صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۸۹۵: ما داغ خود به تاج فریدون نمی دهیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما داغ خود به تاج فریدون نمی دهیم عریان تنی به اطلس گردون نمی دهیم در سینه می کنیم گره شور عشق را عرض جنون به دامن هامون نمی دهیم قانع به کوه درد ز سنگ ملامتیم تصدیع اهل شهر چو مجنون نمی دهیم دریا اگر به ساغر ما می کند سپهر نم چون گهر ز حوصله بیرون نمی دهیم از سیم و زر به چهره زرین خود خوشیم زین گنج، خاک تیره به قارون نمی دهیم ظلم است هر چه در خم می غیر می کنند جای شراب را به فلاطون نمی دهیم ما از گزیده است ز بس تلخی خمار از ترس بوسه بر لب میگون نمی دهیم خون خورده ایم تا دل پر خون گرفته ایم آسان ز دست این قدح خون نمی دهیم وحشی تر از فروغ تجلی است صید ما دست از دل رمیده به گردون نمی دهیم برگرد خویش سیر چو گرداب می کنیم چون موج بوسه بر لب جیحون نمی دهیم هر چند زیر خرقه بود خون غذای ما صائب چو نافه رنگ به بیرون نمی دهیم صائب تبریزی