کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل را جلا به دیده نمناک می کنم
    آیینه را به دامن تر پاک می کنم
    دور نشاط نقطه به پرگار بسته است
    سر را به کار حلقه فتراک می کنم
    پاس صفای آیینه می دارم از غبار
    جان را اگر ز تیغ تو امساک می کنم
    بر هر زمین که می رسم، از پیچ و تاب خویش
    دامی ز شوق صید تو در خاک می کنم
    غافل نیم به مستی ازان قبله دعا
    دستی بلند چون شجر تاک می کنم
    دارم به اشک بی اثر خود امیدها
    با آن که تخم سوخته در خاک می کنم
    در باغ بی تو هر قدح خون که می خورم
    دست و دهن به دامن گل پاک می کنم
    هر چند عاقبت ثمر می ندامت است
    خونی به نقد در دل افلاک می کنم
    برقی کز اوست سینه ابر بهار چاک
    از سادگی نهفته به خاشاک می کنم
    صائب ز ضعف تن نفسم می شود تمام
    تا چون حباب پیرهنی چاک می کنم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha