کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    روی سخن ز آینه رویان ندیده ام
    گاهی ز پشت آینه حرفی شنیده ام
    در قبضه من است رگ خواب هر چه هست
    هر کوچه ای که هست به عالم دویده ام
    لب تشنه فراقم و آماده وداع
    تیر ز شست جسته، کمان کشیده ام
    از جور روزگار ندارم شکایتی
    این گرگ را به قیمت یوسف خریده ام
    دامن فشان گذشته ام از باغ چون نسیم
    چون گل به رنگ و بوی بساطی نچیده ام
    مورم ولی به بال و پر حرف شکرین
    خود را به روی دست سلیمان کشیده ام
    جوشیده ام به دشمن خونخوار چون شراب
    بر روی تیغ گرمتر از خون دویده ام
    آن دانه ام که سرمه شده است استخوان من
    تا خویش را ز خوشه به خرمن کشیده ام
    چون شمع اگر چه هر رگ من جوی آتشی است
    در کام اهل دل ثمر نارسیده ام
    همت به سیر چشمی من ناز می کند
    آب حیات را به تکلف چشیده ام
    بر روی نازبالش گل تکیه می کند
    عاشق به شوخ چشمی شبنم ندیده ام
    اهل نظر به چشم مرا جای می دهند
    آن قطره ام کز آبله دل چکیده ام
    صائب چو نیست اهل دلی در بساط خاک
    من نیز پا به دامن عزلت کشیده ام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha