کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سنجد کسی که باده و تریاک را به هم
    نسبت کند سخاوت و امساک را به هم
    پای مرا به دامن عزلت شکسته است
    بسته است آن که دامن افلاک را به هم
    دارم امیدها به گرستن که دست داد
    از گریه خوشه های گهر تاک را به هم
    پای چراغ را نبود بهره از چراغ
    خصمی است بخت و شعله ادراک را به هم
    غافل مشو چو لاله ز ادراک نشأتین
    یک کاسه ساز باده و تریاک را به هم
    عاجز ز خارزار علایق شدم، کجاست
    سیلی که آرد این خس و خاشاک را به هم؟
    جز زلف دلفریب، که پیوند می دهد؟
    چون تار سبحه صد دل غمناک را به هم
    صائب صفا کسی ز که دیگر طمع کند؟
    خصمی است آب و آینه پاک را به هم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha