کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از فکر خلق عشق خدا کرد فارغم
    این درد از هزار دوا کرد فارغم
    هر چند سوخت تخم مرا عشق، خوشدلم
    کز خار نشو و نما کرد فارغم
    قد تو از قیامت نقدی که جلوه داد
    از انتظار روز جزا کرد فارغم
    شادم به غنچه دل مشکل گشای خویش
    کز منت نسیم صبا کرد فارغم
    چون مغز بی حجاب برون آمدم ز پوست
    عشق یگانه از دو سرا کرد فارغم
    حیرانیی که شد ز محبت مرا نصیب
    از امتیاز درد و دوا کرد فارغم
    صحرا به من ز راهنما تنگ گشته بود
    آوارگی ز راهنما کرد فارغم
    شکر خدا که دیدن آن لعل آبدار
    ازناز خشک آب بقا کرد فارغم
    مشرب درین جهان ندهد گر نتیجه ای
    این بس که از عصا و ردا کرد فارغم
    دریافتم حقیقت دنیای پوچ را
    دل زین سراب آب نما کرد فارغم
    صائب ربود جاذبه دل مرا ز خلق
    زین همرهان آبله پا کرد فارغم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha