کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن حال ندارم که به فکر دگر افتم
    کو قوت پا تا به خیال سفر افتم
    من کز جگر شیر بود توشه راهم
    تا کی پی این قافله بیجگر افتم؟
    پرسند اگر از حاصل سرگشتگی من
    برگرد سرش گردم و از پای در افتم
    چون نگسلم از خضر، که در راه توکل
    هر گه به عصا راه روم پیشتر افتم
    چون گل سر پیوند به بیگانه ندارم
    در پای برآرنده خود چون ثمر افتم
    آن مشت خسم در کف این قلزم خونین
    کز جنبش هر موج به دام دگر افتم
    صد نامه حسرت کنم ارسال و ز غیرت
    شهباز شوم در عقب نامه برافتم
    ای ابر مرا رزق جگر سوخته ای کن
    مپسند که در دست بخیل گهر افتم
    صائب اگر از گوشه عزلت بدر آیم
    چون روزی ارباب هنر در بدر افتم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha