کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ما داغ خود به تاج فریدون نمی دهیم
    عریان تنی به اطلس گردون نمی دهیم
    در سینه می کنیم گره شور عشق را
    عرض جنون به دامن هامون نمی دهیم
    قانع به کوه درد ز سنگ ملامتیم
    تصدیع اهل شهر چو مجنون نمی دهیم
    دریا اگر به ساغر ما می کند سپهر
    نم چون گهر ز حوصله بیرون نمی دهیم
    از سیم و زر به چهره زرین خود خوشیم
    زین گنج، خاک تیره به قارون نمی دهیم
    ظلم است هر چه در خم می غیر می کنند
    جای شراب را به فلاطون نمی دهیم
    ما از گزیده است ز بس تلخی خمار
    از ترس بوسه بر لب میگون نمی دهیم
    خون خورده ایم تا دل پر خون گرفته ایم
    آسان ز دست این قدح خون نمی دهیم
    وحشی تر از فروغ تجلی است صید ما
    دست از دل رمیده به گردون نمی دهیم
    برگرد خویش سیر چو گرداب می کنیم
    چون موج بوسه بر لب جیحون نمی دهیم
    هر چند زیر خرقه بود خون غذای ما
    صائب چو نافه رنگ به بیرون نمی دهیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha