کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نقد جان در بغل از بهر نثار آمده ایم
    همه جا رقص کنان همچو شرار آمده ایم
    عشق استاده و ما جای دگر مشغولیم
    به طواف حرم از بهر شکار آمده ایم
    نقد جان چیست که در راه فنا نتوان باخت؟
    ما درین کار به صد حرص شرار آمده ایم
    برگ ما لخت جگر، میوه ما بار دل است
    ما چه نخلیم ندانیم به بار آمده ایم
    چشم باطن بگشا، رم مخور از ظاهر ما
    گنج عشقیم که در کسوت مار آمده ایم
    چهره عیش در آیینه ما ننموده است
    تا به این خانه پر گرد و غبار آمده ایم
    پرده سنگ خطر دامن ساحل بوده است
    دل ما خوش که ز دریا به کنار آمده ایم
    نیست یک نقطه بیکار درین صفحه خاک
    ما درین غمکده یارب به چه کار آمده ایم
    چون گل از خاک به نظاره رویش صائب
    با طبقهای پر از زر نثار آمده ایم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha