صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۸۸۴: ما تلخی جهان به رخ تازه می کشیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما تلخی جهان به رخ تازه می کشیم این زهر را زیاده ز اندازه می کشیم محتاج اشک ما نبود آب و رنگ حسن از سادگی به چهره گل غازه می کشیم آشفتگی است لازم جمعیت حواس بیجا ز چرخ منت شیرازه می کشیم افسرده است مستی ما چون خمار ما ما جام را به تلخی خمیازه می کشیم از گل هزار حلقه رنگین درین چمن در گوش عندلیب ز آوازه می کشیم می سوزد از شفق نفس خونچکان ما تا همچو صبح یک نفس تازه می کشیم بیشی کمی است شوق چو افتاد بی شمار دریا کشیم و باده به اندازه می کشیم چون بلبل دراز نفس منت بهار صائب درین چمن پی آوازه می کشیم صائب تبریزی