کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ما هر کجا که تیغ زبان برکشیده ایم
    در گوش تیغ حلقه جوهر کشیده ایم
    گردیده است گریه گره در گلوی شمع
    در محفلی که رشته ز گوهر کشیده ایم
    افسردگی علاج ندارد، و گرنه ما
    خود را به زیر بال سمندر کشیده ایم
    گشته است تازیانه گلگون اشک ما
    هر آستین که بر مژه تر کشیده ایم
    با تشنگی ز چشمه حیوان گذشته ایم
    از خضر انتقام سکندر کشیده ایم
    از کاروان رفته غباری است جسم ما
    ما رخت خود به عالم دیگر کشیده ایم
    آتش چه می کند به سپندی که سوخته است؟
    ما در حیات خجلت محشر کشیده ایم
    در روز حشر سلسله جنبان رحمت است
    آه ندامتی که ز دل بر کشیده ایم
    از ما طلب حقیقت وحدت که باغ را
    در یکدیگر فشرده و بر سر کشیده ایم
    ما را مبین به دیده ظاهر که از حجاب
    خاکستری به چهره اخگر کشیده ایم
    چون زخم، رزق ما ز میان سمنبران
    تیغ برهنه ای است که در بر کشیده ایم
    ما با خیال ساخته ایم از وصال دوست
    سر در حضور گل به ته پر کشیده ایم
    صائب ز اشک تلخ ندامت درین جهان
    دامان تر به چشمه کوثر کشیده ایم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha