کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از روی نرم سرزنش خار می کشم
    چون گل ز حسن خلق خود آزار می کشم
    آزاده ام، مرا سرو برگ لباس نیست
    از مغز خود گرانی دستار می کشم
    هر چند شمع راهروانم چو آفتاب
    از احتیاط دست به دیوار می کشم
    آیینه پاک کرده ام از زنگ قیل و قال
    از طوطیان گرانی زنگار می کشم
    جان می رسد به لب من شیرین کلام را
    تا حرف تلخی از دهن یار می کشم
    نازی که داشتم به پدر چون عزیز مصر
    در غربت این زمان ز خریدار می کشم
    مژگان صفت به دیده خود جای می دهم
    از پای هر که در ره او خار می کشم
    از بس به احتیاط قدم می نهم به خاک
    دست نوازشی به سر خار می کشم
    بی پرده تر چو بوی گل از برگ می شود
    هر چند پرده بر رخ اسرار می کشم
    صائب به هیچ دل نبود دیدنم گران
    بار کسی نمی شوم و بار می کشم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha