرابند
    چه شد به ظاهر اگر در قدح شراب ندارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha