کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    پیام دوست ز باد بهار می شنوم
    ز چاک سینه گل بوی یار می شنوم
    جنون من چه عجب گر یکی هزار شود؟
    که وصف گل ز زبان هزار می شنوم
    هزار نکته سربسته بی میانجی حرف
    ز غنچه دهن تنگ یار می شنوم
    ازان ز سیر چمن می برم ز خود پیوند
    که ذکر اره ز هر شاخسار می شنوم
    چه آتش است که در مغز خاک افتاده است؟
    که العطش ز لب جویبار می شنوم
    مرا چو تیشه فرهاد می خراشد دل
    صدای کبک اگر از کوهسار می شنوم
    شکایتی است که مردم زیکدگر دارند
    حکایتی که درین روزگار می شنوم
    گذشت از دل گرم که خط مشکینت؟
    که بوی سوختگی زان غبار می شنوم
    مباد نقش کسی بدنشین شود یارب
    میان بحرم و طعن کنار می شنوم
    به گوش، پنبه سیماب می نهم صائب
    زهر که حرف دل بیقرار می شنوم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha