کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    داغی ز عشق بر دل فرزانه سوختیم
    قندیل کعبه را به صنمخانه سوختیم
    هرگز صدای بال و پر ما نشد بلند
    آهسته همچو شمع درین خانه سوختیم
    چیدندگل ز شمع حریفان دور گرد
    ما در کنار شمع غریبانه سوختیم
    عاشق کجا و جرأت بوس و کنار یار؟
    ما بیدلان به آتش پروانه سوختیم
    می شد هزار قافله را شوق ما دلیل
    صد حیف ازین چراغ که در خانه سوختیم
    گنج از گهر به تربت ما شمعها فروخت
    ما همچو جغد اگر چه به ویرانه سوختیم
    ای آب زندگی ز شبستان برون خرام
    کز انتظار جلوه مستانه سوختیم
    هنگامه گرم ساز ضرورست عشق را
    ما و سپند هر دو حریفانه سوختیم
    آب حیات می چکد از ابر نوبهار
    اکنون که ما ز تشنه لبی دانه سوختیم
    از یک پیاله خار و خس زهد خشک را
    مستانه سوختیم و چه مستانه سوختیم!
    از شمع، خوشه تخم شراری نبسته بود
    روزی که بال خویش چو پروانه سوختیم
    در زیر تیغ شمع نکردیم اضطراب
    صائب درین بساط دلیرانه سوختیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha