کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ما نقض دلپذیر ورقهای ساده ایم
    چون داغ لاله از جگر درد زاده ایم
    با سینه گشاده در آماجگاه خاک
    بی اضطراب همچو هدف ایستاده ایم
    گویا برات عمر مؤبد گرفته ایم
    پشتی که ما ز جسم به دیوار داده ایم
    بر دوستان رفته چه افسوس میخوریم؟
    با خود اگر قرار اقامت نداده ایم
    از عاجزان کار فرو بسته دلیم
    هر چند عقده های فلک را گشاده ایم
    کوه گناه ما نتواند تمام کرد
    سنگ کمی که ما به ترازو نهاده ایم
    پوشیده نیست خرده راز فلک ز ما
    چون صبح ما دوبار درین نشأه زاده ایم
    در پرده نقشبند گلستان عالمیم
    چون لوح آب اگر چه زهر نقش ساده ایم
    چون غنچه در ریاض جهان برگ عیش ما
    اوراق هستیی است که برباد داده ایم
    از روی نرم سختی ایام می کشیم
    در قبضه کشاکش گردون کباده ایم
    ای زلف یار اینهمه گردنکشی چرا؟
    آخر تو هم فتاده و ما هم فتاده ایم
    صائب زبان شکوه نداریم همچو خار
    چون غنچه دست بر دل پر خون نهاده ایم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha