صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۸۱۵: از فکر خلق عشق خدا کرد فارغم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از فکر خلق عشق خدا کرد فارغم این درد از هزار دوا کرد فارغم هر چند سوخت تخم مرا عشق، خوشدلم کز خار نشو و نما کرد فارغم قد تو از قیامت نقدی که جلوه داد از انتظار روز جزا کرد فارغم شادم به غنچه دل مشکل گشای خویش کز منت نسیم صبا کرد فارغم چون مغز بی حجاب برون آمدم ز پوست عشق یگانه از دو سرا کرد فارغم حیرانیی که شد ز محبت مرا نصیب از امتیاز درد و دوا کرد فارغم صحرا به من ز راهنما تنگ گشته بود آوارگی ز راهنما کرد فارغم شکر خدا که دیدن آن لعل آبدار ازناز خشک آب بقا کرد فارغم مشرب درین جهان ندهد گر نتیجه ای این بس که از عصا و ردا کرد فارغم دریافتم حقیقت دنیای پوچ را دل زین سراب آب نما کرد فارغم صائب ربود جاذبه دل مرا ز خلق زین همرهان آبله پا کرد فارغم صائب تبریزی