کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خط به اوراق جهان، دیده و نادیده زدیم
    پشت دستی به گل چیده و ناچیده زدیم
    هر دم از ماتم برگی نتوان آه کشید
    چار تکبیر بر این نخل خزان دیده زدیم
    حاصل ما ز عزیزان سفر کرده خویش
    مشت آبی است که بر آینه دیده زدیم
    هدف ناوک دلدوز مکافات شدیم
    بر سر خاری اگر پای نفهمیده زدیم
    قدم از چشم نمودند سبک رفتاران
    ما درین بادیه تن چون ره خوابیده زدیم
    خار سیلاب پریشان نظری خواهد شد
    بخیه ای کز مژه بر دیده نادیده زدیم
    برشکست خزف اکنون دل ما می لرزد
    گر چه بر سنگ دوصد گوهر سنجیده زدیم
    شد گرانخواب تر از کوشش ما صائب بخت
    لگدی چند بر این سبزه خوابیده زدیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha