کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ما تلخی جهان به رخ تازه می کشیم
    این زهر را زیاده ز اندازه می کشیم
    محتاج اشک ما نبود آب و رنگ حسن
    از سادگی به چهره گل غازه می کشیم
    آشفتگی است لازم جمعیت حواس
    بیجا ز چرخ منت شیرازه می کشیم
    افسرده است مستی ما چون خمار ما
    ما جام را به تلخی خمیازه می کشیم
    از گل هزار حلقه رنگین درین چمن
    در گوش عندلیب ز آوازه می کشیم
    می سوزد از شفق نفس خونچکان ما
    تا همچو صبح یک نفس تازه می کشیم
    بیشی کمی است شوق چو افتاد بی شمار
    دریا کشیم و باده به اندازه می کشیم
    چون بلبل دراز نفس منت بهار
    صائب درین چمن پی آوازه می کشیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha