کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو گل به ظاهر اگر خنده در دهان داریم
    به دیده خار ز اندیشه خزان داریم
    جگر شکاف محیط است چون عصای کلیم
    ز آه تیر خدنگی که در کمان داریم
    شکسته رنگی ما نامه ای است واکرده
    چگونه درد دل خویش را نهان داریم؟
    همان به بال و پر خود چو تیر می لرزیم
    اگر چه قوت پرواز از کمان داریم
    بری ز پرورش ما نخورد در همه عمر
    چو سرو و بید خجالت ز باغبان داریم
    اگر چه بی ثمر افتاده ایم خوش وقتیم
    که همچو سرو دل جمعی از خزان داریم
    ز اعتبارشود بیش خاکساری ما
    که ما به صدر همان جا در آستان داریم
    ازان جو شمع ز ما روشن است محفلها
    که هر چه در دل ما هست بر زبان داریم
    عجب که محو شود یاد ما ز خاطرها
    چو صبح حق نفس بر جهانیان داریم
    فغان ز داغ غریبی برشته تر گردد
    علاقه ما به قفس بیش از آشیان داریم
    سگ در تو ز رزق هماست مستغنی
    و گرنه ما هم یک مشت استخوان داریم
    همین ز گرد یتیمی است چون گهر صائب
    کناره ای که درین بحر بیکران داریم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha