کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    صبح در خواب عدم بود که بیدار شدیم
    شب سیه مست فنا بود که هشیار شدیم
    پای ما نقطه صفت در گرو دامن بود
    به تماشای تو سرگشته چو پرگار شدیم
    به شکار آمده بودیم ز معموره قدس
    دانه خال تو دیدیم گرفتار شدیم
    در کف عقل کم از قطره شبنم بودیم
    کاوشی کرد جنون قلزم زخار شدیم
    پای زنگار بر آیینه ما می لغزد
    صیقلی بس که از آن آینه رخسار شدیم
    نرود دیده شبنم به شکر خواب بهار
    عبث افسانه طراز دل بیدار شدیم
    خانه پردازتر از سیل بهاران بودیم
    لنگر انداخت خرد، خانه نگهدار شدیم
    چون مؤذن سر تسبیح شماران بودیم
    گردشی کرد فلک، رشته ز تار شدیم
    جان به تاراج دهد خدمت سی روزه عشق
    قوت طالع ما بود که بیمار شدیم
    عالم بیخبری طرفه بهشتی بوده است
    حیف و صید حیف که ما دیر خبردار شدیم!
    صائب از کاسه دریوزه ما ریزد نور
    تا گدای در شه قاسم انوار شدیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha