کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر چو غواصان توانی پای از سر ساختن
    می توانی جیب و دامن پرز گوهر ساختن
    ایمنند آزاد مردان از پریشان خاطری
    فرد را نتوان مجزا همچو دفتر ساختن
    گر به این دستور گردد دستگاه عیش تنگ
    صبح نتواند تبسم را مکرر ساختن
    همچو مجنون می کند تسخیر وحش و طیر را
    هر که بتواند ز موی خویش افسر ساختن
    بی مثال افتاده یارم، ورنه چون فرهاد من
    بیستون را می توانستم مصور ساختن
    شمه سهلی است از نیرنگ سازی های حسن
    بوسه در پیغام های تلخ مضمر ساختن
    حلقه بر هر در زدن سرگشتگی می آورد
    چون کلید قفل می باید به یک در ساختن
    همچو موران از قناعت دست صائب برمدار
    تا شود آسان ترا از خاک شکر ساختن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha